پرسون گزارش می‌‌دهد؛

مکانیزم تاثیرگذاری نرخ بهره کوتاه مدت بر تورم چیست؟

نرخ بهره کوتاه مدت را باید برای پایداری مالی و پایدارسازی بدهی دولت استفاده کرد و تورم نرخ بهره یک ساله باید حدود ۳۰ درصد باشد.

به گزارش پرسون، در این گزارش قصد داریم مکانیزم تاثیرگذاری نرخ بهره کوتاه مدت بر تورم را بررسی کنیم. با ما همراه باشید.

نرخ بهره کوتاه مدت را باید برای پایداری مالی و پایدار سازی بدهی دولت استفاده کرد. تورم نرخ بهره یک ساله باید حدود ۳۰ درصد باشد.

این بدین معناست که شما اگر سپرده گذاری کنید نرخ بهره حقیقی که به پول تعلق می گیرد ۱۵- درصد است بخاطر این که از لحاظ اسمی مقدار پولی که اضافه شده است ۱۵ درصد است منتها ارزش واقعی ۳۰ درصد کم شده است بنابراین ۱۵-۳۰ می شود ۱۵- یعنی نرخ بهره حقیقی شما الان منفی است و اگر من در بانک سپرده گذاری کنم بعد از یک سال تقریبا ۱۵ درصد ارزش واقعی پول من کم شده و قدرت خرید نیز کمتر می شود.

این مساله یک مشکل بزرگ در اقتصاد ایجاد می کند. اولین مشکل این است که وقتی نرخ بهره حقیقی منفی است این سیگنال را می دهد که پس انداز نکنند و بیشتر مصرف گرا باشند.

این یک مساله است اما مساله خیلی مهم تری که مورد تاکید می باشد و به نظر کارشناسان اقتصادی در شرایط کنونی خیلی مساله مهمی این است که وقتی نرخ بهره منفی است یعنی به مردم سیگنال می دهد که تا می توانید ریال نگه داری نکنید و سراغ دارایی های دیگر مثل ارز، مسکن، طلا، سهام و هر دارایی دیگری بروید چون ریال ارزش پس انداز ندارد و دارایی شما کم می شود این باعث می شود که تقاضا برای دارایی های مختلف زیاد شود و قیمت های غیر منطقی در این بازار ها شکل بگیرد.

بنابراین نرخ بهره حقیقی منفی این خطر مهم را دارد از آن طرف نرخ بهره حقیق اگر خیلی مثبت شود از یک طرف دیگر دولت هزینه وام گرفتن برایش بیشتر می شود چون نرخ بهره بالا رفته و دولت هم مثل ما که خانه می خریم و باید وام خانه را پرداخت کنیم هرچه نرخ بهره روی بدهی هایش بیشتر باشد یعنی این که سال دیگر باید مقدار بیشتری را بدهد تا بدهی اش تسویه شود و این به مرور زمان هرچه نرخ بهره زیادتر شود، می تواند مشکلات کسری بودجه دولت را بیشتر کند و اگر اقتصاد رشد کافی نداشته باشد و بدهی های دولت رشدش بیشتر باشد باعث می شود که دولت توانایی پرداخت بدهی هایش را نداشته باشد و این در نهایت منجر به پولی کردن می شود یعنی دولت آخر می رود سمت شبکه بانکی و بانک مرکزی و می گوید من بدهی هایم را نمی توانم بدهم و استقراض کند و این باعث تورم می شود.

پس بحث اصلی این است که نرخ بهره حقیقی نه آن قدر باید منفی شود که رشد غیر منطقی در بازار دارایی،سهام و ارز و بقیه دارایی ها ایجاد کند و نه آن قدر باید زیاد شود که بدهی های دولت را تحت الشعاع قرار دهد و البته در شرایط حال حاضر ما فشار زیادی روی ترازنامه ی بانک ها وارد کند.

194320