به گزارش سایت خبری پرسون، اما از بررسی آمار انتخابات متوجه میشویم که آقای محسن رضایی با شعار یارانه 450 هزارتومانی که 10 برابر یارانه فعلی است تنها 4 میلیون رای صندوقها را برای خود کسب کرده و آقای قاضی زاده هاشمی با وعده وام 500 میلیونی تنها 1 میلیون رای جذب کرده است. این آمارها و بررسیهای به عمل آمده تا حدودی نشاندهنده آن است که جامعه در این انتخابات حتی در شرایط بحرانی اقتصاد عزت نفس خود را از دست نداده است و کسانی که تصمیم به رای دادن داشتهاند با این وعدهها انتخاب خود را تغییر نداده اند. این نوع رفتار در جامعهای که اقتصاد بحران زدهای دارد و اغلب مردم در زیر خط فقر زندگی میکنند قابل تحلیل و بررسی است.
لذا ما به سراغ چند تن از جامعه شناسان رفتهایم تا این رفتار را مورد تحلیل قرار بدهیم و به پاسخ سوال خود برسیم که آیا جامعه ایرانی به حدی از بلوغ رسیده است که این نوع شعارها قدرت فریبندگی خود را از دست داده اند؟
بالا رفتن آگاهی مردم
سعید معدنی جامعه شناس و استاد دانشگاه در این باره گفت: «یکی از دلایل این نوع رفتار بالا رفتن آگاهی جامعه است.یعنی تقریبا اکثریت میداند امکان تحقق چنین وعدههای اقتصادی وجود ندارد. دوم اینکه رفتار آقای احمدینژاد و تخصیص 45 هزارتومان یارانه به مردم به گونهای بود که اواخر همان دولت این مبلغ دیگر برای مردم ارزشی نداشت و دردی را از مردم دوا نمیکرد.بالتبع در دوران دولت آقای روحانی این مبلغ دیگر کاملا ناچیز و بیارزش شد. پس مردم متوجه شدند که صرف افزایش پول مشکلی را حل نمیکند و میبایستی با شیوههای دیگر مانند تقویت پول ملی، سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال اقتصاد تقویت شود. به نطر من به همین دلایل زیاد از وعدههای پولی استقبال نشد. از طرف دیگر در جامعه ما به طور کلی اعتماد نسبت به کارگزاران پایین آمده است. نتیجه انتخابات و آرای کاندیداها با وعدههای اقتصادی مبین این نکته است که مردم دیگر به کارگزاران اعتماد ندارد. حدود 40 سال است که وضعیت اقتصادی مردم بهتر نمیشود و در نهایت خود حکومت میگوید که فساد به صورت عمیق ریشه دوانده است.افشا گری خود کاندیداها هم در دوران مختلف نشان میدهد فساد بسیار عمیق است و به همین دلیل بیاعتمادی مردم به کارگزاران است.»
عقلانیت و بلوغ سیاسی ملت ایران
جعفر بای جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی نیز در این باره گفت: «ما دارای ملتی با عزت نفس بالایی هستیم. ملتی که در شرایط بحران و سخت هیچ گاه تحت تاثیر وعدههای مادی قرار نمیگیرد و سعی میکند کسی را انتخاب کند که به او اعتقاد و باور دارد. این نکته مهمی است. گاهی اوقات برخی از کاندیداها بحث حقوق زنان را در بین شعارهای خود مطرح میکردند. به نظر من این یکی از حربههایی بود که میتوانست اثرگذار باشد و خانمهای خانه دار را تحت تاثیر قرار دهد.اما این گروه هم با عزت نفس به هیچ عنوان تحت تاثیر قرار نگرفته اند. اگر ما آرای این کاندیداها را تحلیل محتوا و بر اساس قشربندی اجتماعی طبقهبندی کنیم متوجه میشویم هوشمندی ایرانیان حتی در مرحله خطر باز با عقلانیت همراه است. یعنی توجه به منطق و دقت نظر که آینده دور را در نظر میگیرند نه اینکه تحت تاثیر مسائل احساسی و عاطفی باشند و فریب مسائل مادی و اقتصادی را بخورند. این نشان میدهد ملت عاقل و بالغ با بلوغ سیاسی کامل است و در انتخابات این بلوغ سیاسی به اثبات رسید. بسیاری بیم آن را داشتند که این وعده وعیدها انتخابات را دو مرحله بکند که خوشبختانه مردم این اتفاق را هم رقم نزدند.در کل رای دهی امسال هدفمند و با انگیزه بود و هوشمندی و عقلانیت محور انتخاب قرار گرفت. دیگر ما با مردمی مواجه نیستیم که تحت تاثیر الفاظ و احساسات خود انتخاب کنند. این وعدهها دیگر به هیچ عنوان نمیتواند مردم را فریب دهد و باید پشت گفتمانها منطق محکمی وجود داشته باشد تا مردم را به اقناع درونی برساند تا دست به انتخاب بزنند. در غیر اینصورت به هیچ عنوان انتخاب صورت نخواهد پذیرفت. در این دوره اطلاع رسانیها در طیف گستردهتری صورت پذیرفت و مردم در جریان ریز افکار و اندیشههای کاندیداها قرار گرفتهاند و اتفاقا دنبال این شیوه تبلیغات بودند تا به معنای واقعی کلمه در جریان امور قرار بگیرند.»
مردم نشان دادند از کاندیداها داناترند
امیر محمود حریرچی جامعه شناس در تحلیل این نوع رفتار به خبرنگار ما گفت: «جامعه ما به بیاعتمادی کامل رسیده است و مسئائل صرفا اقتصادی و بدون بشتوانه دیگر برای مردم راضیکننده نیست. زیرا مردم از این مسائل به درستی آگاه هستند و تورم،بیکاری، حقوق پرداخته نشده کارگران و... را دیده اند. وضعیت اقتصادی در جهت توسعه حرکت نمیکند و وضعیت اجتماعی هم در مسیر توسعه قرار نمیگیرد. مردم نشان دادند که به وعد و وعیدهای توخالی و بدون پشتوانه اعتمادی ندارند زیرادر این وضعیت اقتتصادی امکان تحقق چنین وعدههایی وجود ندارد و مردم میدانند پول نیاز به پشتوانه دارد. اتفاقا مردم جامعه ما در مسائل اقتصادی نسبت به بسیاری از کاندیداها سواد بیشتری دارند و با گوشت و استخوان خود بحران اقتصادی را حس کردهاند و میدانند تا زمانی که کشور در مسیر درست توسعه اقتصادی قرار نگیرد مشکلات جامعه حل نخواهد شد. جامعه باید به این فهم برسد که نفت ثروت نیست و سرمایه است. از سوی دیگر در جامعه ما اصلیترین مسئله فساد است. نمیشود در جامعه فساد و رانت خواری باشد بعد چنین وعدههایی به مردم داد. شعار کاندیداها را مردم با پوست و گوشت خود درک کرده اند.با این وعدهها خواستند مردم را تحقیر کنند و مردم نشان دادند از آنها داناتر هستند.»
جامعه ما حدود 14 میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی دارد
در آخر امان الله قرائی مقدم جامعه شناس اضافه کرد: «حرکت عقلایی و منطقی جامعه نشاندهنده آن است که جامعه ما مرحله شعارزدگی را پست سر گذاشته است و دیگر ملت دنبال شعار نیستند. جامعه ما به سمت خودمختاری در حرکت است یعنی از عقل و منطق خود پیروی میکند. جامعه شناسان بر این عقیده هستند که جامعه ما از مرحله شعار زدگی گذر کرده است.از سوی دیگر جامعه ما مشروعیت سنتی و کاریزماتیک را پشت سر گذاشته است و از آنها دیگر پیروی نمیکند. مردم در مسیر مشروعیت عقلانیت قرار گرفته اند.مردم میدانند وام 500 میلیونی و یارانه 450 هزارتومانی شعار است و امکان تحقق آنها وجود ندارد و عقل مردم این وعدهها را قبول نمیکند.این کاندیداها در گذشته به سر میبردند و خیال میکردند با شعارهای توخالی و فریبنده قرار است رای جذب کنند.رای برخی از این کاندیداها از میزان رای باطله کمتر بود و اینها هنوز مردم را نشناخته اند. مردم ما اندیشمند شدهاند و عقلانی انتخاب میکنند. جامعه ما حدود 14 میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی دارد. در تهران امسال فقط 26 درصد در انتخابات شرکت کردهاند و این نشاندهنده رشد عقلانی است. بر اساس تئوریهای مختلف جامعه ما به سمت عقلانیت در حال حرکت است. مردم سالهاست که این شعارها را شنیدهاند و دیگر فریب نمیخورند. 60 میلیون از جامعه ما هنوز زیر خط فقر هستند و این کاندیداها مردم را سفیه فرض کرده اند. مگر میشود با این وعدهها مردم پای صندوق رای بروند؟درک منطقی و عقلانی مردم به اندازهای است که میفهمند این شعارها وعدههای توخالی هستند. »
منبع: آفتاب یرد