پرسون از شقاوت زندگی بر دوش کوله بران گزارش می دهد؛

«کوله بری» راهی بی بازگشت و گاه مدفون شدن در برف+فیلم

بسیاری از «کوله بران» در طول مسیر حمل بار و کارتن های بزرگ یا از کوه سقوط می کنند و در دره می افتند و یا بمانند تو برادر کردستانی در برف و کولاک یخ می زنند.

به گزارش سایت خبری پرسون از کردستان، شغل و حرفه «کوله بری» زمستان و تابستان نمی شناسد. کوله بری جاده آسفالت و دره و باتلاق و جنگل را نمی شناسد.

آنچه که «کوله بر» به امید آن قدم در این مسیر سخت و گاهی بی بازگشت می گذارد، دیدن چهره خندان و گُل انداخته خانواده اش است.

این یک اپیزود کوتاه؛ اما کامل و مجمل از زندگی یک «کوله بر» است.

کوله بری که در میانه قانون دست به دست می شود، گاهی قانون گوش چشمی از روی ترحم به وی دارد، گاهی وی را عامل بی ثباتی اقتصاد معرفی می کند و گاهی هم ....

بگذریم با شروع فصل زمستان و بارش سنگین برف و کولاک کوله بران فارغ از این همه مشکلات همچنان بار بر دوش در کوه و دره و دشت طی طریق می کنند.

راهی که اعتمادی بدان نیست، راهی که گاه بازگشت دارد و گاه بی بازگشت است.

هنوز داغ مرگ دو برادر «کوله بر» در کردستان فراموش نشده است. برادرانی که برای کمترین درآمد جان عزیز خود را در سرمای استخوان سوز کوههای سربه فلک کشیده کردستان از دست دادند.


بیشتر بخوانید:

ایجاد 1800 طرح اشتغال زایی برای کوله بران کردستان

مرزبانی، کولبری را جرم می داند؟


در این روزها در مرزهای کردستان با اقلیم کردستان عرق شاهد فعالیت کوله بران هستیم، کوله بری پیر و جوان، مرد و زن نمی شناسد و این یک قانون ظالمانه است که زندگی بر همه کوله بران تحمیل کرده است.

مصطفی؛ جوان که کوله بری در کوه ها گَرد پیری را زودتر از آنچه که در انتظارش بود بر چهره اش پاشیده است در این باره به خبرنگار پرسون می گوید: هیچ کسی حاضر نیست جان خود را برای درآمد اندکی در این کوهها و دره ها به خطر بیندازد، ولی وقتی که خانواده گرسنه هستند و هیچ کارخانه و... برای کار نیست، چاره ای جز کوله بری نداریم.

این کوله بر جوان کردستانی ادامه داد: شب و روز برای مبلغی ناچیز باید کارتن ها و جعبه های بزرگ را بر دوش خود حمل کنیم، که به چشم خودم دیده ام که بسیاری از دوستانم با همان باری که بر دوش دارند به میان دره پرت شده اند، ولی چاره چیست!!

مصطفی دو فرزند خردسال دارد و امیدوار است که هرگز مسیر پدرشان را نروند. می گوید: دوست دارم زحماتی که در سرما و گرما می کشم به نتیجه برسد و فرزندانم عاقبت به خیر شوند. هرگز دوست ندارم که فرزندانم و حتی دیگر کودکان با این شغل که بیشتر به بیگاری شبیه است آشنا شوند.

این کوله بر از سختی های طبیعی و قانونی کارش می گوید: کوله بران هنوز نمی دانند کاری که انجام می دهند قانونی است یا غیرقانونی! اگر قانونی است پس چرا ساز وکاری برای آن تعریف نشده است و مجبوریم که در میان صخره ها و برف و آنهم به صورت شبانه تردد کنیم و اگر غیرقانونی است که بحث آن جداست.

مصطفی از زنان و سالخوردگانی سخن به میان می آورد که برای امرار معاش روزانه خود به پیشه کوله بری روی آورده اند.

وی می گوید: در میان کوله بران زنان و سالخوردگان زیادی داریم که مشکلات و سختی های زندگی آنها را در کوهها و دشت ها آواره یک لقمه نان کرده است.

به هر حال پای درددل کوله بران نشستن چیزی جز اندوه و حسرت برای ما ندارد و این قانون است که باید درد دل این عزیزان و زحمتکشان را گوش کند.

امید کوله بران بر ساماندهی شغل آنان توسط دولت است که اگر این امر محقق شود بی شک هم کوله بر به حق خود می رسد و هم اینکه اقتصاد آسیبی نمی بیند.

با این وجود باید این حقیقت را بیان کرد که کوله بران «کول» خود را به مافیای بزرگ قاچاق کالا در کشور به نوعی اجاره داده اند و هزینه این اجازه برای «کوله بر» اندک و برای طرف دیگر بسیار پرمنفت است.

آیین مهر ـ استان کردستان

223805