به گزارش سایت خبری پرسون، با شروع ماراتن انتخابات ۱۴۰۰ نیز نگاه تمام جریانهای سیاسی کشور به جایگاه ریاست جمهوری معطوف شد. این بار همه اصلاحطلبان با شعار نامزد حداکثری با تشکیل یک نهاد انتخاباتی کوشیدند تا به عنوان یک مرجع، نامزدهای خود را مطرح و رایآوری آنها را پایش کنند. اما با رد صلاحیت گسترده کاندیداهای اصلاحطلب جبهه اصلاحات ایران در انتخابات ریاست جمهوری بازهم اصلاحطلبان اعلام کردند که در انتخابات ریاست جمهوری از هیچ کدام از کاندیداها حمایت نخواهند کرد، با این حال و برخلاف تصور، برخی احزاب اصلاحطلب به حمایت از عبدالناصر همتی پرداختند، ولی سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان خلاف انتخابات ۹۶ حاضر به حمایت از همتی نشدند.
از طرف دیگر لیستهای اصلاحطلبان در انتخابات شورای اسلامی شهر در اکثر کلانشهرهای کشور شکست خورد و همه این مسائل دست در دست هم داد تا اصلاحطلبان در سختترین شرایط خود از سال ۷۶ به امروز قرار بگیرند چرا که باید دوران جدیدی از فعالیت خود را آغاز کنند؛ با روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی حالا دیگر اصلاح طلبان خوب میدانند که تا چهار سال آینده خبری از دولت همراه نیست و نمیتوانند مانند هشت سال قبل با خیال راحت به فعالیت بپردازند.
آنها حالا چهار سال فرصت دارند تا به جامعه رجوع کنند و به کادرسازی و مطالعات بیشتربرای رسیدن به اهداف خود بپردازند تا شاید بتوانند با کسب محبوبیت از دست رفته در بین مردم بازهم با ایجاد امید، به قدرت برسند و دیدگاههای اصلاحی خود را اجرا کنند. با این حال این طور که شاهدیم اصلاحطلبان در محدودهای حساب شده از کنش سیاسی متوقف شدهاند که نه راه پیش دارند و نه راه پس و قدرت تصمیمگیری برای آینده سیاسیشان را هم ندارند و نمیدانند در چه چارچوبی میخواهند به حیات ادامه دهند و حال سوال اینجاست که آیا زمان تغییر ساختار یا گفتمان برای دستیابی مجدد به محبوبیت
نرسیده است؟
آینده همه چیز را مشخص خواهد کرد
داریوش قنبری فعال سیاسی اصلاحطلب در این باره میگوید:« به طور کلی تا آن جایی که مربوط به خود اصلاحطلبان است ایرادی متوجه عملکرد آنها نیست اما مشکل از آن جایی شروع شد که اصلاحطلبان در دولت یازدهم و دوازدهم به حمایت از آقای روحانی پرداختند و ایشان هم یک سری وعدههایی داد و پیرو آن این امید را در جامعه به وجود آورد که مشکلات کشور حل خواهد شد و گشایشی در وضعیت اقتصادی مردم ایجاد خواهد شد. دور اول ریاست جمهوری آقای روحانی با مذاکراتی که منجر به برجام شد امیدواریهای بسیار زیادی را ایجاد کرد اما ورود یک متغیر غیر قابل پیشبینی، یعنی روی کار آمدن ترامپ تاثیر منفی خودش را هم بر عملکرد دولت آقای روحانی گذاشت و هم بر تلقی مردم از عملکرد اصلاحطلبان. بنابراین آن چه که الان با آن رو به رو هستیم این است که قضاوت مردم از اصلاحطلبان از منظر عملکرد آنها است که این عملکرد هم تحت تاثیر به قدرت رسیدن ترامپ است.
یعنی این مسئله تحت تاثیر عملکرد اصلاحطلبان نبود بلکه یک متغیر خارجی در آن تاثیرگذار بود.»وی تصریح کرد:« مسائل دیگری هم در این باره وجود دارد. مثلا برداشت مردم این بود که اصلاحطلبان برنده مجلس دهم هستند و ظاهر کار هم این بود که لیستی که مورد حمایت اصلاحطلبان بود اکثریت مجلس را در اختیار دارد اما نهایتا شاهد بودیم وقتی مجلس تشکیل شد اصلاح طلبان اقلیتی پرتعداد بیش نبودند اما انتظار از آنها این بود که در قامت اکثریت ظاهر شوند در حالی که یک اقلیت نمیتواند نقش اکثریت را ایفا کند. این مسئله نیز بر عملکرد اصلاح طلبان تاثیرگذار بود.»
این فعال سیاسی افزود: « از سوی دیگر عدم مشارکت مردم در انتخابات مجلس دهم و ریاست جمهوری سیزدهم سبب شد تا اصلاح طلبان دیگر فعالیتهای خود را به حداقل ممکن برسانند چون نشاندهنده عدم استقبال مردم از اصلاحطلبان به دلیل عملکردشان بود.در نهایت اصلاحطلبان به یک موضعگیری منفعالانه در قبال حوادث رسیدند و الان ما شاهد نوعی انفعال در این جریان هستیم. اما برای اینکه بدانیم این انفعال به زودی بر طرف خواهد شد یا خیر باید بگویم من فکر میکنم نیاز به گذر زمان داریم و فعلا زود است که بگوئیم این انفعال به زودی بر طرف خواهد شد یا خیر. عملکرد طیف اصولگرا نیز در این مسئله بسیار تاثیرگذار خواهد بود. به هر حال آینده مشخص میکند که اصلاحطلبان میتوانند در آینده سیاسی کشور نقش آفرین باشند یا نه.»
اصلاح طلبان بیکار و ساکت نشستهاند
علی محمد نمازی، فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی نیز در این باره گفت: « اگر قاعده چرخش قدرت به شیوه کشورهای دموکراتیک در کشور ما هم حکمفرما بود، یعنی وقتی حزبی قدرت را به دست میگرفت سایر احزاب عملکرد دولت و یا حاکمیت را مرتبا مورد رصد قرار میدادند و با تحلیل و ارزیابی عملکرد دولت وقت، آرای خاکستری را برای انتخابات بعدی به نفع خودشان آماده میکردند، در چنین شرایطی اصلاحطلبان نیز میتوانستند خودشان را برای انتخابات بعدی آماده کنند اما متاسفانه این موضوع در کشور ما اتفاق نمیافتد. با این حال تا جایی که من خبر دارم اصلاحطلبان هم بیکار و ساکت نشسته اند.»
وی تصریح کرد: « تا جایی که من اطلاع دارم اصلاح طلبان در حال تهیه سازمان هستند، از سوی دیگر احزاب به صورت موردی و جبهه اصلاحات هم در مجموع در حال برگزاری جلسات منظم هستند و ضمن اینکه عملکرد دولت را مرتبا رصد و بررسی میکنند، برنامههایی را در نظر گرفتهاند و آن را چکش کاری میکنند تا بتوانند خودشان را برای دور بعد آماده کنند. اصلاحطلبان خودشان را به مردم متعهد میدانند بنابراین کنار نمیکشند و از الان در حال آمادهسازی برای انتخابات مجلس هستند.»
اصلاحطلبان باید پوست بیندازند
علی صوفی، دیگر فعال سیاسی اصلاحطلب نیز در این خصوص گفت: « اصلاحطلبان به دلیل رویکرد دولت سیزدهم به حاشیه رانده نشدند بلکه به خاطر عملکرد دولت دوازدهم به حاشیه رانده شده اند. بنابراین اتفاقی که در دولت دوازدهم رخ داد به شدت مردم را هم از دولت و هم از کسانی که باعث و بانی روی کار آمدن آقای روحانی بودند ناراضی و ناراحت کرد. اصلاحطلبان دلیل اصلی روی کار آمدن دولت روحانی بودند و اشکال کار دقیقا همین جاست که باعث میشود اصلاحطلبان نتوانند نقشی را که در سالهای 92 و 96 ایفا کردند را مجددا ایفا کنند.»
وی تصریح کرد: « البته نظارت استصوابی محلی برای فعالیت انتخاباتی اصلاحطلبان باقی نگذاشت، با این همه همین حالا هم در جریان اصلاحطلبی خیلیها معتقدند که اگر به ما مجال داده شود تا کاندیدای خود را معرفی کنیم همچنان مردم از ما حمایت خواهند کرد. اما واقعیت این است که مردم کلا از جریانات سیاسی از جمله اصلاحطلبان بریده اند.»
این فعال سیاسی افزود: « وجود نهاد اجماع ساز اصلاحطلبان نشان میدهد که آنها هنوز هم میخواهند در انتخابات آینده نقشی ایفا کنند اما نقش تعیینکننده در انتخابات را مردم ایفا میکنند که آنها هم گوشه چشمی به اصلاحطلبان ندارند. البته من فکر میکنم اگر قرار است تغییری در اصلاح طلبان ایجاد شود که اعتماد مردم را جلب کرده و سرمایه اجتماعی از دست رفته را دوباره احیا نماید، در شرایطی ایجاد میشود که نسل اصلاحطلبان تغییر پیدا کند. واقعیت این است که جریان اصلاحطلبی جریان پایدار و ماندگاری است و هیچوقت از بین نخواهد رفت بنابراین نیاز به یک پوستاندازی دارد تا بتواند اعتماد عمومی را دوباره به
دست بیاورد.»
منبع: آفتاب یزد