به گزارش سایت خبری پرسون، سیدعلی خرم استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت: سرانجام بعد از حرف و حدیثهای فراوان به نظر میآید سازوکار توافق برجام فراهم شده و طرف ایرانی به دستاوردهای کسب شده در صحنه خارجی پس از عبور از تنگناهای داخلی، راضی است. شاید این توافق را بتوان به فال نیک گرفت و در انتظار پیامدهای مثبت آن برای مردم و کشورمان نشست.
آنچه فعلا از گفتههای مذاکره کنندگان برجام برمیآید یک جدول بندی زمانی وجود دارد که چهار زمان اصلی در آن مشخص شده شامل روز جمعبندی یا اعلام توافق برجام، روز تایید، روز بازاجرا و روز تکمیل که در مجموع حدود شش ماه طول میکشد. آنچه ایران در دست دارد و بهعنوان تضمین تحویل میدهد، مجموعه مواد غنی شده اورانیوم است که ظاهرا تا روز «بازاجرا» به روسیه میفرستد و نگرانی جهان از خطر هستهای شدن ایران را برطرف مینماید. آنچه گفته شده بهعنوان تضمین ادامه برجام توسط ایران تحویل میگیرد، عدم خروج آمریکا از برجام در دوره بایدن و سه سال پس از آن و رفع تدریجی برخی تحریمها را شامل میشود.
اینکه چه بیشتر از این ایران باید میگرفت شاید دیگر اکنون موضوعیت نداشته باشد بلکه باید به دستاوردهای حاضر بسنده کرد و به اصل هدف اندیشید. اما ایران دنبال تضمین بوده که رئیسجمهور بعدی آمریکا، توافق را دوباره بههم نزند. در این رابطه میتوان گفت کشورمان باید روی فرستادن مواد غنی شده به روسیه دقت نماید که برگشت اتوماتیک آن تضمین شده باشد و در اینصورت است که کلاف در دست ایران باقی خواهد ماند و رئیسجمهور بعدی آمریکا را از هر خروجی از برجام منصرف میسازد.
سوال این است که دفعه قبل که مواد غنی شده هستهای بهصورت امانی به روسیه فرستاده شد آیا راه برای برگشت آماده و در اختیار ایران قرار داشت؟ اما اینکه در برجام جدید توافق شده تا سه سال، رئیسجمهور بعدی آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود، با توجه به ساختار قدرت در آمریکا، خالی از پشتوانه بهنظر میآید. پس ایران باید به محدوده و دایره قدرت خود بیندیشد و هرگونه تضمین را در آن دایره تنظیم نماید که دسترسی آسان به اندوخته مواد هستهای خود مهمترین آن است. حال سوال اصلی باقیاست، هدف از تجدید برجام چیست؟ آیا ایجاد فضای امن و بدون حاشیه برای ایران و منطقه مقصود است؟ آیا برداشتن تحریمها و عادی سازی تجارت نفت و کالا و سپس عادی سازی روابط اقتصادی و سرمایهگذاری منظور است؟ بیشک برجام به خودی خود هدف نیست اگرچه نزدیک به هشت سال انرژی و توان کشورمان را بهخود اختصاص داده ولی برجام، راهکار و وسیلهای است برای نیل به هدف که همانا رفاه مردم و رشد و توسعه کشور محسوب میشود.
در این حالت بایستی با قاطعیت گفت برجام به خودی خود فراهم آورنده رفاه و رشد و توسعه نخواهد بود. بهعبارت دیگر نه ایران میتواند به بانکها و شرکتهای خارجی دستور دهد که روابط بانکی عادی با ایران برقرار کرده و در پروژههای مختلف سرمایهگذاری نمایند تا دوباره ایران که قبل از انقلاب دارای اقتصادی 50 درصد بزرگتر از اقتصاد کره جنوبی بود به جایگاه واقعی خود بازگردد و نه رئیسجمهور آمریکا حتی از نوع خوبش هم قادر است چنین دستوری به بانکها و شرکتهای بینالمللی دهد زیرا آنها اطاعت نخواهند کرد. حلقه مفقوده در این رابطه، استراتژی، سیاستها و نگاههای جمهوری اسلامی به روابط بینالملل در خارج و تکیه بر رضایت و رفاه مردم در داخل و تاکید بر منافع و امنیت ملی ایران و نه دیگران است.
یعنی اگر این فرمول چراغ فرا راه ما قرار نگیرد، برجام مشکلی از ما حل نمینماید. بهعبارت دیگر، بانکها و شرکتهای سرمایهگذاری و صاحبان تکنولوژیهای مدرن و پیچیده در ورای برجام جستوجو میکنند آیا با ایران میتوانند همکار باشند و ایران کشور با ثباتی از نظر داخلی است و دشمنی بالفعل در خارج ندارد؟ هیچ سرمایهگذاری حاضر نیست خارج از ارکستر هماهنگ جهانی با کشوری که تکرو باشد کار کند زیرا سرمایهاش به خطر میافتد. بنابراین ما نمیتوانیم تکرو باشیم و انتظار جذب سرمایه خارجی از طریق اجرای برجام داشته باشیم. این اصل را چین، چهار دهه پیش به آزمایش گذاشت و چون راه دیگری مقدور نبود در نهایت سیاست درهای باز و تعامل با همه جهان را در پیش گرفت که روابط دوستانه با جامعه بینالمللی بستر سرمایهگذاری خارجی گردید.
ابتدا سرمایه و تکنولوژی آمریکا سپس ژاپن و کشورهای اروپایی به چین سرازیر گردید و از برکت سرمایه خارجی و تکنولوژی مدرن، اقتصاد و صنعت این کشور تبدیل به غولی شد که آمریکا امروز آن را رقیب خود میداند و کمر به شکست آن بسته است. کشور ما هم با توافق برجام در دوره اوباما، تجربه مذاکره برای گسترش روابط بانکی و سرمایهگذاری خارجی دارد که همه چیز آماده بود ولی اراده داخلی فراهم نگردید لذا از برجام حاجتی برآورده نشد. امید است تجربه قبلی، چراغ فرا راه آینده ما باشد که وقت مردم و کشور تلف نشود.
منبع: روزنامه آرمان ملی