به گزارش پرسون، خلیجفارس، که در کرانههای جنوبی و جنوب غربی فلات ایران قرار دارد و از مصب کارون و شط العرب، یعنی بنادر خرمشهر و بصره گرفته تا تنگه هرمز، یعنی آبهای مشرق جزایر هرمز و لارک و رأس مسندام (شمال عمان) امتداد دارد، یکی از دریاهای کمعمق داخلی است که در اواسط عصر سوم زمینشناسی، بر اثر تحولاتی که در دریای قدیمی و گسترده (ته تیس) حادث شد و در این میانبر اثر پیدایش زاگرس غربی فلات ایران و فرورفتگی در جنوب فلات ایران، آب اقیانوس هند از طریق دریای عمان بهطرف غرب هجوم آورد، در دنباله فلات ایران ایجاد شد.
در این رابطه عبدالکریم مشایخی رئیس بنیاد ایرانشناسی شعبه بوشهر در گزارشی نوشت: خلیجفارس که حدود ۲۲۲ هزار و ۵۰۰ کیلومترمربع وسعت دارد، ۲/۶ درصد از آبهای سطح کره زمین را شامل میشود. طول این دریا از ساحل عمان تا رأس خلیجفارس ۹۰۰ کیلومتر و عرض آن بین ۱۸۵ تا ۳۳۳ کیلومتر است. عمق متوسط این دریا بین ۲۵ تا ۳۵ متر است و گودترین نقاط آن در ساحل شمالی است، ساحل جنوبی آن عمق چندانی ندارد. چهار رودخانه بزرگ کارون، دجله و فرات و چندین رودخانه کوچک مانند جراحی و هندیجان (زهره) به خلیجفارس میریزند.
از تنگه هرمز تا دهانه اروندرود و از آنجا تا رأس مسندام جزایر مهمی از جمله: جزیره هرمز در مدخل تنگه هرمز و مقابل بندرعباس، لارک در تنگه هرمز و در جنوب جزیره هرمز، جزیره قشم که بزرگترین جزیره خلیجفارس است، جزیره هنگام در جنوب جزیره قشم، دو جزیره تنب بزرگ و کوچک در جنوب قشم، جزیره فروز در جنوب ساحل بندر لنگه، جزیره کیش (قیس) در مقابل شیب کوه، جزیره ذراب یا اندارب یا اندرابی که امروز آن را هندورابی گویند.
در مقابل ساحل شیب کوه و در مغرب جزیره کیش، جزیره لاوان از جزایر شیب کوه (جزایری که نامبرده شد در استان هرمزگان قرار دارند)، جزیره خارک در شمال غربی بوشهر، جزیره خارکو و جزیره سیری در مغرب ابوموسی و جنوب فرور، جزیره عباسک در شرق بندر بوشهر و جزیره شیف در شرق بندر بوشهر.
بنابر مطالعات انجامشده، خلیجفارس در دورههای گذشته بهمراتب گستردهتر از حال بوده، ولی باگذشت زمان در اثر رسوبگذاری اروندرود از وسعت آن کاسته شده است؛ خلیجفارس از طرف مغرب و شمال غربی به دو کشور عراق و کویت محدود میشود و در سمت جنوب آن، قسمتی از خاک عربستان سعودی و شبهجزیره قطر و سرزمین امارات متحده عربی واقع است و مشرق و جنوب شرقی آن با خاک شبهجزیره رأس مسندام (Rasal Massndam) مجاور بوده و از طرف شمال شرق به آبهای دریای عمان منتهی میشود.
گستره نام خلیجفارس در منابع تاریخی
اگرچه دریای پارس نام خود را از قوم پارس که در حدود ۸۰۰ ق. م در خوزستان و سپس فارس حکومت میکردند، گرفته است، اما برای نخستین بار نام این دریا در متن لوگان زاگسی (Lugal Zagesi) پادشاه اروک آمده است. پیش از آنکه قوم آریایی بر ایران تسلط پیدا کنند، آشوریها این دریا را در کتیبههای خود به نام نامرتو (Narmarratu) که به معنی رود تلخ است، یاد کردهاند، احتمالاً این قدیمیترین نامی است که از خلیجفارس باقیمانده است.
در تمدن ایلامی در هزاره سوم قبل از میلاد که حدود جنوب این امپراتوری را در برمیگرفت و به بوشهر کنونی (لیان قدیم، به قول یونانیان مزامبریا) محدود میشد، سنگ نبشتههایی به دست آمد که بیانگر توجه ایلامیها به سواحل خلیجفارس است. با تشکیل امپراتوری هخامنشی و تصرف فینیقیه و مصر، هخامنشیان به ضرورت توسعه و نفوذ خود در دریاها پی بردند. اقدام داریوش در شناسایی مسیرهای دریایی نشان میدهد که این پادشاه به منطقه خلیجفارس توجه خاصی داشته است.
اگرچه نام دریای پارس به صورت مستند در آثار مورخان و جغرافیدانان یونانی آمده، اما در کتیبهای که از داریوش هخامنشی در تنگه سوئز مصر یافت شد، عبارتی به این مضمون آمده که: «درایه تی هچا پارسیا آئی تی» که زبانشناسان آن را به این صورت معنی کردهاند: دریایی که از پارس میرود (سر میگیرد)؛ چنانکه ملاحظه میشود، از این دریا بهعنوان دریای پارس یادشده است.
بیش از سیزده تن از مورخان و جغرافیدانان یونانی و رومی مانند هکاتائوس (۴۸۰ ق. م)، ویکائرخوس (۳۰۰ ق. م)، آراتستن (۲۱۰ ق. م)، هیپارخوس (یا هیپارک) (۱۳۰ ق. م)، پوزیروتیوس (یک ق. م)، استرابو (یک ق. م)، پومپوتیوس (یک میلادی)، کنت کورث (یک میلادی)، فلاریوس آریانوس (۱۴۰ میلادی)، بلطمیوس (قرن دوم میلادی)، پری اجب (۳۰۰ میلادی) و اوروزیوس (۴۰۰ میلادی) در آثار خود خلیجفارس را به نام سینوس پرسیگوس، پرسیکوم ماره، پرسیکون کاای تاس آوردهاند.
تا قبل از نئارخوس (Nearchus) (۲۴-۳۲۵ ق. م) برداشتهای جغرافیایی از خلیجفارس مبهم بود و نویسندگان یونانی، خلیجفارس، خلیج عدن و دریای سرخ را تحت عنوان دریای اریتره، نامگذاری کرده بودند.
فلاویوس آریانوس (Flavius Arrianus) که در قرن دوم میلادی زندگی میکرد، در کتاب معروف خود آنابازیس (Anabasis) از سفر دریایی نثارک که به دستور اسکندر مأموریت داشت از رود سند به دریای عمان و خلیجفارس برود و به مصب فرات داخل شود، سخن گفته و نام این دریا را پرسیکون کاای تاس (Persikon Kaitas) نوشته که ترجمه تحتاللفظی آن خلیجفارس است.
کلودیوس پتوله مااوس (Cloudius Ptolemaeus) یا بطلمیوس معروف که از بزرگان علم هیئت و جغرافیای قدیم است و در قرن دوم قبل از میلاد زندگی میکرده، در کتاب بزرگی که در علم جغرافیا به زبان لاتین نوشته از این دریا بهعنوان پرسیکوس سینوس یاد میکند. بنابراین همانگونه که نوشتیم بسیار از مورخان و جغرافیدانان مشهور یونانی و رومی نام این آبراه مهم را دریای پارس نوشتهاند.
در کتابهای معتبر جغرافیایی و تاریخی که در سدههای نخستین اسلامی تألیف شدهاند و به مناسبتی از دریای پارس نامی به میان آمده، از این دریا با نام بحر فارس، البحر الفارسی، الخلیج الفارسی و خلیجفارس یاد شده است.
بعضی از جغرافیدانان اسلامی معتقدند که بحر الفارسی به گستره آبی وسیعی اطلاق میشده است و محدودهای که امروز به نام خلیجفارس شناخته میشود، تنها قسمتی از دریای پارس به شمار میرود.
ابن فقیه که کتاب خود را با عنوان مختصر کتاب البلدان در سال ۲۷۹ هجری تألیف کرد، از این دریا به نام بحر فارس یاد کرده است.
ابن رسته در کتاب الاعلاق النفسیه که در سال ۲۹۰ هجری در اصفهان تألیف شده و ابوالقاسم عبیدالله بن احمد بن خردادبه که در قرن چهارم هجری میزیسته در کتاب معروف المسالک و الممالک و ابواسحاق ابراهیم بن محمد الفارسی الاصطخری که در قرن چهارم هجری میزیسته است در کتاب المسالک و الممالک از این آبراه مهم با عنوان بحر الفارسی یاد کردهاند.
اصطخری دراینباره مینویسد: «بدان که دریای پارس شعبهای از دریای محیط است که این دریا از صین (چین) بیرون میآید و از شهر واقواق میگذرد تا میرود بر حدود شهرهای سند و هند و کرمان تا آنجا که به پارس میرسد.» (اصطخری، ۱۳۴۰:۱۰۷)
مؤلف کتاب حدود العالم من المشرق الی المغرب پس از توضیح درباره حدود بحر الاعظم به پنج خلیج اشاره میکند که یکی از آنها خلیج پارسی است. او در این باره مینویسد: «و چهارم خلیج پارس خوانند که حد از پارس برمیگیرد با پهنای اندک تا به حدود سند رسد.»
همچنین ابوالحسن علی بن الحسین بن علی المسعودی در دو کتاب مشهور خود مروج الذهب و معادن الجوهر و التنبیه و الاشراف و مقدسی در کتاب البدء و التاریخ و ابن حوقل در کتاب صوره الارض که آن را به سال ۳۶۷ قمری به پایان رسانده، آن را بحر الفارس نامیدهاند.
ابن بلخی در کتاب فارسنامه، یاقوت حموی در معجم البلدان، ابوعبدالله زکریا بن محمد بن محمود قزوینی در کتاب آثار البلاد اخبار العباد و حمدالله مستوفی در کتاب نزهه القلوب و دهها مورخ و جغرافیدان مسلمان دیگر این خلیج را خلیجفارس (بحر فارس) نامیدهاند.
محمدجواد مشکور در مقالهای با عنوان نام خلیجفارس که به مناسبت برگزاری درس گروهی خلیجفارس آن را نوشته و ادارهکل انتشارات و رادیو در جلد اول مجموعه مقالات خلیجفارس به چاپ رسانیده است، بیش از چهل کتاب و مأخذ معتبر معرفی میکند که نویسندگان آن آثار، نام این دریا را خلیج پارس معرفی کردهاند. شایانذکر است که خلیج العربی در کتابهای تاریخی و جغرافیایی قدیم مطلقاً به دریای سرخ که بین تنگه باب المندب و کانال سوئز قرار دارد، اطلاق میشد و به مناسبت شنهای سرخ ساحل آن را به یونانی اریتره (Erithree) و به لاتین ماره روبروم (Marerubrum) یعنی دریای سرخ و بحر قلزم میخواندند.