به گزارش سایت خبری پرسون، محمدرضا خاتمی، فعال اصلاحطلب و نایبرییس مجلس ششم چندی پیش در میزگرد سیاست خارجی و رابطه با آمریکا در کلاب کافه خبر، با ایجاد فاصلهگذاری میان اصلاحطلبی و براندازی تاکید کرد: «وقتی اصلاحات چاره اصلی است، حتما اصلاحطلبان در آینده نقش خواهند داشت اما اینکه همین اصلاحطلبان فعلی باشند، نه. من رصد میکنم که نسل اصلاحات در حال پوستاندازی گستردهای است و گفتمان اصلی کشور پس از چهار سال و هشت سال مجددا اصلاحات خواهد بود».
رضا خاتمی پس از تصریح روی این نکته که اصلاحات در حال پوستاندازی است، از هدف برادرش برای کنارهگیری از عرصه عملی سیاست سخن گفت و اظهار کرد: «آقای خاتمی به مقامات کشور و دوستانشان گفتند که دیگر وارد صحنه عملیاتی سیاست نخواهند شد». اظهارنظر خاتمی مبنی بر دوری برادرش از فاز عملیاتی سیاست در شرایطی است که رییس دولت اصلاحات در انتخابات اخیر ریاستجمهوری، رویکردی مبهم در قبال کاندیداتوری عبدالناصر همتی اتخاذ کرد.
منفعل در برابر تکرارِ تَکرار
وقتی عبدالناصر همتی بهعنوان نامزد اجماعی حزب کارگزاران سازندگی و 14حزب اصلاح دیگر تحتعنوان «دفاع از جمهوریت» معرفی شد، همگان منتظر عکسالعمل بزرگان اصلاحات بهخصوص محمد خاتمی بودند تا ببینند آیا دوباره او برای کشاندن بدنه رأی اصلاحات به پای صندوقهای رأی، ویدیویی با ترجیعبند «تکرار میکنم» آنچنان که برای انتخابات مجلس دهم و شوراها و ریاستجمهوری96 منتشر کرد، منتشر خواهد کرد یا خیر. انتظارها بیفایده بود چراکه خاتمی با آگاهی نسبتبه ریزش پایگاه رأی اصلاحات، حاضر به انتشار ویدیو نشد و حمایتش از همتی صرفا به ذکر این جمله که «کسانی که میخواهند رأی دهند، تسلیم عرصهای نشوند که یک جریان اقلیت، خواسته خود را به هر قیمت بر جامعه تحمیل کند، آرا، شکسته و تقسیم نشود»، محدود ماند. محافظهکاری خاتمی تا جایی بود که او در ساعات پایانی رأیگیری (جمعه 28خرداد 1400)، اصرار جوانان اصلاحطلب جهت حمایت علنی از همتی را نادیده گرفت و حاضر نشد پیام صوتی یا تصویری رسمی بدهد. این در حالی بود که سایر سران اصلاحات نظیر بهزاد نبوی و کروبی تمامقد و بیپردهگویی، از همتی حمایت به عمل آوردند.
سیبل انتقاد اصلاحطلبان
محافظهکاری شدید خاتمی، صدای همتی را درآورد. نامزد جریان اصلاحات در انتخابات ریاستجمهوری، شامگاه 26خرداد در اتاق کلابهاوس که به همت بهزاد نبوی تدارک دیده شده بود، با ابراز گلایه نسبتبه محافظهکاری رهبران اصلاحات، تصریح کرد: «من فقط مردم را دارم، چهرههایی که باید در صحنه باشند و حمایت کنند، مرا تنها گذاشتند. نمیخواهم کسی تکرار کند و آبرویش را برای من بگذارد. شرطبندی روی اسب برنده که هنر نیست».
پایان انتخابات و شکست سنگین جریان اصلاحات در این آوردگاه، تنور خودانتقادی در میان اصلاحطلبان با عطف به عملکرد خاتمی را گرم کرد.یکی از چهرههایی که انتظار میرفت با اظهارنظرهای خود، بلاتکلیفی خاتمی در حمایت از نامزد واحد و ضعف او در بسیج نیروهای اصلاحطلب را به رخ رییس دولت اصلاحات و اطرافیانش بکشد، غلامحسین کرباسچی، دبیرکل وقت حزب کارگزاران سازندگی بود. کرباسچی پیش از انتخابات، طی گفتوگویی با نشریه «صدا» با انتقاد از بیتصمیمی خاتمی و تردید او برای حمایت از همتی تاکید کرد: «در همین انتخابات دیدید که در جریان اصلاحطلب، بزرگان تا آخرین لحظه در تردید هستند، درحالیکه شخص سیاسی باید تصمیم بگیرد و جریان شکل بدهد، نه اینکه تحتتاثیر قرار بگیرد. این مجموعه رفتارها باعث شد تا آخرین لحظه خطوربطها مشخص نشود. دفعات قبل هم این اختلافات بود، اینبار هم شدیدتر بود و باعث تردید و نامشخص بودن تصمیم نهایی شد. خاتمی به تردید نجیبانه رسید و ما به عمل ایشان نقد داریم».
ناموجه در عرصه بالا و پایین
انتقادات کرباسچی به عملکرد خاتمی در شرایطی بود که او و سایر اعضای حزب کارگزاران سازندگی، پیشتر نیز انتقاداتی را به خاتمی وارد آورده بودند، بهگونهای که بسیاری حتی شائبه خروج کارگزاران از جبهه اصلاحات را مطرح کردند. اما اینکه در شرایط فعلی رضا خاتمی خروج برادرش از فاز عملی سیاسی را اینطور رسمی اعلام میکند، نشاندهنده بغرنجی وضعیت رییس دولت اصلاحات برای انسجامبخشی به جبهه اصلاحات بهموازات بیاعتباری در ساحت حاکمیتی، است. خاتمی در شرایط فعلی نه وجاهتی در میان بدنه رأی اصلاحات دارد و نه اعتباری در ساخت قدرت و ادامه این وضعیت، پروژه اصلاحطلبی یعنی حرکت همزمان در دو خط «اصلاحات جامعهمحور» و «اصلاحات قدرتمحور» را مسکوت و مسکون خواهد گذاشت؛ بهعبارتدیگر، جریان مدعی اصلاحات که این روزها در اوج مهجوریت سیاسی قرار دارد و بهدنبال آن است با تثبیت در جامعه و حاکمیت به بازیگری موثر در معادلات آینده تبدیل شود، با ذکر آنچه آمد، نمیتواند روی محوریت خاتمی حساب چندانی باز کند.
این امر و برآمدن نسل جدید اصلاحطلبان، باعث شده تا کنار رفتن خاتمی از ساحت رسمی سیاست و لزوم جایگزینی او با فردی روزآمد، موجه و معتبر (در جامعه و حاکمیت) در رأس جبهه اصلاحات سرعت و قوت بگیرد.
معضل تضاد جوانان و سالخوردگان اصلاحطلب
با توجه به آنچه گفته شد اگر کنار رفتن رییس دولت از فاز عملیاتی سیاست را اظهارنظری جدی ازسوی رضا خاتمی در نظر بگیریم، این پرسش مطرح میشود که اصلاحطلبان زین پس، دور چه کسی خواهند چرخید؟ اگر پوستاندازی اصلاحات و جلوهیافتن جوانان اصلاحطلب را امری تاریخی و ناگزیر در جبهه اصلاحات بدانیم، پاسخ به سوال مطروحه تا اندازه زیادی سخت خواهد شد، چراکه با محوریت یافتن هر فرد سالخورده دیگری بهجای خاتمی، باز هم معضل عدم وجاهت سیاسی در بدنه رأی اصلاحات برای فرد جایگزین، به قوت خویش باقی خواهد ماند و درمان نخواهد شد؛ بنابراین چنانچه اصلاحطلبان بخواهند هر فرد دیگری مثل بهزاد نبوی، عبدالله نوری و... را جای خاتمی بگمارند، مشکلی از آنها رفع نخواهد شد چون افراد یادشده (یا نظایر آنها) نیز خود دچار بحران مشروعیت در هر دو ساحت جامعه و حاکمیت هستند و نمیتوانند در انسجامبخشی اصلاحطلبان، طرفی ببندند.
با این شرایط، شاید بهتر باشد برای ترسیم وضعیت کنونی اصلاحات، از عبارت «بیسری» استفاده و تصریح کرد که اصلاحطلبان نه هیات نخبگان موثری دارند و نه میتوانند برای آنها، جایگزینی پیدا کنند. باوجوداین بیسری، راه یافتن عناوین و الفاظی مثل «دولت سایه» متشکل از خاتمی و بعضی چهرهها مثل روحانی، ناطق نوری و... به سرخط رسانهها، تا اندازه زیادی هدفی جز روشن کردن کورسوهای امید برای بازگشت به فضای ذهنی جامعه ندارد؛ تلاشی که بعید است ثمری برای متولیان داشته باشد.
با توجه به آنچه گفته شد اگر کنار رفتن رییس دولت از فاز عملیاتی سیاست را اظهارنظری جدی ازسوی رضا خاتمی در نظر بگیریم، این پرسش مطرح میشود که اصلاحطلبان زین پس، دور چه کسی خواهند چرخید.
منبع: صبح نو