سندروم سیندرلا مجموعهای از علائم و نشانههای رفتاری است که اغلب در دختران جوان دیده میشود و در آن فرد مبتلا به سندروم هیچگاه طعم مسئولیتپذیری و استقلال را نخواهد چشید.
سندرم سیندرلا، باشنیدن این نام، شاید اولین چیزی که به ذهن شما میرسد؛ انیمیشن سیندرلا است. بسیاری از فیلمها و داستانهایی به این شکل وجود دارند که مردی سوار بر اسب سفید برای نجات دختری وارد میشود و او را غرق در خوشبختی خواهد کرد. در حقیقت سندروم سیندرلا در علم پزشکی، مجموعهای از اختلالات و مشکلات است که اصولا دختران جوان را درگیر خود میکند.
شاید بسیاری از دختران خواسته یا ناخواسته دچار این سندروم باشند، با ما همراه باشید تا بیشتر درباره این سندروم بدانیم:
سندروم سیندرلا چیست؟
برای نخستین بار نام این سندرم، توسط خانم کولت داولینگ در کتاب ترس پنهان زنها از استقلال، تعریف شد. خانم داولینگ اشاره میکند که ریشه این عدم استقلال، ترس در ضمیر ناخودآگاه زنان است که باعث میشود، فرد خود به تنهایی توان رسیدن به اهدافش را نداشته باشد و در نهایت خود را متکی به مردان برای رسیدن به خوشبختی بداند.
این عارضه نوعی خطای رشد شناختی است که موجب میشود دختر بچهها این تصور را که همیشه باید منتظر مردی بمانند که در زندگی رویاییاش او را خوشبخت کند، پرورش دهند. این دختران نقش خود را برای خوشحال کردن در نظر نمیگیرند و همیشه سعی دارند به مردان در مسائل عاطفی، فیزیکی و مالی متکی باشند. در این سندرم فرد هیچ نوع استقلالی از خود در زمینههای مختلف نشان نخواهد داشت. در حقیقت برخی به دنبال این هستند که زیر چتر حمایت دیگران قرار بگیرند و از داشتن استقلال هراس دارند.
سندروم سیندرلا مجموعهای از علائم و نشانههای رفتاری است که اغلب در دختران جوان دیده میشود و در آن فرد مبتلا به سندرم هیچگاه طعم مسئولیت پذیری و استقلال را نخواهد چشید و همواره برای تجربهی شادی و خوشبختی، چشم به راه دیگریست.
چرا نام این سندروم سیندرلا است؟
ریشهی این سندروم بازمیگردد به سیندرلایی که در زیر بار ظلم زندگی میکرد و به جای هرگونه تلاش برای خروج از وضعیت و بعهده گرفتن نقش ناجی برای خود، منتظر شاهزادهای بود که سوار بر اسب نجاتش دهد و خوشبختش کند؛ اما شوربختانه زندگی حقیقی ما قصه نیست و پایانش هم، خبری از شاهزاده رویاها نیست.
علت ایجاد سندروم سیندرلا
تاثیرگذارترین علتی که باعث میشود این موضوع در دختران ایجاد شود، نوع تربیتی والدین است. عموما دختران زمانی تشویق میشوند که ساکت، مودب، کامل و خوب باشند. همچنین محدودیتهای بسیاری برای دختران در نظر گرفته میشود؛ تا آنها را از شیطنت و انجام برخی از بازیهای کودکانه منع کند. اگر چه بعضی از محدودیتها برای حفظ کودک از برخی مسائل موضوع بدی محسوب نمیشود؛ اما راه درست این است که به دختران شخصیت بدهیم. یعنی او باید بداند که اولا باید مورد پسند خودش قرار بگیرد و شخصیت و منش خود را به پسنده شدن از دید اطرافیان یا مردان محدود نکند.
سندروم سیندرلا را میتوان کودکی هر فرد دانست؛ نقش پررنگ والدین را هرگز نمیتوان در این سندروم ندید گرفت. ریشه سندروم سیندرلا را میتوان کودکی هر فرد دانست؛ نقش پررنگ والدین را هرگز نمیتوان در این سندروم ندید گرفت؛ کودکی که از ابتدای کشف اطرافش دریافته که برای تائید شدن، دوست داشته شدن و حفاظت شدن باید طبق میل دیگران زندگی کند و فقط در آن صورت جایزه میگیرد، به مرور بزرگتر میشود و معنای استقلال را هرگز درک نمیکند، چرا که کم اهمیتترین مسئله در زندگی او، خواست خودش است؛ این کودک، نوجوان میشود و به مرور آرزوهایش بزرگ میشود، اما چون هرگز معنای استقلال را نفهمیده و همیشه در مسیر اهدافش باید سایهای کنار خود داشته باشد، نمیتواند شرایط را بسنجد، تصمیم بگیرد، هدف بگذارد و برایش تلاش کند!
شاید این جملات برای شما هم آشنا باشد:
- انشالله عروس بشی
- انشالله یک شوهر خوب پیدا کنی
- هروقت شوهر کردی میتوانی فلان کار را انجام دهی
- مگر خانه شوهر رفتی که میخواهی به فلان چیز برسی؟
- بختت باز شود انشالله
اینها جملاتی آشناست که احتمالا در نوجوانی امثال آن را از برخی اطرافیان شنیده باشید، جملاتی که اگر تفکر غالب خانواده شما باشد، هدف را در دختر خواهد کشت و او را تبدیل به یک سیندرلا در انتظار شاهزاده رویاها خواهد کرد، چرا که او در برابر اهداف و رویاهای خودش سدی به نام شوهر کردن میبیند، پس میخواهد شاهزاده را بدست آورد تا آن شاهزاده او را به رویاهایش برساند.
علائم سندروم سیندرلا
فرد مسئولیت زندگی خود را نمیپذیرد و همواره منتظر ناجی است
فرد برایی رسیدن به آرزوهای خود و معنای حقیقی خوشبختی در انتظار دیگران است
فرد استقلال گریز بوده و ترجیح میدهد نقش قربانی را بازی کند
فرد اهدافش را در گرو حضور فردی دیگر میبیند
فرد در زمینههای مالی، عاطفی، زندگی اجتماعی و فکری هیچ استقلالی از خود ندارد
پیشگیری و درمان سندروم سیندرلا
بهترین پیشگیری در ابتلا به سندرم سیندرلا ، تربیت صحیح فرزندان است. تربیتی که باید به دختران از همان کودکی بیاموزد؛ که زنها موجودات چند وجهی هستند و توانایی انجام هر کاری را برای رسیدن به خوشبختی خواهند داشت و به کمک و نظر کسی نیازی ندارند. باید به آنها بیاموزید که استقلال در زندگی بسیار ارزشمند است و اگر زمانی فرصت مستقل شدن به وجود آمد، باید از آن بهرهمند شد. ازهمان کودکی دختران خود را تشویق کنید که مسئولیت پذیر باشند و برای حل مشکلات بدون وابستگی، خودشان تلاش کنند. معنای خوشبختی در هر فرد متفاوت است؛ لزوما برای همه افراد شاهزاده سوار بر اسب سفید نخواهد بود.
یک دختربچه میتواند شیطنت داشته باشد، بازی کند، شاد باشد و همچنان مودب و دوستداشتنی باشد و جایزه بگیرد، اگر همیشه برای ساکت بودن، هیچکاری انجام ندادن و سکون به کودکان جایزه بدهید، به آنها میآموزید که برای خوشایند دیگران از خود و خواستههای خود بگذرند.
راهکارهای به منظور پیشگیری از سندروم سیندرلا
سندروم سیندرلا؛ وقتی منتظر ناجی هستیدسندروم سیندرلا یا چشم به راه یک مَرد بودن
رشد شناختی یا راه تشخیص خوب از بد را به کودکانتان بیاموزید.
مستقل بودن را به کودکتان بیاموزید تا برای رسیدن به خوشبختی، خود را متکی به دیگران ندانند.
این موضوع را به دخترانتان بیاموزید که او خودش مسئول زندگیاش است.
به او یاد بدهید که برای زندگیاش، هدفی را مشخص کند.
غیرمستقیم به او بیاموزیم که دختر بودن به معنای منتظر یک مرد ماندن نیست.
کودکتان را با نامهای "پرنسس من" کمتر صدا بزنید. در عوض او را شجاع و ورزشکار خطاب کنید.
به کودکتان بیاموزد که چطور خودش به تنهایی شاد باشد و بخندد.
تصور آنها را به سمت جملهی "هر وقت شوهر کردی…" نکشانید؛ زیرا این موارد هیچ ارزشی ندارند و آنها را محدود خواهد کرد.
به آنها بیاموزید تا در سن مناسب، آمادگی شروع یک زندگی مشترک را داشته باشند.
در سپردن مسئولیت به دختران، پذیرش و استقلال بیشتری نشان دهیم.
به مرور به پسران بیاموزید که دختران هم مانند خودشان و دیگر افراد جامعه زندگی میکنند.