یادداشت میهمان؛

قصه ناتمام وکیل ستیزی

یادداشت/معلوم نیست سیاستگذاران رسانه ملی چه اصراری دارند تا در همه سریالهای پرمخاطب خود این مطلب را به جامعه بقبولانند که هر جا کلاهبرداری و دزدی و جعل و خیانت در امانت است حتما پای یک وکیل نیز در میان است!

تصویر قصه ناتمام وکیل ستیزی

سایت خبری پرسون- ظاهرا قصه وکیل ستیزی ها در جامعه امروز ما همچنان ادامه داشته و بنا نیست صنف مظلومی که وظیفه ای بجز دفاع از حقوق شهروندان ندارد از تحقیر و تعقیب و هراس افکنی های پی در پی خلاصی یابد.

وکیلی را در استان لرستان به اتهام نگارش مطلبی در باب زمینه های ناامنی حرفه وکالت و چرایی قتل وکیلی دیگر، به محکمه کشانده شده و تفهیم اتهامش می کنند.

صدا و سیما نیز که خود را متولی تمام عیار فرهنگ و فرهنگ سازی می داند بنا ندارد تا از در آشتی با وکیل برآید و دست از سر کچل نهاد وکالت بردارد.

در ایام نوروز که مردم به دلیل شیوع این بیماری منحوس ناگزیر از ماندن در چهاردیواری خانه بوده و تفننی به جز تلویزیون و برنامه های آن ندارند، سریال نون.خ با دستمایه ای از طنز روی آنتن رفته و به دلیل موضوع مناسب آن مقبولیت نسبی نیز در میان مردم پیدا می‌کند.

در این سریال باز هم به سیاق گذشته، منفی‌ترین نقش از آن «وکیل» است که با همراهی و همدستی مجرمی جاعل، گواهی فوت نقش اول سریال را جعل تا از این طریق ثروت زیادی را بالا بکشد.

معلوم نیست سیاستگذاران رسانه ملی چه اصراری دارند تا در همه سریال‌های پرمخاطب خود این مطلب را به جامعه بقبولانند که هر جا کلاهبرداری و دزدی و جعل و خیانت در امانت است حتما پای یک وکیل نیز در میان است!

اصولا انسان‌ها در حیات اجتماعی خود برخوردار از یک سری حق و تکلیفند که زندگی شهروندی آنان را شکل می دهد. «حق» گوهری است که از سرشت آدمی و طبع بشری ریشه گرفته و به صورت یکسری نیازهای ذاتی در وجود انسانها متبلور می شود مثل حق حیات، حق آموزش، حق سلامت، حق اشتغال و ...«تکلیف» نیز امری وضعی است که از بایسته های زندگی گروهی و اجتماعی منبعث گردیده و انسان ها را در درون جامعه به مراعات بایدها و نبایدها مکلف می‌نماید.

در دنیای امروز، تفاوت و طبقه‌بندی نظامهای سیاسی در نوع نگاه و میزان تمایل آنان به تقویت و برجسته کردن «حقوق» یا «تکالیف» انسان ها مشخص می‌شود. نظام هایی که ساختاری مردم گرایانه دارند به حقوق انسان ها توجه بیشتری کرده و نهادهایی که مدافع آن هستند را پر و بال بیشتری می‌دهند بر عکس در نظامهای تمامیت خواه یا توتالیتر روی خوشی به این نهادها نشان داده نشده و دستگاههایی که با امر «تکلیف» سروکار دارند عزیز و مقدس شمرده می‌شوند.

این که در جوامع توسعه یافته بالاترین ارزش و احترام از آن «وکیل» بوده و نهاد وکالت از مصونیت و اعتبار فراوانی برخوردار است اما بر عکس در کشور ما نهاد «امنیت» و سازمان «روحانیت» بالاترین قرب و منزلت را دارند از این زاویه قابل تحلیل است.

به نظر می‌رسد راهی را که صدا و سیما در سیاست های وکیل ستیزانه خود می پیماید به ناکجا آباد ختم خواهد شد.

سمت گیری این رسانه نه به سوی واقعیت‌های اجتماع، بلکه متوجه یک دنیای تخیلی و من درآوردی است او تلاش دارد تا از جهان موجود به یاری عناصر دلخواه خود جهانی پنداری بسازد که هیچ پیوندی با جهان تجربی ندارد.

تجربه های بشری و سرنوشت محتوم ممالکی که چنین راهی را طی کرده‌اند گویای این واقعیت است که انگاره های تمامیت خواهی عمر درازی ندارند و زرورق پندار آنها نهایتا به صخره سخت واقعیت برخورد کرده و در هم می‌شکند.

اردشیر محمدی ـ فعال رسانه ای

281184