یادداشت؛

آسیب‌پذیری و ریسک زلزله در تهران

بعضی پیش‌بینی‌های سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، جمعیت استان تهران را در سال 1405، 20 میلیون نفر برآورد کرده است. افزایش جمعیت استان تهران باعث افزایش حاشیه‌نشینی شده است. تهران از نظر خطر زلزله یکی از شهرهای شناخته‌شده مهم در دنیاست.
تصویر آسیب‌پذیری و ریسک زلزله در تهران

به گزارش سایت خبری پرسون، مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله نوشت: زلزله‌های تاریخی مهمی هم در شمال تهران کنونی رخ داده و حداقل سه بار شهر تاریخی ری را در حدود دوهزارو 300 سال گذشته به‌طورکامل ویران کرده‌اند. بررسی لرزه‌خیزی اخیر از سال 1374 تا تابستان 1400 در فاصله حدود 150 کیلومتری مرکز تهران نشان می‌دهد که در هر دهه حدودا دو رخداد را با بزرگای 5.5 یا بزرگ‌تر در چنین گستره‌ای می‌توان انتظار داشت. این در حالی است که در 26 سال گذشته به‌طور متوسط حدودا یک رخداد در هر دهه با چنین اندازه‌ای رخ داده است.

لرزه‌خیزی برای زلزله‌های شدید در محدوده پیرامونی تهران در دهه‌های اخیر سکوت یا آرامش لرزه‌ای برای چندین پهنه گسل‌های فعال، از جمله گسل شمال تهران، قطعه مرکزی گسل مشا و گسل ایوانکی نشان می‌دهد. تهران از زمان تأسیس آن به‌عنوان پایتخت با تاج‌گذاری آقامحمدخان در عید نوروز 1175 شمسی از یک شهر کوچک اواخر سده هجدهم به‌تدریج به یک کلان‌شهر بزرگ ابتدای سده بیست‌ویکم تبدیل شده است. تهران بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهر ایران 707 کیلومترمربع وسعت دارد. در فروردین 1400 رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان تهران گفت: سالانه 200 تا 250 هزار نفر به جمعیت استان تهران اضافه می‌شوند. بیشتر ساختمان‌های تهران در سال 1400 پس از سال 1360 ساخته شده‌اند و میانگین سنی جمعیت حدود 31 سال است.

شمالی‌ترین محدوده شهر در ارتفاع هزارو 700 متر از سطح دریا و جنوبی‌ترین در جنوب تهران در رقوم هزارو صد متری قرار دارد. بین ارتفاعات شمالی و حاشیه جنوبی شهر، حدود 30 کیلومتر فاصله است. این تفاوت چشمگیر در ارتفاع و موقعیت تهران بین کوه‌ها و بیابان‌ها تأثیرات قابل‌توجهی بر ویژگی‌های اجتماعی و کالبدی شهر دارد. با توجه به روند افزایش جمعیت در تهران عملا شتاب جمعیت برای تبدیل‌شدن به یک کلان‌شهر از پایان حکومت قاجار در صد سال قبل، از سال حدود سال 1300 شمسی شروع و در مدت 40 سال بالغ بر 10 برابر (یعنی حدود دو میلیون نفر در سال 1340) شد. جمعیت تهران در 40 سال بعد نیز (1340-1380) به هفت میلیون نفر رسید. در تابستان 1400 جمعیت تهران حدود 9.4 میلیون نفر برآورد می‌شود (حدود 1.7 میلیون بیش از سال 1385 که به‌طور متوسط حدودا سالی 115 هزار نفر رشد جمعیت شهر را نشان می‌دهد).

نتایج دو سرشماری مرکز آمار ایران در سال‌های ١٣٩٠ و ١٣٩٥ نشان می‌دهد جمعیت شهر تهران در مدت پنج سال ۶.۶ درصد افزایش یافته و طبق سرشماری سال ۱۳۹۵، جمعیت شهر تهران 8.7 میلیون نفر و تعداد خانوار 2.9 میلیون نفر بود (متوسط جمعیت خانوار در تهران سه نفری است). جمعیت تهران نسبت به پنج سال قبل‌تر (۱۳۹۰)، ۶.۶ درصد افزایش داشته است. اگرچه شتاب افزایش جمعیت در 40 سال اخیر به‌مراتب کمتر از دوره 60 سال قبل از آن بوده، ولی جمعیت خالص اضافه‌شده در این دوره بیش از پنج میلیون نفر است که این امر پیامدهای اقتصادی‌-اجتماعی و همچنین زیست‌‌محیطی بسیار گسترده‌ای داشته است.

براساس شش دوره سرشماری انجام‌شده، جمعیت تهران در سال‌های 1335 تا 1395 حدودا شش برابر شده است. این رشد در شهرهای اطراف تهران به‌مراتب بیشتر از شهر تهران بوده، به‌طوری‌که رشد شهر تهران در دهه‌های اخیر کاهش یافته و بر جمعیت پیرامون آن افزوده شده است. مناطق مرکزی شهر در این دوره عمدتا جمعیت خود را از دست داده و مناطق حاشیه شهر جمعیت بیشتری را جذب کرده‌اند. این امر موجب انتقال ثقل جمعیت از مرکز به پیرامون شده، به‌طوری‌که رشد جمعیت مناطق 6، 20، 13 و 14 منفی بوده و منطقه 4 بالاترین سهم استقرار جمعیت و منطقه 22 بالاترین رشد جمعیت را داشته‌اند.

مناطق حاشیه‌ای شهر که درسال‌های1355 - 1365 بین سه تا هفت درصد رشد جمعیتی داشتند، در دوره 1365- 1375 با اشباع و کاهش رشد جمعیت (بین یک تا پنج درصد) مواجه شده‌اند. این امر ناشی از افزایش شدید قیمت زمین در این مناطق طی دوره بعد از انقلاب اسلامی بود. در واقع ارزان‌قیمت‌بودن اراضی در مناطق حاشیه‌ای طی سال‌های قبل از انقلاب اسلامی، محرک اصلی تفکیک املاک و جمعیت‌پذیری آنها بود که در دوره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و به‌دلیل ارائه امکانات خدماتی مورد نیاز و افزایش قیمت آن، تفاوت‌های عمده در قیمت زمین مناطق در مقایسه با سایر مناطق شهر تهران از میان رفت.

روند خروج جمعیت از مناطق مرکزی شهر تهران (مناطق 9، 10، 11، 12، 16 و 17) که در دوره اول با شدت زیادی روی داده، در دوره‌های بعدی تعدیل شد. شهر تهران به‌عنوان مرکز اداری کشور و بزرگ‌ترین بازار کار آن، پیوسته در حال رشد بوده و حدود یک‌دهم جمعیت ایران را در اوایل قرن 21 در خود جای داده است. با کندشدن سرعت رشد خود شهر، حومه شهر با سرعت بیشتری تا اواسط دهه 60 رشد کرد، درحالی‌که سرعت رشد آنها نیز شروع به کندشدن کرد. کندشدن رشد تهران، تا حدی به‌دلیل روند کلی حومه‌سازی، منجر به کاهش جمعیت در مناطق مرکزی شهر شد. گسترش مشاغل در مناطق مسکونی، تغییر در محدوده‌های اداری شهر، توسعه صنعت پررونق، در دسترس بودن زمین و سوخت ارزان، گسترش قطب‌بندی اجتماعی و فاصله طبقاتی و انتظار شهروندان از استانداردهای بالاتر زندگی در مجموع موجب تشویق فرایند حومه‌سازی و حاشیه‌نشینی در تهران شد.

در آغاز سده بیست‌ویکم بیش از سه‌پنجم ایرانیانی که محل زندگی خود را تغییر دادند، به پایتخت نقل مکان کرده و هدف جغرافیایی از مهاجرتشان، تهران است. مهاجران از سراسر کشور به‌ویژه از مناطق مرکزی و شمالی به تهران آمده‌اند و همچنان می‌آیند. میانگین سنی جمعیت حدود 31 سال است. این روند به‌ویژه در مناطق حاشیه‌ای، به‌ویژه محله‌های فقیرتر در جنوب که خانواده‌های بزرگ‌تری از مهاجران از مناطق روستایی در آن زندگی می‌کنند، صدق می‌کند. در مناطق حاشیه‌ای نیز تعداد بیشتری از مردان ساکن‌اند که عمدتا نیروی کار مهاجر از استان‌های دیگر یا کشورهای همسایه و در جست‌وجوی کار در تهران هستند.

هسته قدیمی و بازار تهران بخش کوچکی از شهر را تشکیل می‌دهد، ولی جایی که ساختمان‌ها و مؤسسه‌های قدیمی در بازار مرکزی، با کیلومترها خیابان مسقف، سالن‌های تجاری و مساجد در آن وجود دارند، همچنان مرکز فعالیت اقتصادی تهران است. جمعیتی که برای خرید و کسب‌وکار به بازار تهران می‌آیند در طی روز -بر پایه برآورد شهرداری منطقه 12 تهران- گاه به بیش از حدود سه میلیون نفر می‌رسد.

با چنین تمرکزی از جمعیت در مرکز اقتصادی تهران، آسیب‌پذیری شهر در برابر هر رخداد زمین‌لرزه مهمی بسیار بالاست. کاهش ریسک تهران در برابر زلزله و سوانح طبیعی دیگر صرفا با درک واقع‌بینانه شرایط فیزیکی و اجتماعی شهر تهران امکان‌پذیر است.

توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.

منبع: شرق

349474