یادداشت وارده؛

تهدید نسل ایرانی با کاهش جمعیت (۲)

کارشناسان مدتی است از کاهش جمعیت کشور صحبت می‌کنند و آن را تهدیدی برای آینده ایران می‌دانند یادداشت پیش رو نگاهی دارد به عوارض اجتماعی و عاطفی این اتفاق
تصویر تهدید نسل ایرانی با کاهش جمعیت (۲)

به گزارش سایت خبری پرسون ،شغیعی می‌نویسد:کاهش جمعیت یک کشور عوارض فراوانی دارد که در بخش اول به برخی از این عوارض اشاره شد. در این بخش به عوارض سوء اجتماعی و عاطفی آن می‌پردازیم.

همان‌طور که می‌دانیم یکی از عوامل بقا و دوام زندگی اجتماعی روابط قوم‌وخویشی است که اسلام تحت عنوان «صله‌رحم» بر روی آن تأکید فراوان کرده است. اگر حجم روایاتی که از معصومین علیهم‌السلام تحت این عنوان وارد شده احصا شود، متوجه خواهیم شد که صله‌رحم تا چه اندازه در سعادت دنیا و آخرت و زندگی مادی و معنوی انسان مؤثر است؛ و چه پیامدها و عواقب بدی که برای ترک‌کنندگان صله‌رحم در نظر گرفته‌ شده است. اینکه اسلام این‌ همه بر صله‌رحم تأکید دارد به این موضوع برمی‌گردد که روی روابط اجتماعی و ارتباط عاطفی انسان‌ها تأکید فراوان دارد و این روابط در ایجاد روحیه‌ امید و نشاط و دوری جستن از افسردگی، بیماری‌های روحی و روانیِ ناشی از احساس تنهایی و بزهکاری‌ها، همه و همه می‌تواند بسیار تأثیرگذار باشد. به تجربه ثابت ‌شده که هیچ ارتباطی به‌اندازه روابط قوم‌وخویشی و دیدوبازدیدهای خانوادگی در تقویت روحیه افراد و ایجاد شادابی نمی‌تواند مؤثر باشد.

حال این روابط خویشاوندی شامل چه کسانی می‌شود و یا اصلاً خویشاوندی چگونه شکل می‌گیرد. روشن است که هر چه خویشاوندان نزدیک‌تر باشند. انگیزه‌های آمدوشد با خانواده‌های همدیگر در افراد بیش‌تر خواهد شد. خویشاوندان نزدیک، پس از آن‌ها که درجه ‌یک هستند، شامل عمه، دایی، عمو و خاله می‌شوند که با زادوولدهایی که صورت می‌گیرد گسترش بیش‌تری پیدا می‌کنند. همه واقف هستیم و اعتراف می‌کنیم که هیچ لذتی شیرین‌تر و جذاب‌تر از آمدورفت به خانه‌ این بستگان نیست. این واقعیت زمانی بیش‌تر ملموس می‌شود که کودکان و خردسالان در این مهمانی‌ها و دیدوبازدیدها همدیگر را می‌بینند و در دنیایی سرشار از شادی و شور و شعف با یکدیگر بازی می‌کنند. علاوه بر آن تجربه نشان داده که هیچ فردی به‌اندازه بستگان نزدیک، در هنگام سختی‌ها و غم و شادی‌ها همراه انسان نیست و به درد او نمی‌خورد و سایر مزیت‌های دیگر.

حال با این توصیفاتی که بیان شد اگر این امتیاز ویژه که در رگ و خون هر خانواده‌ ایرانی است از او گرفته شود، خانواده‌های ما در آینده‌ای نزدیک، دچار بحران روحی و روانی خواهند شد!
فراموش نکنیم که ما نمی‌توانیم و حق نداریم جامعه‌ خودمان را همچون مردمان مغرب‌زمین ببینیم. متأسفانه براثر حاکمیت فنّاوری، روابط انسانی در غرب به‌شدت دچار آسیب شده و انسان‌ها هرچند که در کنار هم هستند، با یکدیگر کار می‌کنند و در خیابان‌ها و مغازه‌ها و سایر اماکن باهم زندگی می‌کنند؛ ولی روابط آن‌ها بیش‌تر به اجتماع ماشین‌ها شباهت دارد تا اجتماع انسانی، اجتماعی که احساس چندانی نسبت به هم ندارد و درد همنوع خود را درد خویش احساس نمی‌کند. از خوشی او خوشحال نمی‌شود و از رنج او رنجور نمی‌شود. ولی جامعه مسلمان ایران و حتی مشرقی‌ها مصداق این شعر سعدی هستند که:
بنی‌آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار

حال با همه این توصیفات اگر خانواده‌های ایرانی بر اثر تبلیغات غلط و یا اشتغال زوجین به دو فرزند اکتفا کنند، به دو فرزندی که در نگاه خوش‌بینانه یکی دختر دیگری پسر باشد جامعه‌ ما در آینده دچار چه بحرانی در روابط اجتماعی خواهد شد؟ این ارتباط چهارگانه قوم‌وخویشی (عمو، عمه، دایی و خاله) چگونه ایجاد می‌شود؟ زمانی که حداقل زوجین چهار فرزند داشته باشند و شکل ایده‌آلش هم داشتن دو دختر و دو پسر خواهد بود. حالا ممکن است که این تعادل در همه‌ خانواده‌ها ایجاد نشود ولی به ‌هر حال در هر خانواده بخشی از این مهم محقق می‌شود.

این قانونی که تا همین اخیرأ اجرا می‌شد که یک سری امتیازات از سوی دولت به بیش‌تر از سه فرزند داده نشود خطایی فاحش بود که هم اکنون نسل ایرانی را در معرض خطر قرار داده است.

به‌راستی مگر فرزندان ما حق ندارند که در آینده، زندگی آن‌ها سرشار از طراوت و شادابی باشد؟ چرا خیلی‌ها به این مسئله توجه نمی‌کنند و با اکتفا به یک یا دو فرزند، آینده‌ای بی‌رونق را در روابط عاطفی برای نسل آینده رقم می‌زنند؟
هر دختری حق دارد که برادران یا خواهرانی داشته باشد تا در کنار او احساس آرامش کند و هر پسری نیز چنین حقی برایش محفوظ است و فرزندان همین برادران و خواهران سرمایه‌های عاطفی برای نسل آینده هستند؛ بنابراین با توجه به همه‌ این مسائل؛ داشتن 4 فرزند امری اجتناب‌ناپذیر است. نسلی که از قوم و خویش تهی شد و خلأ این روابط را در زندگی خود احساس کرد به مرور تبدیل به موجودی خواهد شد که احساس عاطفی و حس نوع دوستی به آن شکلی که هم اکنون در جامعه وجود دارد از او گرفته خواهد شد.

در جامعه‌ای که حس عاطفی و عشق به هم نوع وجود نداشته باشد یا ضعیف باشد، آن جامعه دچار بحران روحی خواهد شد و از جامعه آرمانی که اسلام تعریف می‌کند فرسنگ‌ها فاصله خواهد گرفت. تا دیر نشده می‌طلبد زوج‌های جوان با پشتوانه و حمایت مادی دولت به فرزندآوری آن هم حداقل تا چهار فرزند اهتمام ورزند.

نویسنده: دکترنصرالله شفیعی

توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.

322828