به گزارش سایت خبری پرسون، حجت الاسلام سید عباس نبوی از جمله شخصیتهایی است که برای حضور در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده است.
وی که اکنون استاد حوزه و دانشگاه است، از اعضای هیئت مؤسس دفتر تحکیم وحدت بود و در تسخیر لانه جاسوسی همراه سایر دانشجویان نقش داشت.
از جمله مسئولیتهای وی در سالهای گذشته میتوان به معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، معاون فرهنگی و پژوهشی نهاد نمایندگی رهبری، عضویت در شورای فرهنگ عمومی کشور و مسئولیت نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه تربیت مدرس اشاره کرد. نبوی هماکنون رئیس مؤسسه تمدن و توسعه اسلامی است.
اولین باری است که شما در انتخاباتی به عنوان کاندیدا قصد شرکت دارید. پیش از این به عنوان یک چهره علمی از شما یاد میشد و در ادوار انتخابات نیز به عنوان کارشناس ظاهر میشدید؛ علت اینکه تصمیم گرفتید زودتر از خیلی از افراد برای این دوره اعلام کاندیدا شدن کنید چه بود؟
نبوی: یک سوال خیلی مهم و جدی به خصوص در این دو دهه اخیر در مسیر تصمیمات کشور وجود دارد و قابل طرح هست. بحث بر سر این است که چرا هرچقدر برای افزایش امکانات و ثروت عمومی تلاش میشود و مقدار زیادی هم حتی به دست میآید، زیرا ما در بخشهای مختلف از سرزمین غنای کافی استفاده میکنیم و اینها تبدیل به سرمایه و درآمد میشود؛ اما شرایط آن طور که باید باشد نیست و حتی معکوس میشود؟
در بخش مربوط به عدالت اجتماعی و توزیع امکانات و ثروت ملی در سرانه عامه مردم، در بخش مربوط به شکاف طبقاتی بین بخش ثروتمند و بدنه گستردهای از مردم که دچار نابرخورداری هستند. چرایی این مساله محل بحث اساسی است.
در این ده سال اخیر به صورت دوره به دوره و سال به سال این پاسخ را دنبال کردیم و جوابهای روشنی دریافتیم. بخش تصمیمگیر عملگرایی کشور از بخش تصمیم ساز کاملا بریده است؛ یعنی ما اسناد پایه کشور را آماده میکنیم و بخشهای مطالعاتی و ارزیابی انجام میشود اما مدیریتها، مدیریتهای دفعی، هیجانی و لحظهای و دورهای است.
در ده سال اخیر نقش محوری در تدوین الگوی ایرانی اسلامی داشتم
بنده در این ده سال اخیر در شکل گیری و تدوین الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت نقش محوری ایفا کردم. ما این الگو را تدوین کردیم برای اینکه برنامه چهار دهه و پنجاه سال آینده به صورت ریل گذاری حرکت پیشرفت کشور تعریف و مسیر آن باز شود و ابعاد مختلفش مرحله به مرحله آماده اجرا و تبدیل به سیاستهای راهبردی و کلان نظام شود و بر اساس آن قانون گذاری شود.
ما در این ده سال تقریبا تمام آنچه در ظرفیت کلان مدیریتی کشور بود بررسی، پایش و ارزیابی کردیم. همه کسانی که در دولت یازدهم و دوازدهم حضور دارند، بخشهایی از مجلس قبلی و فعلی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و در واقع بخشهایی که به نحوی میتوانستند در این برنامه تاثیرگذار باشند را مورد بررسی قرار دادیم.
بریدگی بخش اجرا از بخش تصمیم سازی کشور باید در 1400 علاج شود
امروز که من خدمت شما هستم، اگر این ادعا را مطرح کنم که انگشت شمار ممکن است افرادی را در کشور پیدا کنید که مثل من به مسائل راهبردی و سیاستهای اصلی کشور در بخش تصمیم سازی حضور داشته، ایفای نقش کرده و همه مسائل را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده ادعای گزافی نکردم. بر این اساس من احساس کردم برای تحول در 1400 باید این بریدگی بخش اجرا از بخش پایه اسناد تصمیمسازی کشور را علاج کنیم و تغییر دهیم.
غیر از این، من طلبهای هستم که بُعد مردمی گسترده دارم و تقاضاهای متعدد مردمی مطرح شد اما به خاطر اینکه در محذور ماجرای شورای نگهبان و تایید صلاحیت هستیم من نخواستم اینها به صورت رسانهای مطرح شود.
البته همین الان نیز زمینه چنین جوی هست؛ از مناطق سطح میانی و پایین شهر تهران مثل پاکدشت، قرچک ورامین، شهرری یا استان کهگیلویه و بویر احمد شهر یاسوج، تبریز و ارومیه و مناطق پیرامونی آن، بخشهایی از خوزستان، در بابل و بابلسر موارد متعدد مردمی که از قبل ارتباط و شناخت داشتند امید و علاقه دارند که دولتی سرکار بیاید که عدالت محور و برنامه محور باشد و مبانی انقلاب را نیز خوب مورد توجه قرار دهد و جنبه مردمیاش نیز قوی باشد.
از این جهت من اعلام آمادگی برای حضور در انتخابات کردم. اگر شورای نگهبان قدم واسعی بردارد، به همان چند نفری که در این چند دوره آمدند و مطرح شدند اکتفا نکند و فضا را باز کند، من در اینکه ظرفیت بسیار بالایی برای رای قوی و بالقوه در کشور خواهم داشت اطمینان کامل دارم. گاهی هم به نوعی تلویحا این را مطرح کردم که آمدن در لیست شورای نگهبان همان و آمده شدن برای تشکیل کابینه همان.
در خصوص بریدگی میان اسناد بالا دستی و سیاستهای کلی نظام و همچنین عملکرد دولتها در حوزه اجرا شکاف وجود دارد. مثلا ما در دولت تدبیر و امید، شخص آقای روحانی را داشتیم که 20 سال با سیاستهای کلی آشنا بود و آنها را تدوین کرده اما در حوزه اجرا کاملا مسیر را خلاف سیاستها پیش رفتند. حالا شما میگویید در تدوین الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت اشراف دارید، چه تضمینی وجود دارد در حوزه اجرا این مسیر تکرار نشود؟
نبوی: بالاخره دولتها پشتوانه نظری دارند. دولت آقای روحانی کاملا بر اساس محورهای نئولیبرالیزم حرکت کرد حتی اگر این پشتوانه نظری را خیلی شفاف مطرح نکنند اما در پنهان خودشان به آن وفادارند و به آن عمل میکنند. ما بالاخره باید آنچه را که به عنوان مبادی پیشرفت کشور است با ظرفیت بالای هشتاد درصد اجرا کنیم.
اگر ما الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت را اجرا کنیم اما کشور پیشرفت نکند به معنی ناکام شدن انقلاب اسلامی در بسیاری از حوزهها خواهد بود. مشکل دیگر این است که ما تا این لحظه یک سند جامع نداشتیم و به آن مقدار اسنادی هم که داشتیم، نپرداختیم.
دولت آقای روحانی با منطق الگوی پایه پیشرفت سازگار نبود
بهترین روشها و مدلها را مورد ارزیابی قرار دادیم و به نظر میرسد تا حد زیادی به نتایج دست پیدا خواهیم کرد. برای تضمین مطلب این را اشاره کنم که دولت آقای روحانی که با منطق الگوی پایه پیشرفت خیلی سازگار نبود.
این دولت خودش الگوی پایه پیشرفت را از سازمان برنامه بودجه به دست مرکز مطالعات خودش سپرد تا مورد ارزیابی قرار دهد. این مرکز با مجموعهای بیش از 200 نفر از کارشناسان و اساتیدی که کارشان اسناد راهبردی است این الگو را مورد ارزیابی و مطالعه قرار داد. براساس 60 الگوی تدبیری که داریم مشخص شد بالای 80 درصد اغلب این تدابیر، امتیاز قابل اجرا بودن و موفق بودن گرفتند. آنها مشخص کردند که بخش بزرگی از این اهداف در 10 سال اول قابل دسترس خواهد بود.
نمونه کوچکی در این باره عرض کنم. ما در یکی از راهبردها و تدابیر الگوی پیشرفت اینطور آوردیم که ظرف 15 سال، خام فروشی به حد صفر برسد. شما تصور کنید اگر این اجرا شود ما چقدر میتوانیم مساله اشتغال را در کشور حل کنیم.
این مقداری که داریم ارزان فروشی و مفت فروشی میکنیم در مقوله خام فروشی؛ تبدیل به کلای ارزش افزوده میکنیم تا در مبادلات اقتصادی دنیا رتبه خودمان را بالا ببریم. ما بیش از یک درصد جمعیت جهان را داریم اما در مبادلات اقتصادی دنیا کمتر از دو دهم درصد به نحو فعال حضور داریم و حداقل باید خودمان را به یک و نیم تا دو درصد در اقتصاد دنیا برسانیم.
اما چه چیزی باعث می شود این اتفاق نیفتد؟ سوداگری و خیانت بخشهایی از مدیریتهای میانی همه دست به دست میدهند و موج بزرگی از واردات از حلقه آخر مصرف داخل کشور می شود و موج بزرگی از صادرات مواد خام اولیه اتفاق میافتد.
ما الان در پتروشیمی و کالاهای پایه معدنی مقدار زیادی مواد خام اولیه صادر میکنیم در حالیکه اگر بتوانیم در کنار این پتروشیمیها، حلقه آخر مصرف را فراهم کنیم به مراتب میتواند حرکت را شکل دهد.
باید خام فروشی را ظرف 15 سال متوقف کنیم
دولت آقای روحانی یا قبلا در دولت اصلاحات و سازندگی هم این بحث وجود داشت که مدام میگفتند سرمایه خارجی جذب کنیم. ما همچنان داریم اصل آن چیزی که داخل کشور هست را داریم به بقیه میفروشیم.
اینکه میگوییم خام فروشی را ظرف 15 سال متوقف کنیم بررسیهای کامل در موردش انجام شده و برنامه جامعی آماده هست و تفاوت من با بقیه در همین امر است. بسیاری میخواهند فقط شعار دهند. من در این زمینه به یکی از کسانی که مستقیم در مساله بوده اشاره میکنم و امیدوارم از دست من ناراحت نشود.
آقای محسن رضایی از سال 94 وارد انتخابات شدند. آن زمان سیاستهای کلی را مجمع تشخیص کار میکند منتها سیاستهایی که مجمع کار میکرد غیر متحرک بود و سیاستی بود که در مسیر خودش متوقف بود و اگر بخواهم به جزئیاتش بپردازم وقت نیست.
ما در الگوی پیشرفت کارهایی را انجام دادیم و از مجموع آنها بازخوردش باید با مجمع تشخیص هماهنگ میشد اما دیدیم دبیرخانه مجمع نسبت به کاری که ما داریم انجام میدهیم کلا فشل است و اصلا کاری نمیتواند انجام دهد. پس از اینکه الگوی پایه را فرستادیم کمترین مطالب بدرد بخوری که بتواند به این الگوی پایه کمک کند از دبیرخانه و کمیسیونهای مجمع برای ما نیامد.
من نمیخواهم به کل مجمع و آقای رضایی ایراد بگیرم، به خاطر اینکه اینها بخش کارشناسی را در بخش اندیشکدهها، پژوهشکدهها درست به کار نگرفتند، اما من به عنوان رئیس موسسه تمدن و توسعه اسلامی و همکار با مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، اینها را به کار گرفتم. بنابراین به نظر من باید از یک جایی این قدم را درست برداریم و پایش بایستیم.
همینجا اشاره کنم که در مدلی که در آمریکا به صورت رقابتهای انتخاباتی کار میکنند، دو جبهه اصلی دارند. ظاهر این دو جبهه بخش رقابت سیاسی و سیاست است، اما پشت صحنه آن تماما بخشهای مطالعاتی و بررسی این راهبردی است که تصمیمسازیها را مستقیم به مرحله عمل میرساند.
بخش دموکراتها و اندیشکدههایی که مسائل را برای آنها آماده میکردند از آقای بایدن که در رقابتهای اولیه انتخاباتی چرت میزند، یک بایدن سرپا ساختند و آمادهاش کردند. اینطور نبود که بایدن در سن 78 سالگی تمام مسائل جهانی و بین المللی را روی یک صفحه کاغذ بگذارد و پای تریبون بگوید.
بنده دستم پر است و با هیچ کس هم مخاصمهای ندارم و هر کسی هم خواست از این مطالعه، بررسیهای انجام شده و ظرفیت راهبردی که ایجاد شده استفاده کند مضایقهای ندارم.
بحثی که الان مطرح است برنامه داشتن کاندیداهاست و بحث دیگر داشتن تئوری است که مثلا بعد 40 از سال برای عدالت، اقتصاد و ... بر اساس تئوری به برنامه برسیم. حالا میخواهم از شما که پا به عرصه انتخابات گذاشتهاید بپرسم آیا تئوری هم دارید یا صرفا بر اساس برنامه پیش خواهد رفت؟
نبوی: من به تعبیر بهتری فرمایش شما را تکمیل کنم که در حقیقت آن گفتمان و پایه نظری باید تبدیل به خط مشی شود.
ما به اصطلاح در مدل کلاسیک که در دنیا وجود دارد سه سطح تعریف میکنیم: سطح مبانی، سطح یا مرحله اصول و مرحله سوم خط مشی است.
در واقع اصل مسیر سازی یا مرحله سوم محقق میشود و پس از آن به سیاست گذاری و راهبردها میرسیم. اتفاقا آن چیزی که در طول این ده سال بنده در مباحث الگوی پیشرفت ثابت کردم دستم پر است، همین قضیه خط مشی است؛ که چطور مبانی را در عرصه اجتماعی مسیرسازی کنیم و جلو برویم. محور بحث نیز به یک بحث قوی در روش شناسی تبدیل شد و تحت عنوان دکترین عدالت و اقتدار تعریف شد که چهار رکن دارد.
رکن اول شامل عدالت برنامه محور، رکن دوم شامل حرکت بر اساس رشد دانش بنیان، رکن سوم شامل استواری، پایداری و استقامت در فضای منطقه غرب آسیا و خاورمیانه تحت عنوان فراگیر منطقهای داشته باشیم و رکن چهارم شامل تعامل پایاپای در تمامی زمینههایی که میخواهیم با دنیا تعامل داشته باشیم و بتوانیم آنچه مربوط به منافع ملی کشور و دستاوردهای نظام هست تضمین کنیم.
این موارد به صورت کامل تبدیل به خط مشیهای روشن و عملیاتی شده و در دورهها و بخشهای متعددی باید دورههای کوتاه مدت میان مدت و دراز مدت خود را طی کنند.
نسل چهار و پنج انقلاب برای دسترسی به امکانات پایه زندگی مشکل دارند
الان نسل سه و چهار و پنج انقلاب برای دسترسی به امکانات پایه زندگی با مشکلات بسیار زیادی مواجه هستند و نمیتوانند با درآمدهای کم الان زندگی کنند. ما باید دسترسی این نسلها را به به امکانات مورد نیازشان به سرعت تسهیل کنیم.
اگر این قاعده را تبدیل به برنامه کنیم، برنامه ریزان ما مشکلی برای تبدیل کردن آن به برنامه ندارند. البته برنامههای من آماده هست اما چون الان دوره تبلیغات نیست، نمیتوانم در مورد برنامهها صحبت کنم.
در بخش مربوط به عدالت اجتماعی و توزیع امکانات و ثروت ملی در سرانه عامه مردم، در بخش مربوط به شکاف طبقاتی بین بخش ثروتمند و بدنه گستردهای از مردم دچار نابرخورداری هستند.
چرایی این مساله محل بحث اساسی است. در این ده سال اخیر به صورت دوره به دوره و سال به سال این پاسخ را دنبال کردیم و جوابهای روشنی به ما داده شد.
بخش تصمیمگیر عملگرایی کشور از بخش تصمیمساز کاملا بریده است؛ یعنی ما اسناد پایه کشور را آماده میکنیم و بخشهای مطالعاتی و ارزیابی انجام میشود اما مدیریتها، مدیریتهای دفعی، هیجانی و لحظهای و دورهای است.
خط مشی شما در حوزه سیاست خارجی چه خواهد بود و تمرکزتان را روی چه موضوعی قرار میدهید؟
نبوی: ما در اتخاذ روش یا مدل با به تعبیر بهتر دکترین سیاست خارجی خیلی فراز و فرود داشتیم. اصل این است که ما تابع نشویم، استقلالمان را حفظ کنیم و تصمیم، تصمیمی باشد که از درون نظام سیاسی ما برمیآید و بعد توسط رهبری تبدیل به تصمیم نهایی نظام میشود.
ما اصل این مطلب را رعایت کردهایم، اما در مورد اینکه این روش تبدیل به دکترینی شود که بقیه این را در مورد ما بفهمند که ما روش داریم و مسیرمان را بر اساس آن ترسیم میکنیم در این خصوص موفق نبودیم و دولتهایمان در این خصوص زیگزاگی عمل کردهاند و این کار به ما لطمه زده است.
این افراط و تفریطها همیشه موجب شده رهبری در آخرین نقطه از جایگاه ولایت و رهبری هزینه کنند تا اینکه توازنی به وجود بیاید. ما از 1400 به بعد باید بتوانیم منطق پایه تعاملیمان را به صورت دکترین دیپلماسی بین المللی تعریف و بیان کنیم. همه کسانی که دستی در عرصه سیاست بین المللی دارند میدانند که آمریکاییها در تعریف دکترین خودشان خیلی کار میکنند.
در این قسمت چیزی که طی این 10 سال جمع بندی کردم، دکترین اقتدار فراگیر منطقه ای ما است که باید بر آن پایدار و استوار باشیم که در منطقه دست بالای موثر را در تصمیمات داشته باشیم.
اگر این اتفاق نیفتد بسیاری از تصمیمات داخل به ضد خودش تبدیل میشود. البته باید این را مورد توجه قرار دهیم که این حرکت را با کمترین هزینه و با دقیقترین برنامه ممکن که فشار به داخل کشور نیاید، شکل دهیم و جلو برویم.
در دو سه سال اخیر با بحران ارزی که با آن مواجه شدیم این اتفاق افتاد. اما در مساله ما با فضای بین المللی تمرکز من بر روی تبدیل تعامل پایاپای به دکترین اجرایی و عملیاتی است.
مثلا آمریکاییها و اروپاییها میخواهند دسترسیشان به انرژی با بحران رو به رو نشود ما این مقدار را از آنها میپذیریم اما اینکه بخواهند تو سر قیمت بزنند و با بازیهایی که در بازار انجام میدهند، منافع ما را ضایع کنند؛ ما این را نمیپذیریم و برایمان قابل قبول نیست. بنابراین رکن اساسی تامین منافع ماست.
البته آمریکا سعی دارد با رو آوردن پرونده رژیم صهیونیستی، نظام منافع منطقهای ما را بهم بزند و منافع جهان اسلام را تغییر میدهد. این پرونده را باید به صورت جداگانه مورد توجه قرار دهیم چرا که این رژیم یک رژیم نامشروع است و باید در سازکارهای سیاسی سال های پیشرو در منطقه تعیین تکلیف شود و فلسطینیان بتوانند قدرت ملی خودشان را به دست بگیرند.
ما در دولت آقای روحانی در این خصوص ضعف نشان دادیم و دولت در دیپلماسی بین المللی فشل بود و با بحرانی که در برجام پیدا کرد یک خود انزوایی عجیب و غریبی را دنبال کرد و نتوانست راهی را باز کند.
به یک دولت فراگیر احتیاج داریم
اگر نکته پایانی دارید بفرمایید.
نبوی: ما در 1400 به دولتی نیاز داریم یک دولت فراگیر باشد. من میبینم که دائم این بحث مطرح می شود که محور، اقتصاد است، در صورتی که اقتصاد یک موضوع مشخصی در وسط میدان نیست که ما همه کارها را ول کنیم و دور آن جمع شویم و اسمش را اقتصاد بگذاریم.
رشد اقتصاد ما از همین کشورهای منطقه آغاز میشود بنابراین ما به یک برنامه جامع احتیاج داریم و نباید اقتصاد را فقط به مباحث عمرانی و داخلی و جاده و شهر محدود کنیم چون ما را زمین گیر خواهد کرد. ما نقدینگی زیادی داریم که باید آن را به زمینههای مولد تولید کارآمد تبدیل کنیم و به دست مردم برسانیم. اگر این کار را نتوانیم انجام دهیم جز تورم هیچ چیز دیگر نخواهد داشت.
امیداورم فضا به نحو خوبی باز شود و نگذاریم دو قطبیهای مسموم بیایند که اگر این بشود این بار با کاهش شدید نرخ مشارکت مردم مواجه خواهیم شد. انتخابات باید چند ضلعی شود.
منبع: تسنیم