به گزارش سایت خبری پرسون، این لحظهشماری و شعار عمومی مردم، قابل درک است، اما نخبگان و خواص هشیار باشند:
میراث روحانی که مخروبهای از ورشکستگی ارزشهای اخلاقی و درهم شکستن باورها و هنجارهای اجتماعی، مانند فقدان صداقت، عدم وفای به عهد، تجاوز به مرام امانتداری، کمبود فداکاری، بیاعتمادی متقابل میان دولت_ملت ماست، نه فقط فرهنگ عمومی جامعه اسلامی ما را هشت سال جریحهدار کرده، بلکه تا مدتها به عنوان یک عارضه ویرانگر همه را آزار خواهد داد.
البته اراده ملی در همگرایی و هم افزایی میان سرمایههای مختلف اجتماعی، اصلاح شرایط را تسهیل خواهد کرد.
آثار ماندگار دولت روحانی، از جمله شکاف ظالمانه میان مترفینِ مسرف و مستکبران نیمدرصدی با بقیه جامعه، اقتصادِ نابسامان میلیونها خانوار نیازمند، هزاران کارخانه تولیدی تعطیل شده، میلیونها جوان بیکارِ مأیوس، کسری بودجهی سهمگین دولت، گرانی سرسامآورِ ارزاقِ عمومی، تورمِ افسارگسیخته، سیستمِ ربویِ بانکهای بحرانآفرین...، دولت جدید را تا چندینسال رها نخواهند کرد.
مهمترین راهکارها، ورودِ مدیرانِ باهمت، پرانگیزه و شجاع است که اولویتبندی امور حیاتی را مراعات و نظارت دقیق و جامع بر فرایند پدیدهها را رصد کنند و از همه ظرفیتهای موجود در جامعه بهره بگیرند.
ایجاد توقعاتِ عجولانه در عامهی مردم، چه توسط سادهانگاران، چه از سوی فرصتطلبان و زیادهخواهانی که خود باید بازخواست شوند، خطری جدی است که در کوتاه مدت موجب سرخوردگی رنجدیدهها و رنجیدههای جامعه میشود.
برای مهار و مدیریت این عامل تشدید نابسامانی، بسیج نخبگان فکری در رسانههای ملی و رسمی و نیمه رسمی و شبکههای اجتماعی، یک ضرورت اجتنابناپذیر است.
تعهدات سنگینی که «دولتِ واداده روحانی» در همه امور صنعتی، علمی، تجاری بانکی، فرهنگی، آموزشی، اطلاعاتی امنیتی و... به بیگانگان داده است، سالها گریبانگیر دولت جدید و آیندگان خواهد بود.
برای مقابله با این معضلات، همآهنگی سیاست خارجی با مجموعهی نهادهای ذیربط، از جمله سازمان فرهنگ و ارتباطات، سپاه قدس، کمیسیون سیاست خارجی مجلس و نیز سازمانهای انقلابی مردمنهاد، همیاری و همکاری ایرانیان مقیم خارج و حامیان غیرایرانی انقلاب اسلامی، بسیارمهم است.
ساختار بوروکراتیکِ ادارات بیخاصیت و کارکنان بیانگیزه سازمانهای دولتی، خار در چشم و استخوان در گلوی مردمند.
میتوان با تعیین فرصتی چندماهه برای اثبات کارآمدی هربخش و هرمدیریتی، روابط ناسالم را اصلاح و رفتارهای سازنده را نوسازی کرد.
از طرف دیگر، در واپسین روزهای دولت روحانی تا هفتههای شروع دولت جدید، در منطقهی ما اتفاقاتی در شرق و غرب و جنوب ایران در حال وقوع است که نباید از آنها غفلت کرد:
آمریکا، چهار پایگاه مهم نظامی خود را با بیست و هفت انبار بزرگ تسلیحاتی، در قطر تعطیل کرده است؛ هشت سامانه موشکی خود را از عراق و کویت و عربستان خارج کرده؛ بخش عمده نیروهای نظامی خودش را رسماً از افغانستان بیرون برده است.
در همین حال، اردن طی دو هفته اخیر، عملاً تبدیل شده به مرکز اصلی استقرار نیروها و تجهیزات نظامی آمریکا در منطقه و تردد مسئولان دو رژیم مفسد آمریکا و اسرائیل با سران اردن بیوقفه ادامه دارد...
بازسازی گروهکهای تروریستی داعش و غیره، میتواند با ابتکارات جدید سپاه قدس در گسترش همکاری میان نیروهای بازدارنده مردمی منطقه، مهار شود.
رقابت شدید اقتصادی میان چین و روسیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس برای کسب بازارهای مهم سوریه و انعقاد قراردادهای مهم تجاری با آن کشور در خلاء ناباورانهی فعالان اقتصادی ایران، عوارض منفی برای ما در منطقه دارد.
این خیانتِ ننگین دولت روحانی باید به سرعت با بسیج تمام امکانات ملی و منطقهای، جبران شود.
پیشروی سریع طالبان در اشغال مناطقِ مختلفِ افغانستان و حتی احتمال سقوط قریب الوقوع هرات به دست طالبان و... که توجه و تمرکز ما را از غرب و جنوب منطقه به شرق کشور (تحولات افغانستان) سوق داده است، نیازمند تدابیر هوشمندانهای است که برای کمک به امنیت و رفاه و پیشرفت مردم افغانستان، ظرفیتهای بیشمار موجود را ساماندهی کند.
یکی از کارهایی که باید به سرعت و جامعیت در منطقه ما (از خزر تا مدیترانه، از خلیج فارس تا دریای سرخ) اتفاق بیفتد، اجرای «سیاست جامع همگرایی و همافزایی با همسایگان» در راستای تحقق گام دوم انقلاب اسلامی است؛ از جمله برنامهریزی فوری و ضروری برای: ایجاد پیمان نظامی «صیانت از امنیت همسایگان»، برقراری تعاملات علمیصنعتی، ایجاد بازار مشترک اقتصادی دولتی و غیردولتی، برگزاری انواع مسابقات ورزشی تا حد «المپیک همسایگان»، تولید آثار پررونق مشترک هنری و نیز تأسیس بنگاههای خبری و شبکههای رسانهای برای پیگیری منافع مشترک منطقهای است.
دولت رئیسی، فصل کار و تلاش و تعهد به مردم و توکلِ بینهایت بر الطاف بیکران الهی است.
نویسنده: محمدعلی رامین