هشدار روانشناس:

اختلاف والدین در تربیت فرزند، زمینه‌ساز اضطراب و انفعال کودکان

اختلاف سلیقه پدر و مادر در تربیت فرزند، تنها یک چالش زناشویی نیست؛ این مسئله به گفته مائده قبه، روانشناس و زوج‌درمانگر، می‌تواند کودک را وارد دنیایی پر از اضطراب، دوگانگی و بی‌اعتمادی نسبت به والدین کند. قبه معتقد است فقدان توافق تربیتی میان والدین، نه‌تنها مسیر رشد روانی کودک را مخدوش می‌کند، بلکه اساس ارتباطات خانوادگی را نیز از هم می‌پاشد.
تصویر اختلاف والدین در تربیت فرزند، زمینه‌ساز اضطراب و انفعال کودکان

به گزارش سایت خبری پُرسون، تربیت فرزندان در نهاد خانواده موضوع مهم و چالش‌برانگیزی است و اگر این موضوع با اختلاف نظر والدین همراه شود، به طور یقین عواقبی برای رابطه زوج‌ها در زندگی خانوادگی و از آن مهم‌تر آینده فرزندشان به دنبال دارد، اختلاف نظر پدر و مادرها درباره موضوعات تربیتی و بایدها و نبایدهای تربیت فرزندان، غیر از اینکه تربیت را به مسئله‌ای سخت تبدیل می‌کند، در روابط زناشویی نیز مشکل ایجاد می‌کند.

به طور معمول در خانواده‌هایی که بین پدر و مادر اختلاف نظر وجود دارد، یکی از آن‌ها سخت‌گیر و دیگری سهل‌گیر می‌شود، یعنی یکی با دیدن بی‌تفاوتی و سهل‌گیری طرف دیگر، احساس مسئولیت مضاعف می‌کند و می‌خواهد بار تربیت فرزندان را با سخت‌گیری به دوش بکشد و طرف دیگر به منظور جبران سخت‌گیری‌ها برای فرزندانشان، سهل‌گیری و مهربانی خود را بیشتر می‌کند. این دور باطل تا آنجا ادامه پیدا می‌کند که هر دو در برقراری ارتباط با فرزندان و رفع مشکلات تربیتی آن‌ها احساس شکست می‌کنند.

همچنین در خانواده‌ها اختلاف نظر در تربیت فرزندان بین والدین وجود دارد، بهتر است پدر و مادر درباره چگونگی تربیت فرزندشان با هم صحبت کنند و در مورد روشی یکسان به توافق برسند، اگر چنین توافقی نباشد، کودک یاد خواهد گرفت که با پدر به نوعی و با مادر به نوعی دیگر رفتار کند، در واقع کودکان خیلی زود یاد می‌گیرند که مادر و پدر را علیه هم برانگیزند و به سود خود بهره‌برداری کنند، به همین سبب ثبات و هماهنگی رفتار پدر و مادر با فرزندان اهمیت ویژه‌ای دارد، رفتاری که به وسیله پدر تشویق می‌شود، هرگز نباید به وسیله مادر سرزنش شود، زیرا نتایج تربیتی این گونه رفتار با کودک بسیار ناگوار است.

آنچه که حائز اهمیتبوده این است که تربیت کودکان یکی مسیرهای حرکت و تعامل والدین با دو شخصیت متفاوت است که اگر همگون و هماهنگ نباشد، آسیب‌های زیادی را در پی دارد، در واقع یکی از نکات مهمی تربیتی کودکان این است که وقتی پدر و مادر دو سبک متفاوت تربیتی دارند، کودکان دچار دوگانگی می‌شوند، یعنی آن‌ها با سبک تربیتی ضد و نقیضی بزرگ می‌شوند و وجودشان سرشار از تناقضات و تعارضات حل نشده باقی می‌ماند، زیرا هماهنگی و یکنواختی تربیتی وجود نداشته است.

نکته مهم این است که هماهنگی والدین در تربیت کودک، بزرگترین عامل آرامش کودکان خواهد بود، وقتی کودک متوجه می‌شود، در خانه هماهنگی وجود ندارد و کودکان با اصول تربیتی چند نفر بزرگ می‌شوند، به این نتیجه می‌رسند که درست و غلطی وجود ندارد و مجاز به انجام هر کاری هستند.

در حقیقت یکی از مهم‌ترین نکات در تربیت کودک، هماهنگی والدین در این مسیر است، اگر پدر و مادر شیوه‌های تربیتی متفاوتی را اعمال کنند، کودک نمی‌تواند رفتار درست را یاد بگیرد و در نتیجه مضطرب خواهد شد، بحث کردن والدین در حضور فرزندان باعث می‌شود، اقتدار آن‌ها کمرنگ شود و به مرور زمان کودک توجهی به حرف‌های آن‌ها نداشته باشد، در واکاوی بیشتر این مسئله و عواقب اختلاف نظر والدین در تربیت کودکان، بایدها و نبایدها برای والدین در تربیت فرزندان، آسیب‌های شیوه‌های تربیتی متفاوت پدر و مادر برای کودکان و لزوم هماهنگی والدین در تربیت کودک و پرهیز از اختلاف نظر زیاد آن‌ها به گفت‌وگو با مائده قبه، روانشناس، زوج درمانگر و مشاور خانواده و عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران نشستیم که شرح آن را در ادامه می‌خوانید:

تفاوت دیدگاه تربیتی والدین روی فرزندان چه اثراتی را به دنبال دارد؟

قبه: یکی از مهم‌ترین هدف‌های خانواده فرزندآوری و تربیت فرزند است، بنابراین لازم است که وقتی که دو نفر می‌خواهند با هم ازدواج کنند، در مورد تمام مبانی تربیتی فرزندانشان با همدیگر هماهنگی و هم سویی را داشته باشند که آن چهارچوبی را که برای تربیت فرزندشان تدارک دیده و ایجاد می‌کنند فضای امن و هماهنگ باشد، اما جای تأسف دارد که می‌بینیم که در خانواده همه چیز به شکل ایده‌آل پیش نمی‌رود و حتی ممکن است زوج‌هایی در ابتدای ازدواج با همدیگر هم‌سویی‌هایی داشته باشند، اما بعد از آن به مرور زمان به دلیل تحولات درونی و تحولاتی که دست خود افراد هم نیست، دچار ناهماهنگی شوند و نظرات آن‌ها در تربیت فرزندان متفاوت باشد. به وضوح می‌دانیم وقتی که ناهماهنگی والدین در تربیت فرزندان وجود داشته باشد، آن فرزندی که بین دو دیدگاه و دو سبک تربیت والدگری بزرگ می‌شود، آسیب‌های جبران ناپذیری بر جان او می‌نشیند.

اختلاف سلیقه و مشاجره والدین در تربیت فرزندان باید چگونه هدایت شود؟

قبه: برخی از زوج‌ها در زندگی مشترک در شرایطی قرار دارند که نگاه داشتن رابطه زوجی آن‌ها برایشان سخت است و زمانی که دارای فرزند می‌شوند و فرزندشان هم در این شرایط خانوادگی بزرگ می‌شود، تربیت فرزند هم مسئله‌ساز است، این گروه از زوج‌ها به خصوص مادران خانواده برای تربیت فرزندان خود دچار نگرانی و استرس هستند و مادران این گروه از خانواده‌ها به دلیل اینکه اوقات بیشتری را با فرزندان خود می‌گذرانند، به طور معمول سبک زندگی و منش مادر بیشتر فرزندان را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد تا پدر خانواده‌ای که حضور کم رنگ‌تری و زمان کمتری را در کنار فرزندان می‌گذراند، باید مادران این گروه از خانواده‌ها بتوانند با همسر خودشان با زبان محبت صحبت و اختلاف‌های خود را رفع و سعی کنند که مسائل و اختلاف‌های خود را جلوی فرزندان خود ابراز و بازگو نکنند، به دلیل اینکه مشاجره و اختلاف‌هایی که زوج‌ها با همدیگر دارند، اگر کودکان شاهد این موارد باشند و اختلاف‌ها و مشاجره‌های والدین را ببینند، تأثیر آن از هر چیز دیگری بیشتر است و به خودی خود به تنهایی می‌تواند به فرزندان در خانواده آسیب جدی وارد کند.

مادران در خانواده برای تربیت فرزندان باید چه اصولی را مدنظر داشته باشند؟

قبه: اگر مادران به طور مکرر با زبان محبت صحبتی را به طرف مقابل و همسر خودشان بگویند، به مرور زمان اثربخشی مثبتی خواهد داشت و در نتیجه همسر هم می‌تواند یک توافق اولیه را در تربیت فرزندان با مادر خانواده داشته باشد، در مرحله بعدی باید مادران تلاش کنند که ارتباط خود را با فرزندشان از لحاظ تربیتی قوی‌تر کنند و سعی کنند اوقات فراغت بیشتری را با فرزندشان گذرانده و با او همراهی بیشتری را داشته باشند تا تأثیری‌پذیری لازم را در تربیت فرزند داشته باشند، اگر رفتار و منش مادران با فرزندشان درست و سالم باشد، وقتی سن فرزندشان هم بالاتر می‌رود، الگوی مناسب‌تر را این گروه از فرزندان انتخاب می‌کنند، به دلیل اینکه به صورت فطری و ذاتی گرایش انسان به سمت خوبی‌ها و بهتر شدن وجود دارد و هر چه قدر فرزندان خانواده از سمت مادر آسیب کمتری ببینند و ارتباط فرزند با مادر خانواده قوی‌تر باشد به خوبی با مادر تعامل پیدا می‌کند.

الگو بودن مادر تا چه اندازه در همراهی فرزندان با او مؤثر است؟

قبه: نباید مادران زیاد نگران باشند، به دلیل اینکه وقتی کودکان بزرگ‌تر می‌شوند، الگوی مناسب‌ی را در خانواده پیدا و با مادر خانواده همراهی می‌کنند، به شرطی که مادران خانواده توجه کنند که در تربیت فرزندشان رعایت ادب و حرمت با او را نگه دارند و با توجه به اختلاف نظری که با همسر در تربیت فرزندشان دارند، سعی کنند جلوی فرزندان جایگاه همسرشان را حفظ کنند و حتی در بدترین شرایط خانوادگی جلوی فرزندشان شأن همسر را به عنوان پدر خانواده از بین نبرند و به جایگاه و نظر پدر خانواده هم احترام بگذارند، اگر در خانواده مادر الگوی مناسب باشد، ناخودآگاه فرزند خانواده هم به سمت رفتارهای مناسب مادر خانواده جذب شده و با او همراهی می‌کند و اگر در خانواده مادر در شرایطی قرار دارد که نگران تربیت فرزندان است و همسر خانواده هم حاضر به همراهی با مادر خانواده در تربیت فرزند نیست، در این شرایط بهترین راه حل این است که مادر خانواده ارتباط خود را با فرزند بیشتر کرده و دائم این ارتباط را تقویت کند.

مادر چه نقشی در تحکیم روابط بین فرزندان و پدر دارد؟

قبه: اگر پدر خانواده آن طور که باید تربیت اصولی فرزند را جدی نمی‌گیرد، باید مادر خانواده به این مسئله توجه کند که ارتباط والدین با فرزندشان در خانواده نحوه مثلث‌سازی به خود نگیرد، یعنی اینکه مادر و فرزند در یک تیم قرار نگیرند و پدر خانواده در نقطه مقابل باشد و اگر این اتفاق بیفتد پدر متوجه احساسات فرزندش در مورد خودش می‌شود و از ارتباط با او و همراهی کردن با فرزندش اجتناب می‌کند، در این راستا نقش مادر بین فرزند و پدرش این است که فرزندش را تشویق به صحبت کردن با پدرش کند و درست است که پدر اخلاق‌های خاصی در خانواده دارد، اما باید مادر خانواده سعی کند که نکته‌های مثبت اخلاقی پدر را برای فرزندش بازگو کرده و سعی کند به فرزندش کمک کند که پدرش را دوست داشته باشد و به او احترام بگذارد، زیرا اگر این مثلث‌سازی در زندگی زوجی اتفاق بیفتد، آسیب‌هایی را برای بنیان خانواده به همراه دارد و به طور یقین آسیب آن را بیشتر فرزند خانواده می‌بیند، همچنین اگر فرزند خانواده به خصوص در دوران نوجوانی از سمت پدر محبت و احترام نبیند، بیشتر دچار آسیب می‌شود و نقش مادر خانواده این است که به تقویت رابطه پدر با فرزندش کمک کند تا فرزندش از بروز آسیب‌ها دور بماند. وقتی که مادر خانواده با محبت و احترام با پدر خانواده برخورد کند، در نتیجه فرزند خانواده هم به مرور زمان این نوع رفتار کردن را یاد می‌گیرد و با پدر خانواده این رفتار را خواهد داشت.

فرزندانی که در محیط پر از مشاجره رشد می‌کنند، دچار چه مشکلاتی در آینده خواهند شد؟

قبه: بسیاری از والدین از اضطراب فرزندان خود شاکی هستند، این اضطراب ریشه در والدگری پدر و مادرها دارد و فرزندانی که در محیط پر از مشاجره هستند و بین ناهماهنگی‌های والدین بزرگ شدند، داشتن اضطراب و انفعال از جمله بیشترین مشکلاتی است که با آن روبه‌رو می‌شوند، انفعال یعنی از پس کار خودشان بر نیامدن و به اصطلاح گفته می‌شود که دچار سلطه‌پذیری خواهند شد و فرزندانی که در محیط‌های پر از تشنج بزرگ می‌شوند، به طور معمول نمی‌توانند حل تعارض داشته باشند و اضطراب آن‌ها بالا است، به دلیل اینکه از دعوا و مشاجره می‌ترسند، در این بین مهم است که مهارت گفت‌وگو بین اعضای خانواده بیش از پیش تقویت شود تا افراد در آینده بتوانند مشکلات خود را رفع کنند، فرزندانی که خانواده‌هایی که دائم مشاجره دارند، بزرگ می‌شوند و این نوع رفتار را از والدین الگو برداری می‌کنند، در آینده نمی‌توانند حل تعارض در زندگی خود داشته باشند، به دلیل اینکه یاد نگرفته‌اند که مسائل زندگی را حل کنند و تنها یاد گرفته‌اند که دعوا و مشاجره و پرخاشگری کرده یا حتی در این مواقع فرار کنند، بنابراین بزرگ‌ترین آسیبی که دعوا و مشاجره والدین در زندگی برای فرزندان دارد، بروز اضطراب، لجبازی، انفعال و ناتوانایی در حل تعارض‌ها است که در زندگی آینده آن‌ها هم اثر مستقیم را به دنبال دارد.

برای اینکه اختلاف نظر و سلیقه والدین روی فرزندان اثر منفی نگذارد، چه توصیه‌هایی به خانواده‌ها دارید؟

قبه: خانواده‌ها باید از نظر متخصصانی همچون مشاوران و زوج درمانگران برای حل مسائل زندگی خود کمک بگیرند، به دلیل اینکه راهکارهای اختصاصی برای رفع مشکلات در اختیار زوج‌ها قرار می‌گیرد، زوجین باید توجه کنند که فضای خانواده روی سلامت روان، یادگرفتن، برقراری ارتباط فرزندان با دیگران اثرگذار است، بنابراین اگر پدر و مادر با همدیگر اختلاف دیدگاه و نظر در تربیت فرزند داشته باشند، سعی نکنند که این اختلاف را که به شکل دعوا و مشاجره بروز دهند و اگر این اتفاق در خانواده‌ای بیفتد، روی فرزندان اثرات آسیب‌زایی را به همراه دارد، نکته دیگر اینکه اختلاف دیدگاه و نظر والدین اگر بنیادین باشد، هیچ زمانی حل نمی‌شود و پدر و مادر به طور دائم با هم همدیگر دعوا و مشاجره دارند و تنها اثر منفی که دارد این است که اختلاف نظر و دیدگاه والدین باعث می‌شود که فضای خانواده به فضای ناامن برای فرزندان تبدیل شود و فرزندان در این فضای ناامن نمی‌توانند از والدین خود چیزی را یاد بگیرند، بنابراین فرزندان به فضای خارج از خانواده روی می‌آورند و سبک دیگری غیر از سبک والدین را انتخاب می‌کند و به سمت پدر و مادر نمی‌روند و سبک سوم را را برای خودشان انتخاب می‌کند، اگر پدر و مادر در فضای خانواده اختلاف سلیقه و نظر را دارند، باید به نظر همدیگر احترام بگذارند و این اختلاف را بپذیرند و فضای امن خانه را برای فرزندان ایجاد کنند، به دلیل اینکه دعوا و مشاجره والدین در این زمینه تضاد و تعارض ایجاد کرده و آسیب بالایی را برای فرزندان به دنبال دارد. توصیه دیگر اینکه باید والدین در مورد اختلاف نظر و سلیقه‌ای که دارند با همدیگر گفت‌وگو و توافق کنند تا درباره تربیت فرزندان بتوانند به نتیجه‌ای مؤثر دست پیدا کنند.

منبع: ایمنا

1000456

سازمان آگهی های پرسون