به گزارش سایت خبری پرسون، مسعود کیمیایی که فیلم «خائنکشی»اش در بخش مسابقه چهلمین جشنواره فیلم فجر قرار دارد، دیشب از حضور در این رخداد انصراف داد. این طور که از یادداشت مسعود کیمیایی برمیآید، خالق «قیصر» و «گوزنها» درخواست داوری نشدن فیلمنامه و کارگردانی تازهترین اثرش را دارد.
تصمیم مسعود کیمیایی (که پیش از او فرزندش پولاد کیمیایی، بازیگر یکی از نقشهای مهم خائنکشی هم با متنی انتقادی از حضور در جشنواره انصراف داده بود) قاعدتاً باید ناظر به حضور شهاب حسینی در ترکیب هیأت داوران جشنواره باشد.
مصطفی جلالی فخر (منتقد سینما) نوشت: پس از اعلام اسامی داوران جشنواره، پولاد کیمیایی با متنی که در آن از واژههای «حقیقت» و «آزادی» و البته «قضاوتهای بزرگ توسط آدمهای کوچک» بهره برده بود، از رقابت کنار کشید. کمی بعد، کیمیاییِ بزرگ هم با اعلامیهای کوتاه، با اشاره به سرزمین کهن و مصدق و ملیشدن نفت و حتی انگلیس، از قضاوت شدن در این سن و سال کنارهگیری کرد. طبعا کنارهگیری از هر رقابتی، حق طبیعی هر کسیست و این دو بزرگوار نیز نخواستهاند که در جشنواره باشند. تصمیمشان محترم، اما حالا چرا؟
بیشتر شبیه ژست اعتراضیِ بیهزینه است و پیش کشیدن واژههای پرطمطراقی چون عدالت و حقیقت و آزادی و مردم قدرندیده، در حالی که علت اصلی کنارهگیریشان اسامی داوران بوده، رفتار صادقانهای نیست. چون اتفاق جدیدی نیفتاده که باعث یادآوری ناگهانی مردم و عدالت شده باشد، و اگر مبنا این بود، از ابتدا نباید در جشنواره شرکت میکردند و چه بسا فیلم نمیساختند. منتِ انصراف به دلیل دلخوری از داوران را نباید بر سر مردم گذاشت. و چرا گمان کردهاند که مردم در این حد زودباورند که نپرسند چرا پیش از اعلام اسامی داوران، به یاد مردم نبودید؟!
بزرگواران که خود را بزرگتر از قضاوت توسط آدمهای کوچک میدانند، روغن ریخته را نذر امامزاده کردهاند. چون مالک فیلم، تهیهکننده است و قطعا از جشنواره انصراف نخواهد داد. فقط پدر و پسر محترم «خائنکشی»، از ارزیابی در بخش کارگردانی و بازیگری کنار گذاشته خواهند شد که اگر انصراف هم نمیدادند، شانس چندانی برای برندهشدن نداشتند، و تنها تغییر به دلیل کنارهگیریشان، عدم حضور در جلسهی مطبوعاتی پس از نمایش فیلم است. که احتمالا با پرسشهای تند و تیزی روبرو میشدند و با این کار، از پاسخگویی در بارهی فیلمشان نیز طفره رفتند.
نکتهی آخر این که اصلا فرض کنیم تمام داوران، دشمنان خونیِ خاندان کیمیاییاند، بعدش چه میشد؟ عدم برگزیدهشدن کارگردانی فیلم و بازیگری پولاد؟ مگر چنین نتیجهای چهقدر مهم است؟ و مگر در دورههای قبل که کسان دیگری داور بودند، این دو تن برگزیده شده بودند؟ مسعود کیمیایی، نام بزرگ و ماندگاریست که اعتبار و احترامشان با ضعفهای تکراری فیلمهای سالهای اخیرشان کمرنگ نمیشود. پس چه لزومی به زدن زیر میزی بود که پیشتر، قرار حضور پشت آن را پذیرفته بودند. هیاهو برای هیچ بود و در حد اعتبار استاد نبود که به دلیل ترکیب داوران، قهر کند؛ و بیربط، پای مردم قدرندیده را وسط بکشد!
دامون قنبرزاده (منتقد سینما) نوشت: دوسال قبل پس از انصراف مسعود کیمیایی از جشنواره فیلم فجر به خاطر حوادث آبان که باعث به وجود آمدن موجی در میان سینماگران شد و تعدادی از هنرمندان نیز از حضور در جشنواره انصراف دادند، شهاب حسینی در نشست فیلمش در جشنواره، حمله شدیدی به کیمیایی کرده بود و باعث شد تعداد زیادی از هنرمندان و مردم به شدت از شهاب حسینی انتقاد کنند و سخنان او را ناشایست بدانند، طبیعی بود که حضورش در میان داوران جشنواره چهلم با واکنشهایی همراه شود. هرچند که انصراف کیمیایی به معنای خروج خائنکشی از جدول نمایش فیلمهای جشنواره نیست.
از فیلمهای آقای مسعود کیمیایی خوشم نمیآید. طبعاً حرفی دربارهی جایگاهش در سینمای ایران ندارم، اما هیچ زمانی فیلمهایش را متوجه نشدم. هر چه هم که جلوتر آمد، به گواه حتی سرسختترین طرفدارانش، رو به افول گذاشت. دیروز خبر رسید که او از جشنواره انصراف داده و دلیلش هم حضور شهاب حسینی در ترکیب هیات داوران است. حسینی در جشنوارهی دو سال پیش، از اینکه کیمیایی جشنواره را تحریم کرده، عصبانی بود و در نشست خبری گفت، چون کیمیایی دستش به جایزه نخواهد رسید، از این کارها میکند. (نقل به مضمون)
حرکت کیمیایی و انصرافش از جشنواره، شاید برای برخی که مانند من سینمای کیمیایی را نمیپسندند، کمی ازمُدافتاده به نظر برسد. اما واقعیت این است این حرکت، با آن متن کیمیاییواری که خبر از انصرافش میداد، حکایت جالبیست. حرکت جذابیست. میشود دربارهاش حرف زد، چون ارزش حرف زدن دارد. حرکتی که در زمانهی لالی و گیجی، ضربشستی اساسی نهتنها برای مخالفت با حضور یک فرد خاص، بلکه برای ممانعت از گسترش بیخیالیست. او در داستانهایش همیشه از همین بیخیال نبودن و بیخیال نشدن و لال نماندن حرف میزند.
قصد ندارم گیروگرفتهای فیلمهای مسعود کیمیایی را نادیده بگیرم. حتی به سازوکاری که یک فیلمساز میتواند بدون اینکه فیلمهایش فروش کنند، دوباره فیلم بسازد اعتراض دارم. فکر میکنم اتفاقاً همین فروشنرفتنها و در نتیجه، آویخته شدن به پولهای مشکوک برای ساختن فیلم بعدی تحت هر شرایطی، فیلمساز را نابود و سقوطش را تسریع میکند... دربارهی همهی این موارد میشود حرف زد. اما هر چه که باشد، انکار یک نکته غیرممکن است: کیمیایی همیشه به آن چیزی که اعتقاد داشته عمل کرده است. انصراف انفرادیاش از جشنواره، دقیقاً حرکتی دندانشکن است. با این حرکت بیش از پیش نشان میدهد که به شخصیتهای معروف داستانهایش اعتقادی عمیق دارد.
نجف دریابندری در تمجید «قیصر» گفته بود: «میگویند چرا قیصر به کلانتری نرفته است تا افسر نگهبان با کمال جدیت به کارش رسیدگی کند؟ سؤال مهملی است. این از قضا سرگذشت آدمی است که به کلانتری نرفته است. آنهایی که به کلانتری رفتهاند، سرگذشت دیگری دارند.» کیمیایی هم دستبهدامان کسی نمیشود. شخصاً و رأساً مقابل توهینها میایستد. او به این شکل نشان میدهد رییس کیست...
مهدی خرمدل در این باره نوشت: وقتی به کار کردن با کوتولهها تن میدهی، نتیجهاش این موقعیت کمدی میشود که خودت از جشنواره انصراف میدهی اما فیلمت در جشنواره میماند!
کاربری با نام نادر نوشت: آخرین باری که کیمیایی از جشنواره انصراف داد یکی از فاجعه بارترین ده سال اخیر را ساخته بود. خلاصه از ما گفتن بود.
دیگری نوشت: مسعود کیمیایی و پسرشون بابت انتخاب شهاب حسینی از جشنواره انصراف دادند، واقعا چه ضایعه بزرگی! یک سوال جدی بعد از فیلم سربازهای جمعه کدامیک از فیلمهای کیمیایی قابل دیدن است؟ حکم؟ رئیس؟ مترپل؟ یا فیلم مزخرف قاتل اهلی که من ۲۰ دقیقه اش را هم نتونستم تماشا کنم!
کاربری دیگر نوشت: حتما باید این شهاب حسینی مزخرف داور میشد، تا کیمیایی عزیزم انصراف بده.
بسیاری از کاربران هم به انصراف پولاد کیمیایی واکنش نشان دادند و نوشتند:
حالا ما کاری به شهاب حسینی نداریم که چیه و چی نیست، ولی پولاد کیمیایی دقیقا به کدوم قسمت از کارنامه هنریش مینازه؟ جدی این باباش مسعود کیمیایی نبود حتی توی سینما راهش میدادن؟
کاربری دیگر نوشت: پسر مسعود کیمیایی با جمله «قضاوتهای بزرگ کار آدمهای کوچک نیست» و اعتراض به داوری شهاب حسینی از جشنواره فیلم فجر انصراف داد. شهاب حسینی که دارنده سی جایزه داخلی و خارجی بازیگریه توسط کسی که اگه باباش کارگردان نبود نهایتا جلو فامیل پانتومیم بازی میکرد، کوچیک قلمداد شد.
منبع: برترینها