به گزارش سایت خبری پرسون، پس از انتشار نسخه قاچاق فیلم جنجالی برادران لیلا، حالا هم ویدئوی فیلم جنگ جهانی سوم ساخته هومن سیدی در فضای مجازی در حال پخش است.
پس از انتشار نسخه قاچاق فیلم جنجالی برادران لیلا، حالا هم ویدئوی فیلم جنگ جهانی سوم ساخته هومن سیدی در فضای مجازی در حال پخش است. اثری که در جشنواره فیلم ونیز مورد توجه بود و در بخش افقها جوایزی دریافت کرد، سپس یک اکران یک هفتهای برای کسب شرایط معرفی به اسکار داشت و به عنوان نماینده ایران به آکادمی هنرها و علوم سینمایی (اسکار) معرفی شد. سابقه هومن سیدی در ساخت آثار تماشاگرپسند، سروصدای فیلم در جشنواره ونیز و همچنین عکسهای جالب و کنجکاویبرانگیز از این فیلم، عوامل اصلی بود که «جنگ جهانی سوم» را به یکی از امیدهای گیشه 1402 سینمای ایران تبدیل کرده بود، اما حالا با انتشار غیررسمی فیلم در فضای مجازی، احتمال اکران موفق آن بسیار پایین آمده و دیگر بعید است فیلم جدید هومن سیدی بتواند گیشه را بترکاند. در ادامه قصد داریم به معرفی و بررسی فیلم بپردازیم.
هومن سیدی جزو نســل پرهیاهوی فیلمسازان دهه نود بود. دقیقا همپای ســعید روســتایی. فیلم مشهور سیدی یعنی مغزهای کوچک زنگ زده دقیقا متناظر با ابد و یک روز و متری شــیش و نیم قرار میگیرد. ســیدی هم مثل روستایی به شکل دقیقی فیلمهای معاصر جهان را میبیند و از آنها ایده میگیرد و آنها را اجرا میکند. این مسئله را هم در فیلم مغزهای کوچک زنگ زده و هم ســریال قورباغه دیده بودیم.
میثم کریمی، منتقد سینما در یادداشتی به تحلیل این فیلم پرداخت و نوشت: «جنگ جهانی سوم» به طور مشخص با این ضربالمثل از مارک تواین مواجه است که میگوید: «تاریخ هرگز تکرار نمیشود، اما اغلب همقافیه میشود». روند کلی فیلم جدید هومن سیدی با استناد به این جمله پیش میرود. جایی که شکیب از یک کارگر روزمزد، ناگهان تبدیل به بازیگر فیلمی میشود که بیش از 20 میلیارد برای آن سرمایهگذاری شده است. تصمیمی که البته نهتنها منجر به تغییر وضعیت زندگی شکیب نمیشود؛ بلکه برای او تداعیگر وضعیت زندگی زندانیان آشویتس در دوران جنگ جهانی دوم میشود.
«جنگ جهانی سوم» نقاط قوت و ضعف فراوانی دارد. از جمله نکات مثبت فیلم جدید هومن سیدی، دکوپاژ و میزانسنی است که این کارگردان به آن اشراف داشته است. سیدی سینمای جهان را بادقت دنبال میکند و در سالهای اخیر ثابت کرده که تأثیرپذیری بسیار مثبتی از مطالعات سینمای جهان داشته است. این کارگردان در «جنگ جهانی سوم» بهخوبی فضاسازی میکند و اتفاقاً، تا انتهای فیلم این ریتم را حفظ میکند و یکپارچگی اثر را از بین نمیبرد. ازاینرو میتوان گفت که «جنگ جهانی سوم» در بخش میزانسن یکی از آثار تحسینبرانگیز سینمای ایران محسوب میشود. فیلمی که در آن کارگردان بهخوبی موفق به هدایت بازیگران و المانهای صحنه میشود و هیچ سکانسی را به حال خود رها نکرده است. ارزش کار سیدی مخصوصاً در قاببندیهای سینمایی در یکسوم پایانی بیشتر به چشم میآید.
اما همانطور که اشاره شد، «جنگ جهانی» سوم مشکلات بسیاری هم دارد که تقریباً همگی آنها به فیلمنامه و قصه باز میگردند. قصهای که در اینجا پاشنه آشیل فیلم شده و بهجای آن که قلب تپنده داستان باشد، تبدیل به ضعف فیلم میشود. ایده بسطدادن موقعیت زندگی شیب به زندانیان جنگ جهانی دوم و هیتلر، ایده جذابی بوده است. اما زمانی که این ایده بهدرستی اجرا نشود، کلیات اثر دچار مشکل میشود. بهعنوانمثال، فیلم در توضیح ساخت آن فیلم کذایی در یک منطقه گِلی در شمال کشور هیچ توضیح مشخصی نمیدهد. این که این فیلم عجیبوغریب که اتفاقاً با 20 میلیارد بودجه ساخته شده؛ اما به شکلی کاملاً آماتور در حال ساختهشدن است، علامت تعجب بزرگی است که تماشاگر در هنگام تماشای فیلم بارها آن را در ذهن بررسی میکند؛ اما هرچه فیلم به جلوتر میرود، مشکلات این بخش بیشتر میشود.
متأسفانه، هومن سیدی نتوانسته مختصات قصه را باشخصیت شکیب هماهنگ کند و شخصیتها و رویکردشان در قصه چنان دچار مشکل است که حتی گاهی میتوان به منطق فیلم نیشخند زد! دراینبین، گاهی برخی از موقعیتها نظیر فرستادن کارگران به داخل اتاق که تداعیگر اتاق گاز زندانهای آشویتس است، جالبتوجه است؛ اما به همان میزان، حماقتهای عوامل سازنده فیلم در تحمل رفتار شکیب نیز سؤالبرانگیز است. متأسفانه برخی از شخصیتهای داستان از جمله کارگردان فیلم، چنان دچار ضعف هستند (و بازی بسیار بدی دارند) که بهراحتی تبدیل به کاریکاتور میشوند و جدیت فیلم را زیر سؤال میبرند.
با این حال، در میان بازیهای نهچندان خوب فیلم، حضور محسن تنابنده در فیلم درخشان است. بازیگری که یکی از بازیهای خوب خودش را در فیلم «جنگ جهانی سوم» ارائه داده و بار دیگر ثابت میکند که از ظرفیتهای بسیار بالایی در بازیگری برخوردار است. شخصیت شکیب با آن شمایل عصبی و درعینحال کمحرف، بهخوبی میتواند آنچه که در ذهنش میگذرد را به مخاطب انتقال دهد و میتوان گفت تنابنده در ترسیم شخصیت شکیب، یکی از بهترین بازیهای خود را ارائه داده است.
«جنگ جهانی سوم» میتوانست یکی از تأثیرگذارترین آثار سال باشد؛ اما فیلمنامه ضعیف باعث شده تا فیلم نتواند از ظرفیتهای ایدهاش بهره چندانی ببرد. فیلم جدید هومن سیدی میتوانست کمدی سیاهی باشد که به یک تراژدی بزرگ ختم میشود. اثری که نهتنها در ایران، بلکه در کشورهای دیگر نیز از آن استقبال گستردهای به عمل میآید. اما متأسفانه ایده فیلم بهدرستی پرورش داده نمیشود و به همین دلیل هم است که پایانبندی فیلم نهتنها تکاندهنده نیست، بلکه در بدترین زمان ممکن به پایان میرسد و فرآیند تبدیل شدن شکیب به هیتلر را به سرانجام نمی رساند.
نظر کاربران چیست؟
حسینووو نوشت: جنگ جهانی سوم رو نبینید خیلی غمانگیزه
سحر نوشت: هومن سیدی از معدود فیلمسازهای ایرانی هست که درک درستی از سینما داره، میتونه بازی های خوبی از هنرپیشه هاش بگیره و اثری خلق کنه بیننده از تماشاش پشیمون نشه! جنگ جهانی سوم بهترین فیلم سیدی نیست ولی فیلم قابل قبول و خوش ساختی بود که لایق دیده شدن هست
پری نوشت: تو این فیلمه محسن تنابنده اینقدر جدیه که نمیدونم این سایدشو باور کنم یا پایتخت که ته جدی بودنش "عه" بود :))))))))
فرانسیس هم گفت: جنگ جهانی سوم چرا اینطوری بود؟ آخر فیلم محسن تنابنده همه رو میکشه
مری گفت: جنگ جهانی سوم خوب نبود. هومن سیدی تا حالا هر چی ساخته فقط ادا بوده.
علی هم نوشت: ساخت و پرداخت جنگ جهانی سوم به نسبت دیگر کارهای هومن سیدی متفاوته و این تفاوت محسوسه. داستان خوبه و شروع بدی نداره اما دلچسب پیش نمیره و عجیب هم تموم میشه. متوسطه!
منبع: برترینها