یادداشت؛

نتورک مارکتینگ؛ بلای جیب و روان جویندگان کار!

بعید است که در کلانشهری مثل تهران زندگی کرده باشید و سر و کارتان به بازاریابان شبکه‌ای (Networker) نیفتاده باشد یا به اصطلاح خودشان، پرزنت نشده باشید.

سایت خبری پرسون، بازاریابی شبکه‌ای (Network Marketing) نوعی بازاریابی است که در آن، اولاً بازاریاب خودش مشتری بوده است و ثانیاً پورسانت بازاریابی فقط به جیب خودش نمی‌رود بلکه به جیب خودش و سلسلۀ کسانی می‌رود که آخرین‌شان او را وارد این کار کرده است! به همین دلیل است که به چنین شرکت‌هایی شرکت هرمی می‌گویند چون مشتری-بازاریاب‌های آن درست مثل یک هرم رشد می‌کنند.

البته در کشور ما، فعالیت شرکت‌های هرمی خارجی غیرقانونی است که نمونۀ بارز آن «گلدکوئست» است. اما برخی شرکت‌های داخلی مثل «وست‌ویژن» و «بادران» با همین شکلِ کاری، فعال هستند. به همین دلیل لازم است دربارۀ بازاریابی شبکه‌ای بیشتر اطلاع داشته باشیم تا متضرر نشویم.

شاید بزرگ‌ترین اِشکال همۀ شرکت‌ها فعال در حوزۀ بازاریابی شبکه‌ای این باشد که کسب درآمد در این شرکت‌ها عادلانه نیست. چرا؟ روشن است، فرض کنید نفر «شماره ۱» که قاعدتاً خود شرکت است، نفر «شماره ۱-۱» و نفر «شماره ۱-۲» را وارد می‌کند و بابت هر کدام هم پورسانتی به جیب می‌زند. تا اینجا مشکلی در کار نیست، اما از اینجا به بعد هرچقدر نفر «شماره ۱-۱» و نفر «شماره ۱-۲» کار کنند و افرادی را وارد کنند پول‌اش به جیب نفر «شماره ۱» هم می‌رود. یعنی در چنین نظامی، نفراتی که زودتر وارد شده‌اند می‌توانند پولدارتر باشند بدون اینکه هیچ زحمتی بکشند!

دومین اشکال این‌گونه شرکت‌ها این است که مشتری از بازاریاب تفکیک نشده است. به زبان ساده بگویم، عموم کسانی که می‌خواهند وارد کار بازاریابی شبکه‌ای شوند دنبال شغل بازاریابی هستند وگرنه خودشان می‌توانند آن کالا و یا خدماتی را که فلان شرکت هرمی ارائه می‌دهد به قیمت بسیار ارزان‌تر (بدون دادن پورسانت به هرم) به‌دست آورند. اما شرکت به این جویندگان کار می‌گوید صبر کن، اگر کار می‌خواهی اول باید از من خرید کنی و سبیل هرم مرا هم چرب کنی!

تا اینجا دو اشکال اساسی بیان شد که به ساختار شرکت‌های هرمی یعنی اصل بازاریابی شبکه‌ای وارد است. اما اشکال سوم مربوط به روش کار این شرکت‌هاست. احتمالاً تا همین الان حدس زده‌اید که دربارۀ چه می‌خواهم سخن بگویم. بله، درست است: پرزنت!

متأسفانه عموم بازاریابان شبکه‌ای که عمدتاً خودشان هم قربانی شرکت هستند با روشی ثابت شما را به چنین کاری دعوت می‌کنند که به هیچ عنوان اخلاقی نیست. آنها هیچ‌وقت نمی‌گویند می‌خواهند شما را به کار در یک شرکت هرمی دعوت کنند، فقط وعدۀ درآمد کلان می‌دهند! درآمدی که البته خودشان هم احتمالاً یک‌دهم‌اش را تاکنون ندیده‌اند. سپس وقتی شما از زمان ارزشمند خودتان می‌زنید و خود را به فلان کافی‌شاپ نزدیک میدان جهاد می‌رسانید متوجه می‌شوید گول خوردید و باز هم با یک شرکت هرمی دیگر مواجه هستید و دارند شما را پرزنت می‌کنند! وای که چه حال بدی است سر کار بودن، درست مثل تشنه‌ای که با هزار امید فقط خود را به سراب رسانده است...

اما متأسفانه عموماً پرزنت به همین‌جا ختم نمی‌شود! تقریباً محال است که بتوانید به طور منطقی به یک بازاریاب شبکه‌ای بفهمانید که می‌دانید بازاریابی شبکه‌ای چیست و به چنین کاری علاقه ندارید. گویی همۀ آنان هیپنوتیزم شده‌اند و می‌خواهند شما را هیپنوتیزم کنند. شاید فقط وقتی که میز را ترک می‌کنید از شما دلسرد شوند.

خلاصه اینکه بازاریابی شبکه‌ای چیزی جز دلال‌بازی ناعادلانه و عموماً غیراخلاقی نیست و نیک مشخص است که آنچه امروز اقتصاد کشور ما بِدان نیازمند است تولید کالا و ارائۀ خدمات است، نه شکلی ناجور از دلال‌بازی! و چه بهتر که اگر کسی پولی دارد و جویای کار است یا خودش مستقیماً کسب و کاری مفید راه بیندازد یا به طور دقیق با بورس آشنا شده و در شرکت‌ها و کارخانجاتی سرمایه‌گذاری کند که واقعاً مشغول تولید کالا یا ارئۀ خدمات هستند.


نویسنده: شهریار شریعت- فعال رسانه

209180

سازمان آگهی های پرسون