به گزارش سایت خبری پرسون، نبیا.. عشقیثانی فعال اجتماعی، نوشت: یعنی ازدواجها ۳۵۵۵۴۲ مورد کمتر شده است و این به معنی59 درصد کاهش ازدواجها در ۹سال است که عددی بسیار نگرانکننده است، بهطوریکه نیازمند بررسی علمی و تحلیلی متخصصان اقتصادی و پژوهشگران اجتماعی و هشداری برای دولت و کشور است. در این یادداشت به کلیاتی در مورد علل و عوامل و پیامدهای کاهش ازدواج و تاثیر آن بر کشور میپردازیم زیرا فرصت تحلیل جامع موضوع وجود ندارد.
میخواهیم توجه دولتمردان را به آن جلب کنیم. از سوی دیگر در روزهای اخیر رسانههای خبری خط فقر در کشور را بیشتر از10 میلیون تومان اعلام کردند، این به معنی آن است که اکثریت مطلق مردم دچار فقر شدید هستند و دولت باید از منظر اقتصادی و پیامدهای اجتماعی به بررسی آن بپردازد و راهکار ارائه دهد و برای جلوگیری بیشتر کاهش ازدواج طرح و برنامه جامع ارائه دهد. اگرچه خود عدد 10 میلیون تومان به اندازه کافی برای هشدار به دولت و نشان دادن میزان فقر در کشور گویاست و تاثیری که فقر عمومی بر ازدواج جوانان میگذارد، واضح است زیرا تعداد کسانی که میتوانند ماهیانه10 میلیون تومان درآمد کسب کنند، خیلی کم است، متوسط درآمد افراد در شرایط فعلی کشور به پنج میلیون تومان هم نمیرسد.
اگر نگاهی به برخی از عوامل تاثیرگذار بر ازدواج جوانان مثل مسکن، شغل پایدار، درآمد قابل اطمینان، افزایش بسیار زیاد و مستمر هزینههای زندگی، بالارفتن سن ازدواج، بیاعتمادی به پایداری زندگی خانوادگی، افزایش انتظارات و خواستههای جوانان و ترس از آینده ناروشن بیندازیم، ملاحظه میشود که این عوامل میتواند حداقل باعث نگرانی و عدم تمایل به ازدواج جوانان شود.
از منظری دیگر افزایش بسیار زیاد تعداد طلاقها نگرانی مهمی برای مردم و چالش بزرگی برای کشور است، نگاهی به آمار طلاقها حاکی از این است که وضعیت طلاق رو به افزایش است، بهطوری که در سال ۱۳۹۰ تعداد ۱۴۲۸۴۷ زوج از یکدیگر جدا شدهاند و با یک سیر صعودی در سال ۱۳۸۹ جداییها به ۱۷۱۲۴۶ زوج رسیده است یعنی۲۸۴۰۵ مورد از یکدیگر جدا شدهاند که به معنی20 درصد رشد تعداد طلاق در کشور است. پیامدهای طلاق بر زندگی زوجین جدا شده و خانواده آنها و اثری که بر کاهش ازدواج در کشور میگذارد، نیازمند تجزیه و تحلیل جداگانه است. در این یادداشت قصد آن را نداریم که به مجموعه چالشهای کاهش ازدواج و وقوع طلاق از منظر جوانان و خانوادهها بپردازیم بلکه هدف یادآوری مسئولیتهای حکومت و دولت و چالشهایی است که کشور با آن مواجه است و متذکر شدن مسئولیتها و تکالیف آنان است.
وقتی ازدواج واقع نشود، خانواده شکل نمیگیرد، فرزندآوری متوقف و استمرار نسل مشکل میشود، منابع انسانی برای اداره کشور کفایت نمیکند، فاصله بین نسلها کاهش بیشتری پیدا میکند و شکاف جمعیتی توسعه مییابد، در اثر عدم تامین نیازهای فطری و جنسی کژرفتاریهای متعددی واقع میشود که همراه با انحرافات و آسیبهای اجتماعی است. والدین هم که با آرزوی دیدن ازدواج فرزندان و زندگی با نوهها و نتیجهها دوران سالمندی را میگذرانند دچار ناامیدی شده و با افسردگی سالهای پایان عمر را سپری میکنند. آنچه یادآور شدیم، تنها بخشی از چالشهای کاهش ازدواج در کشور و پیامدهای آن است. امیدواریم دولت که در آغاز راه اداره کشور است، برای ورود به این موضوع فوقالعاده بااهمیت، تیمی علمی و اجرایی را مامور بررسی جامع آن و دادن طرح و برنامهای هدفمند بکند. شاید زمان آن رسیده است که سازمانی مستقل با اختیار کافی برای مدیریت و تسهیل ازدواج جوانان ایجاد شود.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: آرمان ملی