به گزارش سایت خبری پرسون، هومان دوراندیش نوشت: مدیریت غیر علمی بحران کرونا در ایران، عیانیست که حاجت به بیان ندارد. اگر علم در این بحران حرف آخر را زده بود، کار کشور به این جا نمیکشید. برخی از اصولگرایان میخواهند سر و ته این افتضاح را با متهم کردن ستاد ملی مقابله با کرونا هم بیاورند. البته آنها درست میگویند. این ستاد اگر کفایت داشت، قطعا بحران کرونا هزینۀ انسانی کمتری در ایران رقم میزد.
اما همه میدانیم که قصه فراتر از ناکارآمدی ستاد ملی مقابله با کرونا است. در مواردی، این ستاد تصمیم درست را هم اتخاذ کرده ولی مجموعۀ نهادهای قدرت ارادۀ لازم برای عملی شدن تصمیمات این ستاد را نداشتهاند. مثلا ممانعت از سفرهای مردم در ایام تعطیلات، وظیفۀ سایر نهادهای نظامی و انتظامی بود. اجرای این وظیفه نیز بدون تصمیم نهادهای سیاسی امکانپذیر نبود.
همچنین ممانعت از برگزاری مراسم عزاداری، ارادهای میخواست فراتر از ارادۀ ستاد ملی مقابله با کرونا. وقتی کرونا کشور را فرا گرفته، هر عاقلی میداند که تجمعات گستردۀ مردم، چه برای شادی چه برای عزاداری، نتیجهای جز شیوع بیشتر کرونا ندارد. اما در محرم پارسال، حتی حسن روحانی از ضرورت برگزاری مراسم عزاداری دفاع کرد. برگزاری مراسم عزاداری با رعایت پروتکلهای بهداشتی، تعارفی بیش نیست. در اوج بحران کرونا چطور ممکن است پانصد نفر کنار هم جمع شوند و پروتکلها را رعایت کنند؟ اصلا یکی از مهمترین موارد پروتکلهای بهداشتی، عدم تجمع مردم است.
اگر قرار است تجمعاتی گسترده داشته باشیم با رعایت پروتکلها، پس چرا مسابقات فوتبال را با حضور تماشاگران برگزار نکنیم؟ آنجا هم به جای پنجاه هزار بلیت، بیست هزار بلیت میفروشیم و میگوییم این تجمع با رعایت پروتکلها مجاز است. اصل اول رعایت پروتکلها یعنی پرهیز از تجمع.
همین الان که کرونا در مشهد بیداد میکند و راه ورود به استان خراسان بسته شده، عضو شورای شهر مشهد بر ضرورت برگزاری مراسم عزاداری تاکید میکند. مگر نه اینکه در عصر اینترنت هستیم؟ چرا مراسم عزاداری آنلاین برگزار نشود؟ چه اصراریست به حضور فیزیکی مردم در مکانهایی محدود یا شلوغ؟
امام محمد غزالی، فقیه برجستۀ تاریخ اسلام، حفظ جان مردم را یکی از وظایف دین دانسته است. حفظ جان مردم همچنین جزو مهمترین وظایف حکومتهاست. بنابراین "حکومت دینی" از دو جهت موظف به حفظ جان مردم است. هم از آن حیث که حکومت است، هم از آن حیث که دینی است. پس چرا هیچ یک از مقامات حکومت به عضو شورای شهر مشهد و سایر افرادی که در این وانفسا بر طبل ضرورت برگزاری فیزیکی مراسم عزاداری میکوبند، تذکر نمیدهد؟
و یا در اقدامی دیگر، سفیر ایران در عراق خواهان حضور ایرانیان در عزاداریهای شهر کربلا شده است. وقتی کل ایران به رنگ قرمز (بسیار پرخطر) درآمده، حضور ایرانیان در کربلا، جز اینکه کربلاییان را به بلا اندازد، چه سود و ثمری دارد؟ بگذریم که این رفت و برگشت، به شیوع بیشتر کرونا در ایران نیز منتهی میشود.
آیا رعایت دقیق و عمیق پروتکلهای بهداشتی فقط باید شامل حال مقامات سیاسی کشور شود و مردم "توده"ای هستند که اگر یک "فرد" هم از جمعشان کم شود اهمیتی ندارد؟ اگر نه چنین است، و اگر فقهای برجسته از دیرباز تا به امروز بر ضرورت توصیههای پزشکی تاکید کردهاند، چرا کسی در شرایط فعلی برای حرف پزشکان کشور تره هم خرد نمیکند؟
این بیاعتنایی به توصیههای پزشکان در مقابله با کرونا، آیا نشانۀ وجود "مدیریت علمی" در کشور است؟ کسانی که بر نقش تحریمها در گسترش کرونا در ایران تاکید میکنند، باید به این سوال جواب دهند که آیا بیاعتنایی تصمیمگیرندگان داخلی به توصیههای پزشکان کشور هم بخشی از تحریمهای خارجی بوده است؟
اگر هم در بین تصمیمگیرندگان کسانی مدعیاند که طی یکسال و نیم اخیر در جریان مقابله با کرونا به توصیۀ پزشکان بیاعتنایی نشده است، پس در ایام بسیار خطیر فعلی، توصیههای پزشکان را جدی بگیرند و مانع از شیوع بیشتر کرونا در سراسر کشور شوند.
فاجعه تا همین جا هم فراتر از طاقت این ملت است. نادانی و بیمبالاتی هم قاعدتا باید حدی داشته باشد. کار را از حد نگذرانید.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: عصر ایران