به گزارش پرسون؛ وقتی درآخرین روز تابستان آخرین سال دهه 50 شمسی، غول بی شاخ و دم جنگ با پرواز هواپیماهای دشمن بعثی برسرِ ایران افتاد و صدای گوش خراش آن، هشت سال آسایش را از ایرانیان دریغ کرد، مردانی هم بودند که عزیزترین گوهر عمر را که همان جانشان بود، کف دست گرفتند تا ارتش صدام و ایادی اش را به عقب برانند.
این حماسه بزرگ، قابل وصف نیست مگر به دست توانای نویسندگان و شاعرانی که قلم در دست گیرند و بنویسند از آنچه در جبهه ها و میان صدای توپ و تانک بر فرزندان این سرزمین گذشت...
شرحی بردلاوری ها و ایثارگری ها، پیروزی ها و شکست ها و زبونی دشمنی که حتی ذره ای از خاک وطن را نیزبه چنگ نیاورد.
پیمان کلانتر معتمدی، یکی از این شاعران نام آشناست که سروده او با نام "منظومه خاک وخون" درسال 96 ازسوی مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل، رونمایی و از سوی انتشارات سازمان فرهنگی، اجتماعی، ورزشی شهرداری اصفهان روانه بازار کتاب شد.
این منظومه در وصف وقایع خرمشهر از آغاز جنگ تا آزادسازی و بررسی نقش اصفهانی های فاتح خرمشهر، سروده شده است که آن را نخستین مثنوی حماسی با موضوع آزادسازی خرمشهر می دانند.
اما هفته دفاع مقدس امسال فرصتی بود تا نسخه صوتی این کتاب در برنامه " در رسای یک حماسه " و به همت مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل و فرهنگسرای پایداری وابسته به سازمان فرهنگی، اجتماعی،ورزشی شهرداری اصفهان رونمایی شود.
در این مراسم مجازی که بصورت زنده از صفحه اینستاگرام اصفهان فرهنگ( ISFAHANFARHANG) پخش شد، ناخدا یکم تکاور جانباز، حسن مسعودی راد، از نخستین روزهایی گفت که صدای آژیر جنگ بلند شد.
وی اظهار داشت: در چنین روزی بود که برای تیراندازی به میدان تیر بوشهر رفته بودیم و چند هواپیما با رنگ نامانوس در آسمان ایران مشاهده کردیم؛ زمانی که دیدیم دو فروند هواپیمای ارتش ایران آنها راتعقیب می کنند فهمیدیم که جنگ آغاز شده است و به پادگان بازگشتیم و روز بعد در خرمشهر بودیم تا صدام فکر نکند که این بیشه از شیر خالی است.
مسعودی راد ادامه داد : صدام با 12 لشکر، یک گردان تکاور و یک تیپ تفنگدار، قصد داشت درعرض 24 ساعت خرمشهر و سپس ماهشهر و آبادان را تصرف کرده و به سوی بوشهر حرکت کند اما به او فهماندیم که " زهی خیال باطل ".
در ادامه این گفت وگوی زنده اینستاگرامی، سردار امیر حسن پور، جانباز هشت سال دفاع مقدس و از سرداران سپاه پاسداران گفت: صدام پیش از حمله به ایران تمام توان دفاعی ایران و یگانهای موشکی و پروازی ما را سنجیده بود.
این راوی دفاع مقدس افزود: روی تابلویی در ورودی خرمشهر جمعیت این شهر را 36 میلیون نفر ذکر کرده بودند که برای بازدیدکنندگان بسیارجالب و سوال برانگیز بود؛ من برای آنها توضیح می دهم که در آغازجنگ جمعیت ایران 36 میلیون نفر بود و حقیقتا" همه آنها در آزادسازی خرمشهر نقش دارند و ارتش، سپاه، یگان های هوایی، زمینی و دریایی مانند دانه های یک زنجیر موتور دفاع مقدس را به حرکت در آوردند.
سرهنگ خلبان مسعود نیک مرد، از جانبازان دفاع مقدس نیز در این مراسم به بیان تجربیات و خاطرات خود از هشت سال دفاع مقدس پرداخت.
وی بیان کرد: روزی در نقطه مرزی از دوربین هلیکوپتر خود هواپیمایی با پرچم عراق مشاهده کردم؛ اولین موشک را به ساختمان پاسگاه مرزی زدیم و پاسگاه آنها را با خاک یکسان کردیم. دشمن در پاسخ، شروع به تیراندازی به سمت ما کرد و چون روی رودخانه هورالعظیم پرواز می کردیم گلوله ها به داخل آب می رفت و ما آسیبی ندیدیم.
نیک مرد افزود: در 15 دقیقه هرچه مهمات داشتیم بر سرآنها خالی کردیم و به پادگان بازگشتیم؛ سپس قرارگاه ما تغییر کرد و از دهلاویه به نزدیکی خرمشهر منتقل شدیم.
این خلبان ارتش گفت: بعد از آزادسازی جاده اهواز – خرمشهر با هلیکوپتر روی جاده می نشستیم تا برای پرواز بعدی آماده شویم و طول هر پرواز ما 6 تا 7 دقیقه بود؛ در همین حین و بدون اینکه هلییکوپتر را خاموش کنیم سوخت گیری انجام می شد و شاید هر خلبان در روز 7 تا 8 سورت پرواز داشت که بی سابقه بود و این کار تا روزی که خرمشهر آزاد شد ادامه داشت.
در پایان این مراسم، نسخه صوتی"منظومه خاک وخون" با حضور مهدی تمیزی، معاون فرهنگی و هنری سازمان فرهنگی اجتماعی، ورزشی شهرداری اصفهان، رضوان پورعصار، مدیر مرکز اصفهان شناسی و خانه ملل این سازمان و پیمان کلانتر معتمدی، سرآینده منظومه، رونمایی شد.
پیمان کلانترمعتمدی دراین خصوص گفت: کتاب"منظومه خاک وخون" پس از رونمایی درسال 96، با صدای خود من به صورت فایل صوتی درآمد و خلق این منظومه، یکی از افتخارات زندگی من است.