به گزارش سایت خبری پرسون، ابوالفضل بانی در یادداشتی نوشت:
نزدیک به چهار سال از پیدایش سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر (ساترا) میگذرد. تنها نمود بیرونی این سازمان که قرار است بر فضای مجازی نظارت کند ساختمان آبی رنگ نبش خیابان شهید مفتح است و لا غیر، این سازمان از حمایت تام و تمام حاکمیتی نیز برخوردار است و رییس آن معاون سازمان صدا و سیما است. در این چهار سال ساترا دو رییس به خود دیده است، رییس اول هماکنون نماینده قزوین در مجلس است لطفالله سیاهکلی به اصطلاح رادیو تلویزیونی بود از رادیو تلویزیون زنجان تا معاونت سازمان صدا و سیما و همچنین ریاست بر سازمان ساترا، اما رییس دوم سیدمحمد صادق امامیان که در سایت ساترا با مدرک دکترای سیاستگذاری عمومی از دانشگاهی در انگلستان در آذرماه 97 سکان ساترا را از رییس قبلی تحویل گرفت و بیش از 2 سال است که مهمترین سازمان نظارت بر فضای مجازی را مدیریت میکند.
به گفته یکی از کارشناسان فضای مجازی بیش از 500 هزار محتوای صوت و تصویر در سایتهای داخلی بارگذاری شده و همچنان و در چشم بههم زدن بر تعداد این محتواها اضافه میشود. اینکه آیا چه کسی متولی نظارت بر فضای مجازی است در این یادداشت نمیگنجد. چرا که این اقیانوس بیکرانه را از سویی وزارت ارشاد به سمت خود میکشد از سویی سازمان صداو سیما و از سویی شورای عالی فضای مجازی و البته دیگران که کمتر نماد و نمود بیرونی دارند و گاه با تلفنی، نامهای و تشری از سایت و رسانهای میخواهند تا محتوایی را از سایت خود حذف کنند یا آن را تغییر دهند. اینها همه مقدمهای بود برای موضوع کلیپ تازه آقای خواننده آنور آبی که به مساله روز فضای مجازی تبدیل شده است و باز در کنار این دریای بیانتها برخی به امواج و تلاطم دریا خرده میگیرند...
بیآنکه راه چارهای از ابتدا یافته باشند. چگونه است که در این چهل سال که انحصار رسانههای دیداری تنها در دست صدا و سیماست و مقتدرانه با هر نوع تلویزیون خصوصی و غیرحاکمیتی مخالفت شده است. این سازمان عریض و طویل که در مقایسه با بسیاری از بنگاههای خبری و شبکههای تاثیرگذار منطقهای و جهانی با انبوه کارمند و حقوق بگیر و دکتر و مهندس روبروست.
چرا در ابتدای شکلگیری vodها با آنهمه امکانات بسیار و ارتزاق از بودجه عمومی کشور به فکر نبودند؟ از زمان آقای ضرغامی که حالا در دیدار با اصحاب سیاست افکار بدیعی ابراز میکند فضای مجازی کمکم شکل گرفت و به سرعت گسترش یافت و با پیشرفت اعجابانگیز صنعت موبایل در مقابل چشم هر فردی از جامعه قرار گرفت کسی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی متوجه این تغییر شگفتانگیز در جهان رسانهها نشد؟ و اگر شدند چه اقدام عملی انجام شد؟ مگر صدا و سیما به تنهایی انحصار رسانههای دیداری و شنیداری را در دست خود نداشت؟ مگر هر تلویزیون اینترنتی که آن زمان شکل گرفت به فشار و تهدید این سازمان بسته نشد؟ اکنون سازمان ساترا با این پای لنگ به دنبال نظارت بر کجای این دریای متلاطم است؟ اصلا از نظر دانش اجتماعی و رسانهای و با کدام توان تخصصی و فنی میتواند در مقابل امواج این دریای سهمگین مقابله کند؟ کدامیک از اصحاب رسانههای مجازی حداقل تعامل با ساترا داشتهاند؟ با کمال تاسف در فضای مجازی هر چه کنکاش شد هیچ اثر رسانهای از رییس فعلی این سازمان یافت نشد، جز اینکه ایشان عضو بنیاد ملی نخبگان است!
سازمانی با این مسوولیت و ماموریت سنگین تاکنون تنها اکتفا کرده است به مجوز دادن به تعدادی از سایتهای با محتوای صوت و تصویر! کدام نیروی کیفی از فضای مجازی در ساترا به کار گرفته شدهاند؟ فرآیند عملیاتی شدن پروژهها در این سازمان سرعت مناسب را ندارد. این سازمان باید پروژهمحور باشد و نظارتها در تنگناهای پر پیچ و خم اداری گرفتار گذشت زمان نشود. گاه احساس میشود مفهوم فضای مجازی و سرعت اعجابآور آن در چشمانداز مدیران ساترا جایی ندارد. مگر از ایجاد vodها چقدر میگذرد؟ چطور بخش خصوصی توانسته است با توان بسیار محدود خود به چنین موفقیتهایی دست یابد؟ بنیانگذاران این vodها فرزندان همین آب و خاک و شخصیتهای دلسوز و اصیل رسانهاند، چگونه است که سازمان صدا و سیما بهرغم هزینههای چند صد میلیاردی تاکنون هیچ توفیقی در این راه نداشته است؟ اینها و دهها سوال دیگر در پایان منتهی میشود به این واقعیت موجود که با پای لنگ ساترا نمیتوان غزال تیزپای فضای مجازی را دنبال کرد. این کلیپ ساسیمانکن هم آخرین کلیپ از این دست نخواهد بود. هر لحظه و هر دقیقه نگاه میلیونها کاربر ایرانی در آماج اینگونه برنامههاست باید تدبیری تازه اندیشید وگرنه اینبار بر خلاف گفته سعدی این خر لنگ به منزل نمیرسد.
منبع: اعتماد