به گزارش سایت خبری پرسون، در حالی که تولید گرفتار انواع موانع بود، دولت برجام کوشید با پول نفت و رونق واردات، ظاهر بازار را بیاراید. سهمیهبندی بنزین لغو شد، ولو اینکه کشور واردکننده بود. مصرف و قاچاق بنزین، به میزان بیش از 20 میلیون لیتر در روز شدت گرفت، تا اینکه چهار سال بعد، دولت ناگهان تصمیم گرفت سهمیهبندی را احیا، و قیمت بنزین را سه برابر کند و... شد آنچه در آبان تلخ 98 شد.
یکی از شعبده بازیهای پر هزینه، درباره بورس اتفاق افتاد. قاعده همهجایی بورس این است که رونق یا رکود آن، نسبت مستقیمی با رونق و رکود اقتصادی دارد. اما سال 98، در حالی که اقتصاد ایران به اعتبار معطلی چندین ساله در مذاکرات و برجام، دچار رکود شدید شده بود، بورس هیجانی شد. دولت با تزریق برخی حمایتها و آراستن بورس، مردم را تشویق میکرد همهچیز خود را به بورس بسپارند؛ و حال آنکه سازوکار بورس و شرکتهای زیرمجموعه آن، فاقد شفافیت لازم بود. دولت میخواست بیآنکه به اقتصاد سامان بدهد، رونق بورس را بازنمایی کند(!) در اوج رکود اقتصادی، بورس از زمین و سکه و طلا و ارز هم جلو زد و سودآورترین بازارها شد.
بخشی از مردم هم بیتوجه به هشدار کارشناسان و براساس دعوتهای پیاپی دولتمردان، به خیال کسب سود بیشتر، اقدام به فروش همه مایملک خود و خرید سهام کردند. حبابی بزرگ شکل گرفت و در عرض یک سال ترکید.
آنچه میخوانید، روایتی از این ماجراست.
1) اظهارنظرهای روحانی و برخی دولتمردان در دو مقطع رشد بورس و سقوط آن، کاملاً متفاوت است. یکی تشویق علیالاطلاق مردم به سرمایهگذاری در بورس است و دومی، پس از آنکه سرمایهگذاران متضرر شدند، دادن هشدار دیرهنگام است. روحانی حتی ۱۶ مرداد ۹۹ (چند روز قبل از آغاز سقوط بورس) گفته بود: «با شرایطی که بورس نشان می دهد، اوضاع بهتر خواهد شد؛ مردم باید همهچیز را به بورس بسپارند»! او حتی پس از شروع ریزش، رفتاری پرخاشگرانه در قبال هشدارها داشت، چنانکه 30 شهریور 1399 گفت «اینکه آمار تورم نشان داد علیرغم مشکلاتی که در اسفند و فروردین داشتیم، تورم ما کاهشی بود و هم نقطه به نقطه و هم سالانه پایین آمد، دومرتبه عصبانی میشوند و میگویند چرا در دنیا همه بدبخت شدند، چرا وضع شما خوب شد؟ خوب شد، چه کار کنیم؟ شما اگر ناراحت هستید، گوش نکنید و راهش این است که در گوشتان یک پنبه بگذارید، این حرفهای خوب را نشنوید. بورس ما خوب شده، عصبانی هستند و میگویند بورس تمام دنیا بههمریخته، چرا بورس ایران خوب است؟».
2) در نتیجه ورود نقدینگی ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی، شاخص بورس تا رقم ۲ میلیون واحد هم صعود کرد. طبق آمار رسمی، بازدهی بورس در ده سال گذشته، (به اعتبار جهش در ابتدای سال 99)، رشد 967 واحدی را نشان میداد. بورس، تبدیل به پرسودترین بازار شده بود؛ حتی بالاتر از بازار سکه، ارز، مسکن، خودرو و سپرده بانکی. این اتفاق خوبی بود، مشروط بر اینکه در خدمت حمایت از تولید درمیآمد. خبرگزاری دولتی ایرنا تیر ماه 99، در گزارشی درباره رونق بورس نوشته بود: «دولت تدبیر و امید در چند سال گذشته، اقدامات موثرتری را نسبت به سایر دولتها برای رونق بورس انجام داد. موضوعی که در رشد ۹۶۷ درصدی شاخص بورس در این دولت نمایان است. شاخص ضریب نفوذ بازار سرمایه از نزدیک به ۶.۵ میلیون نفر در سال ۱۳۹۲، به بیش از ۱۱ میلیون نفر تا پایان فروردین۱۳۹۶ رسید. این عدد در سال ۱۳۹۹ با اجرایی شدن آزادسازی سهام عدالت، به حدود ۶۰ میلیون نفر رسیده است».
3) اما روایتهای دیگری هم از واقعیت ماجرا منتشر شده است. خیلیها معتقدند: «دولت روحانی پس از تامین مالی از بورس، تیر خلاص را به سرمایه مردم زد. از ابتدای سال ۱۳۹۹ و بعد از آزادسازی سهام عدالت و همچنین رشد بیرویه نرخ ارز، شاخص بورس رو به افزایش بود. شاخص کل از ۵۰۸ هزار واحد در ابتدای ۹۹، به ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد در نیمه مرداد افزایش یافت و باعث روی آوردن عده زیادی از مردم به بورس شد. سال گذشته بالغ بر ۲۴ میلیون کد جدید سهامداری بدون احتساب مشمولان سهام عدالت در بازار سرمایه صادر شده که نشانگر رشد ۲۲۴ درصدی است. بعد از استقبال قابل توجه مردم، دولت از میانه راه با توجه به منفی شدن تراز اقتصادی و کسری بودجه، اقدام به فروش بخشی از سهام خود کرد. استقبال مردم و ورود حجم عظیمی از نقدینگی، در صورت برنامهریزی درست و هدایت آن، میتوانست موقعیت مناسبی را در جهت حمایت از تولید فراهم کند؛ اما متأسفانه برنامهریزی نشد... اختلاف بین دو وزارت نفت و اقتصاد که باعث اعلام خبر عدم عرضه دارا دوم شد، و همچنین اختلاف وزارت صمت و اقتصاد بر سر قیمتگذاری دستوری فولاد، به سرعت بر جریان نقدینگی و رفتار سهامداران تأثیر گذاشت و بسیاری را متضررکرد... بهنظر میرسد کار دولت با بازار سرمایه، پس از مرتفع کردن نیازهای مالی، به اتمام رسیده بود و تیر خلاص را به قلب این بازار نشانه رفت، طوری که مردادماه، ریزش تاریخی بازار سهام طی ۵۳ سال گذشته رقم خورد. مجموع تامین مالی دولت در سال ۹۹ از بازار سرمایه، حدود ۲۳۰ هزار میلیارد تومان بوده، و از این مبلغ، ۱۷ هزار میلیارد تومان مربوط به مالیات معاملات است».
4) از سوی دیگر، همتی رئیس بانک مرکزی روحانی، 30 اردیبهشت امسال در جمع عدهای از مدیران بازار سرمایه خبر داد: «پشت پرده رشد ۲۰ درصد واحد پایه پولی در بهمن و اسفند ۹۸، کسری بودجه ۶۰ میلیارد تومانی دولت بود. پولی که قرار شد در قالب ۵ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برداشت شود، اصلا پشتوانه نداشت. متعاقب این اتفاق بهدلیل کرونا، ۷۵ هزار میلیارد تومان نیز بابت خسارت و بیکاری، در قالب وامهای یک میلیون تومانی پرداخت شد و نقدینگی با ضریب 5/7 درصد رشد کرد. پولی که بانکها بهدلیل شرایط خاص کرونا، نتوانستند با آن کاری کنند. بخشی از این پول به بورس آمد و آن شرایط عجیب در ماههای نخستین سال ۹۹ رقم خورد.
رشد پایه پولی از اول ۹۸ تا بهمن ۹۸، حدود ۱۰ واحد درصد بود؛ اما در بهمن و اسفند ۹۸، به ۲۰ درصد رسید. در بهار ۹۹، معادل ۸۰ هزار میلیارد تومان عرضه مازاد پول ایجاد شد و اقتصاد تاب تحمل چنین نقدینگی فاقد پشتوانهای را نداشت». او همچنین 26 خرداد 1400 گفت: «باید صادقانه به مردم گفت که دو عامل، باعث افزایش بیرویه شاخص بورس شد. عامل اول، رکود شدید که باعث شده بود همه به دنبال مفری برای ایجاد درآمد باشند. ایجاد انتظارات تورمی شدید و تحریک آن با مطالبی که از زبان حتی برخی اقتصاددانان گفته شد، آتش تهیه این رشد کذایی بود. عامل دوم، بیتدبیری و کجفهمی برخی دولتمردان از رشد بورس، که بر تحریک روزانه مردم برای سرمایه گذاری در بورس تأکید کردند.
شاخص سهام در طول نیمه دوم ۱۳۹۸ و چهار ماه ابتدای ۱۳۹۹، روندی را شروع کرد که با هیچ عامل بنیادی اقتصادی (رشد نقدینگی و نرخ تورم، نرخ ارز، رشد اقتصادی و...) سازگاری نداشت و مصداق بارز شکلگیری حباب بود و با ترکیدن آن، زیان سختی به بخش از سرمایهگذاران وارد شد. دو عامل انتظارات تورمی و دعوت دولت برای ورود به بورس که نوعی حمایت ضمنی (به قول استادان مالی نوعی اختیار معامله ضمنی برای خرید سهام به آخرین قیمت معامله شده) تلقی میشد، به همراه رفتار گلهای در معاملات بازار سهام، میتوانست قیمت سهام را شدیدا و بهصورت حبابی افزایش دهد و انفجار ابرحباب آن بسیار محتمل بود. این، امری مسلّم و اجتنابناپذیر بود... اگر کسی تصور میکرد که ابرحباب بورس نمیترکد، از مطالعه تاریخ حبابها و مطالعه اقتصاد کلان محروم بوده است».
5) حالا یکبار دیگر نقل قولهای ذکر شده از روحانی در ابتدای این روایت را بخوانید! او حتی 29 اردیبهشت 1400 - روزی که شاخص کل، یکی از سنگینترین ریزشها را شاهد بود و به محدوده یک میلیون و ۱۵۰ هزار واحد سقوط کرده بود- مدعی شد «بازار سرمایه را به اوج رساندیم، حالا یک فراز و نشیبی دارد! روحانی فقط 17 تیر ماه 1400، یعنی یک ماه مانده به پایان دولتش، حرفی را گفت که باید در ابتدای دعوتش از مردم میگفت: «بورس امروز یک بازار مهمی است، البته مردم وقتی میخواهند در بورس وارد شوند، همه سرمایه خود را نباید در بورس بیاورند، باید در حدی بیاورند که فراز و نشیب بورس زندگی آنها را به هم نزند».
6) بورس مانند هر بازار دیگری نوسان دارد و نمیتواند فقط سودآور باشد. بورس در عین حال میتواند به جذب نقدینگی سرگردان در خدمت حمایت از تولید کمک کند، مشروط بر اینکه سازوکارهای آن به علاوه سود و زیان واقعی شرکتها شفاف شود، راه دستکاری توسط برخی رندهای بازار مسدود گردد، و ضمنا دولت، نگاه قبلی به این بازار را تغییر دهد. این تلقی که میشود به موازات زیان سهامداران سود کرد، نگرش خسارتباری است که به اعتماد ضروری مردم به «نهاد دولت» آسیب زد. ضمنا در منطق اقتصادی درست، دولت قرار نیست تضمینکننده سود دائمی سهامداران، از جیب بقیه مردم (به قیمت نابودی آینده) باشد. آنچه برعهده دولت است، برقراری سلامت و شفافیت در سازوکارها در جهت رونق اقتصاد کشور است، چنانکه دادوستدی رشددهنده و «بُرد- بُرد» میان اقتصاد ملی و بورس شکل بگیرد.
7) در عین حال باید مطالبه اخیر رئیس قوهقضائیه را جدی گرفت و به سرانجام رساند: «برخی اتفاقات میتواند باعث رانت و سوءاستفاده عدهای، و متضرر شدن عده دیگری در بورس شود. هیئتمدیره سازمان بورس باید در این رابطه رفع ابهام کنند. با وصف اینکه در بورسهای متعارف، صف خرید و فروش به نمایش گذاشته نمیشود چرا اینجا صف خرید و فروش نمایش گذاشته میشود؟ از طرف ناظرین بورس، دخالتهای غیرمتعارف در امر خرید و فروش صورت میگیرد و اموری بر سهامداران تحمیل می شود و فرضاً نمادی بدون ضابطه بسته میشود، بدون اینکه توضیحی داده شود. دسترسی کارگزاری ها به کلیه ردیفها و سفارشات عرضه و تقاضا در حالی است که سهامداران عادی بهصورت آنلاین حداکثر ۵ ردیف از سفارشات را میتوانند ببینند... صندوقها بهجای کد خود، با کدهای حقیقی در بورس شرکت میکنند و یا کدهای صندوق را در اختیار دیگران قرار میدهند.
این موارد میتواند ایجاد رانت و فساد کند. هیئتمدیره بورس موظف است آسیبها و کمبودها را شناسایی، جمعبندی و رفع کند و اگر نیاز به کمک قوه قضائیه است، حتما کمک میکنیم. اگر معتقد هستید مجازاتها ناکافی است، بهصورت موردی اعلام کنید که اقدام لازم به عمل آید. دستور مکتوب به رئیس سازمان بازرسی هم ابلاغ شد، گزارشهای قبلی را بهروزرسانی، و موضوع را تعقیب کنید. اگر تخلف و جرمی صورت گرفته، به هیچ وجه قابل اغماض نیست. اگر مشخص شد هیچ اشکالی هم وجود نداشت، باز هم برای مردم روشن شود. با استقبال از بورس، فرصت خوبی برای دولت و مردم پیش آمد و نباید این فرصت با عملکرد ناصواب از بین برود. لازم است با شفاف نمودن فرآیندها، دغدغه مردم رفع شود و با امیدواری بتوانند کماکان در بورس فعالیت کنند».
منبع: کیهان