به گزارش سایت خبری پرسون، با پایان یافتن ریاست 8 ساله روحانی بر مسند قوه مجریه کشور، دو روز گذشته وی در آخرین جلسه هیات دولت و از برنامه از پیش تعیین شده و در بین لایه های پنهان سخنرانی خود بطور ضمنی و کوتاه از مردم بابت کارهای نکرده دولت عذر خواهی کرد.
حسن روحانی رئیسجمهوری در آخرین جلسه هیئت دولت، که روز یکشنبه (10 مرداد ماه) برگزار شد عنوان کرده که امروز آخرین جلسه هیئت دولت دوازدهم بود؛ نطق بنده در جمع هیئت دولت هم آخرین سخنرانی و نطقی است که با مردم مطرح میکنم.
در وهله اول باید بگویم هر آنچه در سالهای گذشته با مردم صحبت کردیم، چیزی برخلاف واقعیت نبود و آنچه واقعیت بود به مردم گفتیم اما بخشی از واقعیت ها را هم به مردم نگفتیم چرا که از نظر بنده نمی شد آنها را به مردم بگوییم چرا که بنده آن مطالب را مفید به فایده نمیدانستم و می ترسیدم دُرّ گرانبهای وحدت ملی صدمه ببیند، به همین دلیل بسیاری از مسائل را به جان خریدیم، به بسیاری از اشکالات پاسخ ندادیم تا انسجام ملی و وحدت ملی در کشورمان حفظ شود.
روحانی با این ادعا که اجناس را در شرایط جنگ اقتصادی جیره بندی نکردیم عنوان کرد: واردات اجناسی که جزو مواد اولیه کارخانجات است، در این شرایط در اولویت قرار گرفت. همچنین کالاهای اساسی را با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کردیم. ما همه تلاش خود را کردیم و توان خود را به کار گرفتیم، اما باید به این مسئله توجه کرد علیرغم اینکه در جنگ بودیم اما جیره بندی نکردیم. معمولاً کشوری که در جنگ وارد می شود، اجناس را کوپنی و جیره بندی می کند اما ما این کار را نکردیم و کشور اداره شد.
روحانی در نطق آخر خود در جلسه هیات وزیران خیلی زیرکانه مدعی شد که دولت پر اشکال بوده و ما معصوم نیستیم و از مردم بابت عیب و نقص های دولت طلب عفو میکنم.
استاد کذب گویی، تحریف گویی و درشت نمایی
حسن روحانی از ابتدای استقرار دولتش تا هم اکنون وعده هایی داده که این وعده ها همان وعده هایی است که در جلسه اخیر هیات وزیران با نام «من لیستی از آرزوهایی داشتم که محقق نشده» عنوان شده است؛ از استفاده نخبگان در تصمیمات کلان، نجات اقتصاد ایران، نجات بیکاری و گرانی، داشتن تدبیر و برنامه های لازم برای عبور از تنگناهای اقتصادی و تحریم، مبارزه با اشرافیگری تا ایجاد رونق اقتصادی آنچونانی.
بسیاری از سیاسیون تحریف های روحانی در ارائه آمارها را تنها درشت نمایی عملکری انگاشته و گفته اند که نمیتوان به آمارهای آقای رییس جمهور در زمینه های مختلف اکتفا کرد چرا که بسیاری از این آمارها با اصل آن مطابقت ندارد.
بطور مثال این سیاسیون معتقدند آمارهای اشتغال، رکود اقتصادی، تورم، ساخت و سازها و ... از آن دست آمارهایی است که تنها با درشت نمایی از سوی دولت عنوان شده که در نهایت الگوریتم ها و شاخص های اقتصادی خلاف گفته ها را ثابت می کند.
اینجا باید گفت که شاید آقای رییس تمامی نمودارها را برعکس خوانده است که رکودها را رشد تلقی کرده است.
تخریب چی ها
دولت یازدهم و دوازدهم به تنهایی توانست سیستم اقتصاد، دیپلماسی، فرهنگ و دیگر حوزه ها را به یک ویرانه ای تبدیل کند که هر دولتی بعد از خودش را با چالش جدی مواجه کند.
این چالش ها به نحوی سازماندهی شده بودند که روحانی در اصطلاح عامیانه به فرمانده قرارگاه عملیات فشاراقتصادی بر کشور نیز شهرت پیدا کرد و با حربه انگلیسی در موضوع پاسخگویی استراتژی فرار رو به جلو داشت.
رشد 650 درصدی قیمت مسکن
در شاخص قیمت مسکن بررسی دادههای آماری (بانک مرکزی و وزارت راهوشهرسازی) نشان میدهد طی دوره دولت روحانی، در شهر تهران قیمت مسکن از متری 3.8 میلیون تومان در تابستان 92 با رشد 647 درصدی به 28 میلیون و 389 هزار تومان در پایان بهمن سال 99 رسیده است.
بهعبارت دیگر، در دولت روحانی میانگین قیمت مسکن در شهر تهران در هر متر 24 میلیون و 500 هزار تومان (سالی 3/3 میلیون تومان) افزایش یافته است. در همین زمینه گزارشی که اخیرا منتشر شد، حکایت از آن داشت که زمان انتظار برای خرید مسکن در کشور به شرایط بحرانی خود رسیده و این مدت در شهر تهران حدود 100 سال است.
8 سال با رشد اقتصادی صفر
آخرین گزارش بانک مرکزی ایران نشان میدهد تولید ناخالص داخلی کشور به قیمت پایه (به قیمتهای ثابت سال 1390) در 9 ماهه سال 99 به عدد 4806 هزار میلیارد ریال رسیده که نسبت به رقم مشابه سال قبل به میزان 2/2 درصد رشد نشان میدهد.
همچنین رشد اقتصادی بدون نفت کشور نیز در 9 ماهه سال جاری معادل 1.9 درصد برآورد شده است. با این وجود، رشد اقتصادی در سال 92 در حدود 2.5درصد بوده است که این مولفه برای سال 98 در حدود منفی 7 درصد ثبت شده است.
طبق آمارها، در دولتهای یازدهم و دوازدهم، اقتصاد کشور چهار بار با رشد منفی مواجه شده و در مجموع رشد اقتصادی را در هشتسال اخیر به حدود صفر رسانده است. این برای اولینبار است که در سهدهه اخیر چنین دوران طولانی رشد منفی اقتصادی در کشورمان بهوقوع پیوسته است. پیش از دولتهای دهم و یازدهم، شاهد وقوع رشد منفی اقتصادی برای سالهای مختلفی بودهایم اما دولت دوازدهم، بدترین رکورد را در این زمینه بهجای گذاشته است.
رکورددار تورم در 60 سال اخیر
حسن روحانی در دو دولت خود بارها بر کنترل قیمتها تاکید و عنوان کرده که در تلاش است قیمت کالاهای اساسی را به قیمت تعیینشده با نرخ ترجیحی بهدست مصرفکننده برساند و حتی در این مورد نیز ادعای موفقیت کرده است. رئیسجمهور همچنین در ابتدای دولت یازدهم بارها و بارها دولتهای قبلی را بابت عدم کنترل تورم و مشقتبار کردن زندگی برای مردم مورد مواخذه قرار میداد و از رونق ایدهآل برای اقتصاد کشور صحبت میکرد.
اما طبق بررسی آمارهای سالهای گذشته و سوابق آماری، دولت فعلی ایران بهجز سال 1374 (دوره ریاستجمهوری مرحوم هاشمیرفسنجانی) رکورددار نرخ تورم سالانه در 60 سال اخیر یعنی از سال 1338 تاکنون بوده است.
براساس آمار در زمان روی کار آمدن دولت روحانی، حجم نقدینگی کشور حدود 650 هزار میلیارد تومان بوده که با رشد 5/5 برابری به حدود 3300 هزار میلیارد تومان در ماههای اخیر رسیده است.
پایه پولی نیز در بازه مذکور و تا پایان آذر سال جاری چهاربرابر شده و به 407 هزار میلیارد تومان رسیده است. این آمارها حاکی از کنترل نشدن کلهای پولی و تورم از سوی دولت طی سالهای اخیر است که قطعا مدیریت آن به داخل کشور مرتبط است.
اساتید جهتگیری طبقاتی
یکی از حوادث تلخ دوره دولت روحانی، اتفاقات آبان ماه 98 است. جدای از اینکه دولت روحانی چرا و با چه نیتی طرح سهمیهبندی بنزین را (که از سال 1386 اجرا شده و نتایج مثبتی را بههمراه داشت) در سال 1394 کنار گذاشت و مجبور شد در سال 98 با تحمیل هزینههای گزاف، برای کنترل مصرف اقدام به سهمیهبندی بنزین کند، در مرتبه بعدی نوع مواجهه رئیسجمهور با تبعات سیاسی و امنیتی و ضرر و زیان مالی و جانی که در آن روزها رخ داد هم بسیار قابلتامل است.
وی در اظهارات عجیبی مدعی شد خودش هم روز جمعه (روز بعد از اجرای سهمیهبندی بنزین) متوجه شده چه اتفاقی افتاده است.
سرمایهای اجتماعی که با سقوط بورس پودر شد
شاخص کل بازار سهام از ابتدای سال 97 تا بهحال بازدهی حدود 1250 درصد را ثبت کرده است. این بازدهی درحالی است که اگر تمامی بازارهای دارایی اعم از سهام، مسکن، طلا و ارز را از آبان 96 تا اکنون رصد کنیم به بازدهی 16برابری بورس خواهیم رسید که حتی با فرودهای 3 ماهه اخیر باز هم از دیگر داراییها جلوتر است. با همه اینها اما افت 50 درصدی بازار سهام از اواخر مرداد ضررهای بسیاری را مخصوصا متوجه تازهواردان و مبتدیها کرده است.
اگرچه مسئولیت زیان هر فرد ناشی از سرمایهگذاری یا عدم سرمایهگذاری در بازاری مثل بورس، متوجه خود اوست (کمااینکه سود حاصله نیز متعلق بهخود اوست) اما مسئولیت تصمیماتی که تعادل بازار را بر هم بزند، قطعا متوجه دولت است.
دولت، بهویژه شخص رئیسجمهور و معاونان ایشان با کمک مشاوران اقتصادی خود، رسانه و جلسات رسانهایشان را تبدیل به صحنهای کرده بودند که در آن بدون واهمه مردم را به بازار سهام دعوت میکردند و همین موجب ضرر بسیاری از سهامداران مبتدی شد.
علاوهبر اینها با توجه به گمانهایی که نسبت به منفعتطلبی دولت در بازار سهام شکل گرفته، نهتنها امکان جذب سرمایه تا سالهای دیگر در بازار سرمایه وجود ندارد، بلکه همین حالا بازار در رکودیترین وضعیت خود بهسر میبرد.
سفرههایی که خالی شدند
یکی از پیامدهای شکننده تورم و افزایش قیمتها در دولت روحانی، کاهش قابلتوجه مصرف کالاهای اساسی در خانوارهای کشور بوده است. براین اساس با رشد چشمگیر قیمتها و کاهش قدرت خرید خانوار، سرانه مصرف کالاهای اساسی نیز بهرغم اعطای ارز 4200 تومانی برای تولید این محصولات، کاهش قابلتوجهی یافته است.
از آنجا که بخش خوراک و اقلام اساسی خوراکی در کنار مسکن، مهمترین هزینهکرد اقشار کمدرآمد است، کاهش مصرف اقلام اساسی خوراکی بسیار نگرانکننده خواهد بود و این نگرانی را بهوجود میآورد که ممکن است خانوارهایی باشند که روزها و ماهها به اغلب موادغذایی موردنیاز دسترسی نداشته باشند.
در این خصوص، اخیرا مرکز آمار ایران بررسیهایی که درخصوص سرانه مصرف 9 کالای اساسی شامل گندم، برنج، گوشت دام، گوشت پرندگان، ماهی و میگو، شیر و محصولات لبنی، روغنها و چربیها و قند، شکر و چای داشته، تصویر واقعیتری از سفره ایرانیها طی دوره 1390 تا 1399 ارائه داده است.
نتایج این دادهها بسیار قابلتامل و نگرانکننده است، بهطوریکه طی دوره دولت روحانی، سرانه مصرف گوشت طیور بهازای هر نفر 2 کیلوگرم، شیر و محصولات لبنی 9 کیلوگرم، روغن و چربیها 3 کیلوگرم، قندوشکر 6 کیلوگرم، برنج 5 کیلوگرم، گندم 4 کیلوگرم و گوشت قرمز 4 کیلوگرم کاهش یافته و ماهی و میگو نیز تقریبا درحال حذف کامل از سفرههاست.
بی برقی و بی آبی
یکی دیگر از خسارت هایی که در سال آخر دولت روحانی به مردم تحمیل شد بحران بی آبی بود که این موضوع هم نشات گرفته از یک بی تدبیری گسترده در شخص رییس جمهور و وزیر نیروی دولت بود.
روحانی با علم به وجود خشکسالی در منطقه و در جریان درشت نمایی های خود در افتتاح های گسترده دستور به خارج شدن نیروگاه های با سوخت فسیلی برای تامین برق کشور را صادر کرده و در عوض آن اقدام به افتتاح نیروهای برق آبی کشور کرده است از این رو تغذیه نیروگاهی برای تامین برق شبکه سراسری نیازمند آب های پشت سد ها را داشت که در نهایت تصمیم به انتقال آبهای تجمیعی پشت سدها برای تامین برق در کشور بود و این از بدترین خیانت هایی بود که دولت بر سیستم انرژی کشور و مردم به بار آورد.
از سویی دیگر افزایش همکاری دولت با مجموعه چینی بود که در مزرعه استخراج بیت کوین در رفسنجان حادث شد و دولت با توجه به رسیدن به روزهای آخر عمر خود اقدام به افزایش راندمان استخراج رمز ارزها بود که این موضوع با روشنگری رسانه ها و فشار مطالبات عمومی در مقطعی قطع و دوباره این موضوع برای جیب دولت احیا شد و هم اکنون هم در حال فعالیت است.
موضوع بی آبی ها و تصمیمات یکجانبه بر پایه منفعت طلبی برخی اشخاص خاص در دولت موجب شد که این موضوع به یک بحران برای کشور تبدیل شود و با کاهش آب های پشت سد زمینه برای قطعی های مکرر 6 ساعته در کشور فراهم شد.
رد خون مرگ و میر کرونایی ها روی دستان دولت
با شروع اپیدمی کرونا از ووهان چین بسیاری از کشورها درگیر این بیماری شدند و در پی کنترل انتشار این ویروس تصمیمات ضرب العجلی برای کنترل آن اتخاذ کردند که در نهایت با گذشت کمتر از دوسال بخش اعظمی از آمار مبتلاها و مرگ و میرها در جهان با رکود مواجه شد اما تصمیمات غلط از ابتدا در دولت موجب شد که در مقطع کنونی ایران درگیر موج پنجم کرونا شود و اکنون بعنوان کشور نخست در آمار مبتلایان در صدر جدول کشورها قرار بگیرد.
تصمیمات یک جانبه ای که ازابتدا علی رغم هشدارها برای انتقال مسافران از چین گرفته که مبادا کیسه درآمدی وزارت گردشگری کم نشود تا عدم قرنطینه استانها برای زیر بار نرفتن دولت برای واریز یارانه بحران برای تهیه کالای اساسی و معیشتی مردم برابر مقررات قرنطینه.
رنگی کردن نقشه در بزنگاه هایی که دولت به دنبال کمتر کردن فشارها ی افکار عمومی علیه خود هم ماجرای جداگانه ای است ضمن آنکه درشت نمایی های عملکردی دولت در حوزه بهداشت و مواضع منفعلانه برای واکسیناسیون مردم نیز از دیگر تصمیمات غلطی بود که دولت در اتاق فکر خود گرفته است.
باید گفت که دولت و هیات وزیران هرکدام به شخصه تلاش کردند تا نارضایتی عمومی را در کشور دامن بزنند تا در نهایت از این آب گل آلود ماهی خود را بگیرند.
ماهی های درشتی که در قامت رانت برای واردات واکسن گرفته تا قطع برق و کلافه کردن مردم در اوج گرما به جهت استخراج رمز ارزها برای جیب آقایان.
پایان دولت گِرا
از دیگر اتفاقات نادری که در این دولت علی رغم دیگر دولت ها به وفور دیده شد وجود گماشته های غربی در بدنه های دولت و جایگاه های حساس بود که هرکدام به تنهایی ماموریت داشتند تا بخش های حساس ازجمله اقتصاد،سیاست و لایه های دیگر و پر اهمیت کشور را با پروژه نفوذ و استخراج اطلاعات مورد هجمه قرار داده و گِرای تخریب آن را به غرب بدهند.
از دور زدن تحریم ها تا انتقال اطلاعات برای سرویس های جاسوسی و شناسایی مهره های اثر گزار در صنعت هسته ای و سرانجام طراحی پروژه ترور دانشمندان.
در عکس ذیل بخشی از افرادی که به عنوان مهره های جاسوسی در بدنه دولت وارد شده و مورد حمایت افراد کابینه از شخص رییس جمهور تا معاون و وزرای دولتبرخوردار بودند که با هوشمندی دستگاه های امنیتی کشور شناسایی و دستگیر شدند را میبینیم.
دعا برای تمام شدن
چهارساله دوم دولت تدبیر و امید با آن همه وعده های کاذب که از سوی روحانی به مردم در جهت ایجاد رونق اقتصادی عنوان شد اما خلاف این وعده ها عمل شد هم نمونه دیگر خیانت دولت به مردم و تحریف مردم سالاری مدنی است.
از افزایش 700 درصدی دلار تا کوچکتر شدن سفره مردم و بردن دست در جیب بازنشستگان برای تامین مالی بخش های دیگر یا سرریز کردن بودجه کرونایی و تخصیص آن به ساخت ساختمانی در دانشگاه شهید بهشتی برای دختر رییس جمهور.
این تصمیمات منفعت طلبانه شخصی که در نهایت بازی با بیت المال محسوب میشود اقتصاد ایران را به شدت مورد تزلزل و چالش جدی قرار داد که ریشه آن تنها به تفکر اشرافی گری دولت است؛ بطوریکه چنان شکاف اقتصادی از سوی دولت به مردم و کشور حادث شد که مردم چشم انتظار پایان این دولت و نحسی ای هستند که دامن گیرشان شده است.
گزارش از علی درخشان