به گزارش سایت خبری پرسون، کم کم با افزایش سیستم های ارتباطی رادیو و تلویزیون رقیب جدید سر راه مطبوعات قرار گرفتند، با این وجود بازهم به دلایلی شاهد سرعت انتشار اخبار و رویدادها در روزنامه ها نسبت به رادیو و تلویزیون بودیم، به طوری که رسانه های تصویری و شنیداری در انتشار اخبار، گزارشات و تحلیل ها از روزنامه ها عقب تر عمل می کردند؛ اما یک دهه اخیر فضای مجازی در تلفن های همراه جایگزین منبع انتشار اخبار و گزارشات روزنامه ها و حتی رادیو و تلویزیون شده است.
گرانی چاپ، گرانی کاغذ، سرعت انتشار اخبار از فضای مجازی، نبود رونق اقتصادی در کشور و به دنبال آن عدم اشتیاق کمپانی ها در انتشار آگهی ها در مطبوعات مکتوب و از همه مهم تر کاهش فرصت مطالعه کاغذی در جامعه همه باعث ورشکستگی مطبوعات مکتوب شده اند و آن طور که خبرنگار پرسون با خبر شده است برخی از مطبوعات تنها برای حفظ بقای شان همچنان دست از چاپ بر نمی دارند و برخی دیگر از مطبوعات نیز تنها به دلیل وابستگی به نهادهای دولتی که از بودجه عمومی برخوردار هستند توانسته اند همچنان پا برجا باشند.
طبق اطلاعاتی که به خبرنگار پرسون رسیده است، میزان سفارش آگهی در مطبوعات مکتوب با کاهش 60 درصدی مواجه شده و به دنبال آن برخی از مطبوعات با کاهش صفحات، کاهش تیراژ و کاهش نیروی انسانی مشغول به کار هستند و چشم انتظارند تا همچنان بتوانند افسار انتشار اخبار را در دستشان بگیرند و باوری به پایان عمر انتشار روزنامه و مرگ روزنامه خوانی ندارند.
چاپ روزنامه نوستالژیک می شود
برای بررسی این موضوع به سراغ صدرا محقق دبیر سابق گروه اجتماعی روزنامه شرق رفته ایم، وی که سابقه زیادی در فعالیت مطبوعات مکتوب دارد و این روزها کمی با مطبوعات مکتوب فاصله گرفته و به سمت و سوی تهیه گزارش جذاب از فضای مجازی رفته است، به خبرنگار پرسون گفت: هر کالا یک تاریخ مصرفی دارد و انتشار روزنامه نیز با حضور فضای مجازی کمرنگ و کمرنگ تر خواهد شد.
او افزود: موضوع کاهش انتشار روزنامه تنها مختص کشور ما نیست بلکه از سال 2011 تا 2020 بسیاری از روزنامه های بزرگ دنیا با کاهش انتشار مواجه شده اند و انتشارشان را به سمت و سوی اینترنتی شدن برده اند.
محقق ادامه داد: مخاطب روزنامه باید خود را به دکه روزنامه فروشی برساند و روزنامه را خریداری کند و به نوعی خود را به مشقت بیندازد، در صورتی که این روزها افراد در همان خانه با استفاده از برخوداری از فضای مجازی از اخبار و روزنامه های اینترنتی برخوردار خواهند شد.
این روزنامه نگار تصریح کرد: اینکه ما به دنبال این باشیم که دولت از روزنامه ها و مطبوعات حمایت نمی کند درست نیست چرا که عمر مطبوعات مکتوب تمام شده و باید خودمان را برای دنیای اخبار در فضای مجازی مهیا کنیم.
وی خاطرنشان کرد: اینکه برخی معتقدند کاهش روزنامه و روزنامه خوانی در ایران عامل این است که مردم ایران خبر خوان نیستند، اصلا این طور نیست؛ به نظر بنده مردم ایران بیشتر از سایر کشورها خبر خوان هستند اما سبک و سیاق مطالعه خبر را کاهش داده اند و به سمت خبرخوانی در فضای مجازی رفته اند، حتی می توان برای تایید این استدلال به گروه های خانوادگی پرداخت که در این گروه ها نیز اخبار رد و بدل می شود؛ بنابراین مردم رو به اخبار کوتاه، پر اطلاعات و در دسترس آورده اند که همه این ویژگی ها را می توانند در فضای مجازی به دست آورند و دیگر نیازی نیست به سایت های خبری و روزنامه ها مراجعه کنند.
محقق در پاسخ به سوال خبرنگار پرسون در باره اینکه برخی بر این باور هستند که روزنامه ها تحلیل مسائل روز در حوزه های گوناگون را انجام می دهند، در حالی که این فضا در اختیار رسانه های مجازی نیست؟ پاسخ داد: اصلا این طور نیست، فضای مجازی محیط را به شکل نوشتاری و تصویری برای مخاطب مهیا می کند تا تحلیل و بررسی ها دقیق تر صورت گیرد و به عبارتی فضای مجازی این روزها بهترین تحلیل را نسبت به رسانه های دیگر دارد چرا که مردم نیز می توانند با هر دیدگاه و منطقی نظرات شان را مطرح کنند.
این روزنامه نگار تصریح کرد: نمی خواهم بگویم که روزنامه به عمر خود پایان داده است، اما کالای نوستالژیک شده و تنها نامی از آن به یادگار خواهد ماند.
مرگ تدریجی روزنامه ها
محمد فاضلی عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یک یاداشتی دو سال پیش معتقد بود که شواهد نشان میدهد روزنامهها بیشتر و مجلات شاید کمتر، نوعی اضمحلال و مرگ تدریجی را تجربه میکنند. او دلایل مرگ مطبوعات در ایران را این طور عنوان کرده بود: اول. نظام صدور مجوزهای مطبوعاتی در کشور، عقبمانده و نامتناسب با روح زمان است. تصور کنید که تیراژ برخی روزنامههای کشور بین چهار تا 10 هزار نسخه است. گاه تا نیمی از این تیراژ هم در باجه فروش نمیرود. بخش عمدهای از تیراژ باقیمانده فقط در تهران مصرف میشود. این بدان معناست که روزنامه باید برای انتشار متونی که حداکثر بین دو تا پنج هزار خواننده دارد، مجوز بگیرد و سردبیر و مدیر مسئول برای انتشار متنهایی که نامناسب تشخیص داده شوند، راهی دادگاه شوند. حکایت مجوز گرفتن و دادگاه رفتن برای نوشتهای که حداکثر پنج تا ده هزار تیراژ دارد در حالی است که نویسندگان متنهای تلگرامی و اینستاگرامی گاه مخاطبان میلیونی و چند صد هزار نفری دارند، بدون مجوز گرفتن و دادگاه رفتن. یعنی در روزنامه نوشتن، در واقع انتخابی غیرعقلانی و پرهزینه است.
او ادامه داد: دوم. مجموعهای از ناامنیهای شغلی، سیاسی و حتی امنیتی روزنامهنگاران را تهدید میکند. روزنامهنگاری اگرچه هنوز در بین برترین رشتههای علوم اجتماعی و ارتباطات جا دارد اما آنقدر شغل ناامن، پرخطر و بیثباتی هست که برترینهایی که بتوانند در عرصههای دیگر زندگی خود را تأمین کنند در این میان بدیهی است که خروجی روزنامهنگارانه این نوع روزنامهنگاران کمک شایانی به کیفیت روزنامهنگاری و حفظ جایگاه آن در نزد مردم نمیکند.
سوم. قیمت کاغذ بر اثر جهشهای تورمی بشدت افزایش یافته است؛ نتیجه طبیعی این وضعیت آن است که پایین آمدن تیراژ سبب دور شدن آگهیها از روزنامه نیز میشود. این واقعیت را هم باید در نظر داشت که سایتهای تبلیغاتی اینترنتی نظیر دیوار یا شیپور نیز در چهار سال گذشته به رقیب جدی آگهیهای روزنامهها تبدیل شدهاند.
مافیا در پشت فعالیت برخی از روزنامه ها
در 15 سال اخیر تعداد مجوز انتشار روزنامه ها در کشور رو به افزایش قرار گرفته است و برخی با نگاه اقتصادی دست به راه اندازی روزنامه زده اند؛ به طوری که در برخی از روزنامه های صبح تهران تنها یک نفر در تحریر خانگی مشغول به کار است و به عبارتی یک نفر روزنامه را با متن های کپی از خبرگزاری ها فراهم می کند و با لاوی بازی به دنبال تهیه آگهی از نهادها و شرکت های دولتی و خصوصی است و همچنین با انتشار مزایده و مناقصه ها از نهادهای دولتی و شرکت های خصوصی به در آمد برای خود می رسند.
البته ناگفته نباشد که برخی دیگر از تولید کنندگان روزنامه سهمیه کاغذ دارند که تعداد انتشارشان در چاپخانه را کاهش می دهند و سهیه دولتی کاغذ خود را روانه بازار آزاد می کنند تا از این طریق نیز یک منبع درآمدی برای خود به دست آورند.
گزارشی از: محمد خادمی