سایت خبری پرسون ـ شاید اگر یک کتاب باشد که همه ما ایرانیان باید آن را با دقت بخوانیم رمان «دن کیشوت» اثر سروانتس اسپانیایی است.
دن کیشوت شوریده دیوانه احوالی است که به خاطر مطالعه زیاد کتابهای سلحشوری ـ پهلوانی ارتباط خود با واقعیت را از دست دادهاست.
دن کیشوت تحت تأثیر این توهم و خیال چون پهلوانان اساطیری شروع به سفر میکند و خود را قهرمان و پهلوانی سرگردان و سترگ میبیند که قرار است برای رسیدن به عشق ناب زیباروی و شاهزاده نجیبش سختیها و مشقات زیادی را به جان بخرد و همچون هرکول و اسفندیار از خانهای چندگانه خود سرافراز و پیروز بیرون آید.
همراه و همدم این پهلوان سرگردان، «سانکو پانزا»، روستایی سادهدل و بیسوادی است که به طمع قدرت و ثروت همراه او شدهاست و گاهی بر توهمِ جنونآمیز دن کیشوت میدمد و گاهی نیز دچار یأس و خستگی شده و جنون ارباب را یادآور میشود.
مواجهه برخی از سیاسیون ما با جهان پیرامون خود بسیار شبیه نگاه دن کیشوت به جهان پیرامون خویش است. محمود احمدینژاد را در نظر بگیریم.
احمدینژاد بهمانند دن کیشوت توسط سانکو پانزهای خود که هر کدام به امید و طمعی به او دخیل بسته بودند ارتباط کامل خود با جهان واقعی را از دست داد و خود را در هالهای از نور میدید که از سازمان ملل و خیابانهای نیویورک تا کودک اسپانیایی در آغوش مادرش او را میشناختند و چشم امید به شمشیر و زره پولادین او بسته بودند.
احمدینژاد هم بهمانند دن کیشوت که همه چیز از آسیابهای بادی تا تابوت مرده و کاروانسرای مفلوک و لگن سلمانی و... را توطئهای علیه خود میدید، تمام جهان و جهانیان را مفتون قدرت خود میدید و معتقد بود که همگان از شرق تا غرب در حال توطئه برای زمینگیر کردن آرمانهای الهی او هستند.
او در این توهم خود چنان غرق شد که هیچگاه دیگر توان بیرون آمدن از آن قالب را نیافت و هنوز هم در توهم اینکه روزی با اعمال پهلوانی و محیرالعقول جهان را نجات داده و عدالت و سعادت و بهار و برادری را برای بشریت به ارمغان خواهد آورد، به سر میبرد.
البته نگاه دن کیشوتی صرفاً برای احمدینژاد و نزدیکان او نیست و این نوع نگاه کم و بیش در میان بسیاری از فعالین سیاسی و مردم ما همیشه رایج بودهاست. بسیاری از مسئولین و رسانهها و بهطبع آن مردم ما، به خود و کشورمان همچون تافتهٔ جدابافتهای از جهان مینگرند که توسط نیروهای اهریمنی و شیطانی احاطه شدهاست و تمام جهانیان کار و فکری جز تلاش برای ضربه زدن به نظام سیاسی و مردم ایران ندارند.
در جهان خیالی آنها از خشکسالی و کمبود بارندگی در دشت لوت تا متون درسی کودکان ابتدایی و فیلمهای پر فروش هالیوود و بالا رفتن سن ازدواج و کاهش زادوولد و ویروس کرونا و آلودگی هوای تهران و رأی آوردن و نیاوردن ترامپ و خلاصه هر رویداد و مشکل و مسئله بینالمللی و داخلی همگی در راستای توطئه و ضربه زدن به نظام سیاسی و ملت ایران طراحی شدهاست.
همانگونه که احوال و اوضاع دن کیشوت هم بهشدت کمیک و هم به واسطه آسیبهایی که میبیند و رنجهایی که میکشد بسیار غمانگیز است، حال ما و این دست مسئولان ما هم چنین است.
وضعیت امروز ما و برخی رفتارهای سیاسی و اجتماعی ما برای خودمان و جهانیان گاهی هم بهصورت طنز جلوهگر میشود و هم آسیبهایی که از این شیوه نگرش به خودمان وارد میکنیم مایه تأسف فراوان است.
نویسنده: فرهاد قنبری ـ فعال رسانه ای