به گزارش سایت خبری پرسون، بازار مسکن کشور چندماهی است وارد رکود سنگین تورمی همراه جهش قیمت با یک شیب ملایم شده است.
مذاکرات احیای برجام و انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری دوعامل موثر در بروز این اتفاق برای بخش مسکن بودهاند بطوریکه در روزهای پایان عمر دولت حسن روحانی افزایش قیمت پیاپی و ادامهدار بهخصوص از سال97 به این سو، باعث شد تا قدرت خرید مردم به شدت کاهش یابد.
بر اساس آمار رسمی وزارت راه و شهرسازی و بانک مرکزی طی هشتسال اخیر متوسط قیمت مسکن حدود 700درصد افزایش یافته است.
مردادماه سال92 که دولت روحانی با حضور عباس آخوندی در وزارت راه و شهرسازی شروع به کار کرد متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در تهران 3میلیون و 954هزار تومان بود که در جدیدترین گزارش بانک مرکزی برای خرداد1400 به حدود 30میلیون تومان افزایش یافته است.
اما چرا این اتفاق ناخوشایند برای بخش مسکن کشور روی داده است؟ در پاسخ باید گفت مهمترین دلیل این نابسامانی حضور عباس احمد آخوندی در راس وزارت راه و شهرسازی بوده آنهم با اندیشههای لیبرالیستی. رها کردن بازارهای اقتصادی از جمله مسکن اولویت اول وزیر سابق بود. وی اساسا اعتقادی به تولید مسکن و حمایتهای دولتی در این بخش نداشت، تمرکز ویژه آخوندی در دوره دوم وزارتش تقویت سمت تقاضا بود بدون آنکه اندیشهای برای پاسخگویی به افزایش روزافزون تقاضا وجود داشته باشد.
افزایش وام خرید مسکن با اصرار آخوندی باعث شد متوسط قیمت مسکن از حدود 4میلیون تومان به حدود 9میلیون تومان در روز استعفای وی افزایش یابد. این رویه همچنان پس از ورود محمد اسلامی به ساختمان دادمان ادامه داشت و طبق آنچه اشاره شد امروز متوسط قیمت به حدود 30میلیون تومان افزایش یافته است.
عضو سابق هیئتمدیره شرکت بازآفرینی شهری ایران آذرماه سال گذشته طی اظهاراتی نسبت به وضعیت بخش مسکن کشور واکنش نشان داد. سخنانی که چندی بعد مقدمات عزل وی از عضویت هیئتمدیره شرکت بازآفرینی شهری ایران را فراهم آورد.
محمد آئینی عضو هیات مدیره شرکت بازآفرینی شهری ایران، با اشاره به «مرگ تدریجی قدرت خرید مردم در بازار مسکن» گفته بود: «دوره انتظار برای خانهدار شدن با یکسوم درآمد خانوارها نشان میدهد در سال84 خانوار دهک یک با 31سال پسانداز خانهدار میشد. همین خانوار در سال92 باید 36سال پسانداز میکرد. خانوار دهک 10سال 84 با 3سال و سال92 با 4.5سال پسانداز میتوانست خانهدار شود.
این درحالی است که یکخانوار دهک یک در شرایط کنونی باید 100سال پسانداز برای خرید یکواحد مسکونی 75مترمتربعی داشته باشد. هنجار بینالمللی برای خرید یک واحد مسکونی 5 تا 10سال است».به عبارت دیگر طی دو دولت حسن روحانی متوسط قیمت هرمترمربع واحد مسکونی حدود 24میلیون تومان افزایش یافته است.
وی همچنین سیاست غلط، ترزیق نقدینگی مقطعی و... را از عوامل افزایش تورم مسکن دانست و آن را عامل مرگ تدریجی قدرت خرید مردم در این بخش اعلام کرد.
بنا بر این گزارش؛ عدم توجه به بخش ساختوساز کشور و فعالان این حوزه، باعث کاهش چشمگیر صدور پروانههای ساختمانی به میزان حدود 50درصد شده است. طی هشتسال دولت روحانی سالانه حدود 300هزار واحد مسکونی ساخته شده که در مقایسه با سالهای قبل از این دولت کاهش معناداری داشته است. افزایش فاصله بین عرضه و تقاضای تقریبا یکمیلیون واحدی سالانه امروز باعث شده تا کشور با کمبود حداقل 5میلیون واحد مسکونی در بازار مواجه باشد.
دبیر کانون سراسری انبوهسازان میگوید: «شروع ناکارآمدی تولید مسکن کشور از سال89 آغاز شد. این مسئله فارغ از این است که در آن دوره طرح بزرگی به نام مسکن مهر تعریف شده و افزایش آمار صدور پروانههای ساختمانی از همین طرح نشأت گرفته بود. پس از مسکن مهر تولید مسکن در کشور رو به افول رفت و درنهایت به امروز رسیدهایم که ساختوساز مسکن به کمتر از 30هزار واحد در سال رسیده که نصف تقاضا را هم پاسخ نمیدهد.»
فرشید پورحاجت با بیان اینکه نکته مهم و عامل اصلی در این نابسامانی دنبال نکردن یک برنامه مشخص و مدون از سوی دولت در همه حوزهها از جمله بازآفرینی شهری بوده است، افزود: «پاشنه آشیل بخش مسکن این بوده که به صورت جزیرهای در آن تصیمیمگیری و عمل شده است. در این ماجرا هم وزارت راه و شهرسازی به تنهایی مقصر نیست. در بحث بازآفرینی شهری و احیای بافتهای فرسوده دستگاهها و ارگانهای دولتی متعددی میتوانند کمکرسان باشند و یک برنامه منسجم در حوزه تولید را اجرا کنند، اما به دلیل منافع سازمان این کار را نمیکنند.»
کارشناس اقتصاد مسکن با تاکید بر اینکه دستگاههای دولتی در اکثر مناطق کشور زمینهای متعدد و با وسعت بالا در اختیار دارند که به راحتی میتوانستند آن را در اختیار برنامه تولید مسکن قرار دهند، یادآور شد: «یکی دیگر از مصیبتهای بخش تولید مسکن، ادغام وزارتخانههای راهوترابری و مسکن و شهرسازی بود. این اقدام نسنجیده باعث شد تا حوزه مسکن از صلابت همیشگی خود دور شود.»
وی تاکید کرد: «برنامهریزی فاکتور بسیار مهمی در حوزه تولید مسکن است. طی 8سال گذشته یعنی از سال 92 تا سال 1400 در خوشبینانهترین حالت ممکن سالانه 350هزار واحد مسکونی در کشور ساخته شده است، این درحالی است که پیش از این بخش خصوصی سالانه 80هزار تا یکمیلیون واحد مسکونی را در کشور میساخت و بخش مولد این حوزه بود. به عملکرد دولتهای محلی (شهرداریها) در بخش مسکن نقد جدی وارد است، آنها هیچ کمکی به رفع موانع تولید مسکن نکردهاند و در مسیر تامین منافع خود حرکت کردهاند.»
پورحاجت افزود: «پیامد ناکارآمدی برنامههای دولتی در بخش مسکن این بوده که سکونتگاههای غیررسمی همچنان در حال گسترش است. تولیدکننده مسکن با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد، برنامهریزیهای صورتگرفته و سیاستهای اشتباه دولتها تصیمگیری میکند که نتیجه آن ساخت مسکن نامناسب در کشور بوده است.»
وی بیان کرد: «تولیدکننده به جای اینکه به دنبال ساخت مسکن مصرفی بروند به ساختوساز مسکنهای لوکس روی آورده است. در واقع به دلیل سیاتها و برنامهریزی اشتباه بخش خصوصی مجبور به سرمایهگذاری نامناسب در بخش تولید مسکن شده به طوری که در زمان حاضر 80درصد ساختوسازهای مسکن در مناطق توسعهیافته شهری انجام میشود!»
وی با یادآوری اینکه در سالهای 91 و 92 هزینه ساخت یکمترمربع واحد مسکونی حدود 700هزار تومان بود، گفت: «به دلیل سیاستها و برنامههای اشتباه دولت، هزینه ساخت امروز به حدود 7.2میلیون تومان (با احتساب هزینههای جانبی سازمانهای دولتی، نصب انشعاب و...) افزایش یافته است. افزایش حداقل 11برابر هزینه تولید، مسئلهای نیست که بتوان بهراحتی از آن عبور کرد. متاسفانه در این وضعیت در هر مصیبتی که گریبان بخش تولید مسکن را میگیرد، تولیدکننده را مقصر معرفی میکنند، درحالیکه سازنده هیچ تاثیری در سیاستهای اشتباه دولت، تورمهای سرسامآور در بخشهای مرتبط مسکن از جمله نهادههای ساختمانی و... ندارد.»
گفتنی است؛ دولت سیزدهم برنامه ساخت سالانه یکمیلیون مسکن را در دستورکار دارد. این برنامه برای عملیاتی شدن فارغ از نیاز به اعتبار بالا (حدود 160هزار تومان) فردی را در راس وزارت راه و شهرسازی میخواهد تا بتواند به نحو شایستهای آن را اجرا کند. با توجه به اینکه طی ۳سال اخیر حدود 10درصد طرح ملی مسکن افتتاح شده، ادامه حضور وزیر کنونی در دولت آینده گزینه مناسبی نخواهد بود.
گزارش از علی درخشان