به گزارش سایت خبری پرسون، ریههاش تازه درگیر شده است، امّا زندگیاش همیشه در آغوشِ درگیری بوده است؛ چه در نهضت، چه در جنگ، چه در برابرِ جریانِ سکولاریسمِ اینجایی.
مهدی جمشیدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در نوشتاری اختصاصی به شرح خدمات و جایگاه ارزنده این سردار عرصه فرهنگ و اندیشه پرداخته است که در زیر میخوانیم:
[1]. ریههاش، درگیر شده است ... رزمنده بوده و سالها جنگیده و نشانی از آن روزهای سخت بر جانش دارد؛ "شیمیایی" است! و این، کار را دشوارتر میکند. سرفههای مکرّر داشت و نفسکشیدن برایش دشوار بود؛ نه اینک، از 30 سال پیش! سوغاتِ جنگ است دیگر! از آن تاریخِ قدسی نیز، این به او رسیده است و با اوست. حال با این بیماریِ جدید، آن زخمِ کهنه نیز سر باز کرده و گردنکِشی میکند.
[2]. ریههاش تازه "درگیر" شده است، امّا "زندگیاش"، همیشه در آغوشِ "درگیری" بوده است؛ چه در نهضت، چه در جنگ، چه در برابرِ جریانِ سکولاریسمِ اینجایی! "زندگی"اش، شبیهِ "مبارزه" است، نه "زندگی"! او "مردِ مبارزه" است، نه "آدمکِ زندگی"! و مگر حقیقتِ زندگی، جز "مبارزه" است؟! آرام نمیگیرد جز به "تاختن" و "نبرد" و "کشمکش" و "مبارزه". این "انقلابیِ طوفانی" را با سکوت و سکون چه کار است؟!
[3]. از "جنگ" بازگشت، ولی از "مبارزه" بازنگشت! سالیانِ سال است که با شمشیرِ از نیام بیرونکشیده، میداندار است و حقّ را فریاد میزند و یکهتازی میکند. مردِ میدان است و با همان منطقِ معناییِ جنگ، در عرصۀ معرفت نیز ایستاده است. "بیادّعا" و "پُرکار" و "پُربازده" و "مؤثّر". نه در حوزه تدریس میکند و نه در دانشگاه، امّا توانسته است پرچمدارِ یک جریانِ فکریِ قوی و ریشهدار باشد.
[4]. او یکی از مهمّترین پدرانِ فکریِ من بوده است و حقّ وزینِ استادی بر من دارد. او بود که نشان داد چگونه میتوان از مطهری، خوانشِ نو و امروزین داشت و با گفتارِ خلّاقانه و ساختارشکنانه، حریفانِ تحریفگرِ معرفتی را به حاشیه راند و مرعوب و منفعل کرد. من و چهبسا بسیاری دیگر از فعّالانِ فکریِ نسلِ سوّمی، امتدادِ خطّی هستیم که او پیشِ روی ما نهاد. ما، از او درسها آموختهایم: درسِ "عصیان" و "طغیان"، درسِ "صراحت و شفافیّتِ انقلابی"، درسِ "هزینهدادن" و "نهراسیدن"، درسِ "انقلابیگریِ معرفتی" و ... :
تو چو عقلی، ما مثالِ این زبان
این زبان، از عقل دارد این بیان
(مثنویِ معنوی، دفترِ پنجم، بیتِ 3314).
[5]. بسیارند کسانی در عرصۀ علم و معرفت و تفکّر که "بود" و "نبود"شان بر سرنوشتِ جامعه و حاکمیّت، تأثیری نمیگذارد و حضورشان، "محسوس" و "مفید" نیست. او چنین نیست. بودنش، "غلیظ" و "برجسته" است؛ برای کسانی، "جهتبخش" و "هویّتآفرین"، و برای کسانی، "گزنده" و "تلخ"! او یک متفکّرِ "بیخاصیّت" و "خنثی" نیست:
زانکه هر چیزی به ضدّ پیدا شود
بر سپیدی، آن سیه، رسوا شود
(مثنویِ معنوی، دفترِ دوّم، بیتِ 3373).
[6].امروز صبح آیتالله رشاد چنین نگاشت: لحظاتی پیش، با جناب آقای رحیمپور ازغدی (عافاهالله وحفظه) تماس گرفتم، بحمدالله و منه، حالشان رو به بهبود است و وضعیتشان، نگرانکننده نیست.
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ تَعْجِیلَ عَافِیَتِکَ.