به گزارش سایت خبری پرسون، نبیاله عشقی ثانی فعال اجتماعی در یادداشتی نوشت: تدوین کنندگان پیشنویس قانون تشکلهای اجتماعی در مرکز پژوهشهای مجلس اظهار کردهاند، 18ماه وقت صرف کردهاند تا با مشورت تعداد زیادی از مشاوران، مرتبطان و مدیرانی از تشکلها پیشنویس قانون را تدوین کنند و به سالها بیقانونی تشکلها خاتمه دهند البته که زحمات آنان ارزشمند است و جای تشکر دارد، ولی این بدان معنی نیست که همه مواد این پیشنویس مورد تایید تشکلها باشد، در این دوماهه اخیر دستاندرکاران تشکلها، فعالان اجتماعی و دلسوزان بسیاری به بحث و بررسی آن پرداختهاند، برخی صددرصد با کل آن مخالف هستند و آن را محدود کننده و کنترل کننده وغیر توسعهای و غیر تسهیلگرانه خدمات مردمی و فعالیت اجتماعی میدانند، معتقدند و تعدادی هم فقط با موادی از قانون مخالف هستند، البته تعدادی هم اشکالی در پیشنویس نمیبینند در انتظار تصویب آن هستند.
اینجانب از زاویه دیگری به پیشنویس نگاه میکنم، برخی از مواد این پیشنویس 70 مادهای نه تنها نیازمند بازنویسی است بلکه به نظر میرسد ابعاد متفاوت آن مورد دقت نظر کافی قرار نگرفته است و اگر بدین شکل که تنظیم شده مصوب گردد موجب به تعطیلی کشیده شدن خیریهها میشود. در ماده 29 پیشنویس اولیه یا ماده 31 اصلاحیه آن میگوید؛ موسسههای هیات امنایی مجاز به دریافت کمک مردمی نبوده و تمام منابع مالی آنها باید توسط موسسان تامین شود و در اساسنامه آنها بهطور شفاف قید «عدم پذیرش کمکها و اعانات و هدایای دیگران و تامین منابع مالی صرفا از طریق موسسان» درج شود. این موسسهها باید از محل آوردهها و منابع شخصی اعضای هیات امنا اداره شوند و خدمت رسانی کنند.
این موضوع به معنی تعطیل شدن همه موسسههای خیریه است زیرا هزینههای اداره و خدمت رسانی موسسههای خیریه بسیار زیاد است و جامعه هدف نیازمند خدمات آنان افزایش پیدا کرده که تقریبا میتوان گفت به ندرت ممکن است خیریهای پیدا شود که موسسان آن توانایی پرداخت همه هزینههای خیریه را داشته باشند که اگر داشتند یک بنیاد خیریه ایجاد میکردند و از محل داراییها یا وقفیاتشان آن بنیاد را اداره میکردند که نمونههای آن هم در کشور وجود دارد.
در کشور ما به استناد اعلام رئیس سازمان امور اجتماعی کشور 80هزار تشکل مجوز فعالیت دارند که حدود 80- 90درصد آنها را موسسههای خیریه و نیکوکاری تشکیل میدهند که همه اینها ساختار هیات امنایی دارند یعنی این موسسهها توسط افرادی معتقد به ارزشها و باورهای دینی تاسیس گردیدهاند و اصلیترین انگیزه آنان انجام یک تکلیف شرعی و اقدامی خداپسندانه است یا برای اجرای مسئولیت اجتماعی و دیگردوستی اقدام به تاسیس یک موسسه خیریه کردهاند اما بیشتر یا همه هزینههای آن را اهل خیر و نیکوکاری و مردم عادی تامین میکنند از جمله شناخته شدهترین موسسه خیریه مثل محک که در حوزه کودکان مبتلا به سرطان فعالیت میکند و موسسه سالمندان و معلولان کهریزک از نوع موسسههای خیریه هیات امنایی هستند که توسط هیات موسسانی تاسیس شدهاند اما درآمد اصلی و هزینههایشان توسط کمکهای اهل خیر و نیکوکاران تامین میشود.
بدین ترتیب چند میلیون نیازمندی که از طریق کمکها و مساعدتهای موسسههای خیریه زندگیشان تامین میشود تکلیفشان چیست؟ با این همه گرانی و فشارهای اقتصادی و تورم موجود در کشور و منابع بسیار محدود نهادهای حمایتی کشور و جمعیت زیاد نیازمندان که هم اکنون هم قادر به ارائه یک حمایت قابل قبول نیستند چه باید کرد؟ نکته بسیار مهم دیگری که در صورت تصویب این ماده پیش میآید این است که وقتی موسسههای هیات امنایی نتوانند کمک مردمی دریافت کنند مردم نیکوکار کمکهایشان را هدایایشان را هبه و نذر و ذکات مالشان را به چه کسی بدهند که مطمئن باشند نیازمند است و باید به او کمک شود؟ با عنایت به نکاتی که درج گردید و دیگران بسیار گفتهاند از دست اندرکاران تدوین قانون انتظار میرود برای تدوین یک قانون کم نقص به اصلاح پیش نویس بپردازند.
منبع: آرمان ملی