از زمان لازم الاجرا شدن قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، مدت مرخصی زایمان مادران دارای فرزند دو قلو شاغل در بخشهای دولتی و غیردولتی از ۹ ماه به یک سال افزایش یافت.
مردی اهوازی سر زن جوان خود را به اسم «غیرتفروشی» و «ناموسپرستی» بریده و با لبخندی بر لب، فاتحانه آن را دور شهر گردانده! اخبار ناگواری از این دست که هر از چندگاه به جامعه شوک وارد میکند و گویا پایانی بر آن متصور نیست، دلالت بر عمق بحرانی دارد که اگر به درستی فهم و تدبیر نشود، میتواند پیامدهای مخرب فراوانی در پی داشته باشد.
یکی از مهمترین دلایل تکرار قتلهای ناموسی، خلاهای قانونی در این رابطه است. حال آن که در موارد متعدد دیگر فراتر از شرع و بر اساس نظریۀ مصلحت، عمل میشود و در این فقره هم چون یک شهروند را کشته حکومت میتواند ورود کند و به خانواده و قبیله بسنده نشود.
ساعت شش صبح است؛ تاریکی میشکند و نور کمسوی شعلههای در حال مرگ در اجتماع چهار و پنجنفره کارتنخوابها دیگر پناه مناسبی برای آنها نگذاشته. بدنهای مچالهشده آرامآرام توی گرگومیش تکان میخورند و دود کمحجمی از گُلههای آتش به آسمان میرود.
یکی از اخباری که این روزها و در جریان انتصابات مدیران جدید مکرر شنیده میشود، وفور نسبتهای خانوادگی در میان منصوبین به اصحاب قدرت است. رفتاری که در عصر جدید و سیاست امروز مذموم و ناپسند شناخته میشود.
طلاق در میانسالی اتفاق ناراحت کنندهای است، زوجینی که بهترین سالهای جوانیشان را در کنار هم گذراندهاند و اکنون در کنار هم خوشحال نیستند و به این نتیجه رسیدهاند که بهتر است از هم جدا شوند. اما دلیل این اتفاق چیست؟ چرا نرخ طلاق در دوران میانسالی با سرعتی نگرانکننده در حال افزایش است؟
یک مشاور با تاکید بر لزوم تقویت مهارتهای گفتوگوی والدین و نوجوانان به دلیل اهمیت ارتباط مستقیم اعضای خانواده با یکدیگر، گفت: گاهی درون خانوادهها گفتگو به معنای واقعی شکل نمیگیرد و از این رو نوجوان میترسد با مادر یا پدر خود مستقیم صحبت کند و با توجه به اینکه امروزه فضای مجازی در تمام ابعاد زندگی ما رخنه کرده است، نوجوان برای بیان خواستهها و احساسات خود به والدین از طریق فضای مجازی اقدام میکند. از این رو والدین باید ابتدا مهارتهای گفتوگو را بیاموزند و سپس این مهارتها را به نوجوانان آموزش دهند.
انسانها شبیه هم عمر نمیکنند، یکی زندگی میکند، یکی تحمل.انسانها شبیه هم تحمل نمیکنند،یکی تاب میآورد، یکی میشکند. انسانها شبیه هم نمیشکنند یکی از وسط دو نیم میشود، دیگری تکهتکه... دیوارهای بیمارستان روان درمانی رازی، انسان هایی را در خود جای داده که هرکدام قصه های زیادی را در دل خود دارند اما امروز سهمشان از زندگی فقط تنهایی است و بس. واقعا بهترین جا برای مراقبت از چنین بیمارانی کنار خانواده است یا مراکز نگه داری از بیماران روان؟ فارغ از اینکه نام اختلالشان چیست همه شان زخم های عمیقی دارند که شاید در نگاه اول به چشم نیاید اما درد عمیق آن میتواند نه فقط زندگی و آرامش یک نفر بلکه خانواده را بر هم بزند. و اما نکته مهم در خصوص سلامت روان آن است که جامعه نیز آگاهی و تمایل به مراجعه به کارشناسان و روانشناسان را داشته باشد و قبل از حاد شدن بیماری اقدام به درمان آن بکنند اما متاسفانه بسیاری از ما هنوز هم نسبت به سلامت روان خود و یا اعضای خانواده بی توجه هستیم و اهمیت آن را کمتر از سلامت جسمی می دانیم.
خروج نخبگان از کشور که موجب نگرانی شده است باید از نگاه کارشناسی و بررسی علتها، آن را مورد توجه قرار داد. این که پدر و مادری با هزاران امید بچهای را بزرگ کرده اما میپذیرد که فرزندش برای زندگی و کار به کشوری دیگر برود آن هم فرزندی نخبه که از توانایی علمیو کارایی بالایی برخوردار است.
کمتر کسی است که این روزها وقتی با هم درهر کجایی جمع میشوند، صحبت از گرانی، هزینه بالای زندگی، درمان، آموزش و غیره نکنند و آمارها و گزارشها هم به گونهای موید این موضوع است که زندگی سخت ولی زندگی بر فقرا به مراتب سختتر از بقیه مردم شده است. به گونهای که درد فقر تا استخوان هم رسیده و این موضوعی جدی است که اگر تدبیری برای آن اتخاذ نشود یا در بودجه 1401 دولت تمهیدات لازم و اثربخش را اتخاذ نکند، فقرا زیر بار این گرانی وهزینه بالای زندگی داغون میشوند.
یک پژوهشگر و کارشناس خانواده با اشاره به تاثیر شعار «فرزندکمتر، زندگی بهتر» بر کاهش فرزندآوری گفت: ایران از نظر منابع وضعیت بسیار خوبی دارد و با مدیریت بهتر می توان فرزندآوری را دنبال کرد.
اوایل آذر پویش حرف و گفت با محوریت تعامل در درون خانواده بر مبنای ۷ محور اجرا شد تا رسیدن به خانواده ای سالم را در جامعه مطرح کند و از چالش های این مسیر بگوید.
رییس کمیته دستمزد کانون عالی شورای اسلامی کار گفت: حتی اگر سبد معاش را روی هفت یا هشت میلیون تومان تعیین کنیم، وقتی حداقل حقوق را سه یا چهار میلیون تومان در نظر میگیریم؛ خود ما ابتدا به ساکن یک فاصله ۴۰ درصدی ایجاد کرده ایم.
کاهش نرخ فرزندآوری، روبهرو شدن با بحران سالمندی و پیری جمعیت، تمایل نداشتن جوانان برای ازدواج، هزینههای سنگین فرزندآوری و مراسم ازدواج، در دسترس نبودن پرداخت تسهیلات مناسب به خانوادهها برای استقبال از فرزندآوری و غیره همگی چتری از مشکلات هستند که بر سر جوانان و خانوادهها باز شده است؛ مشکلاتی که با به میان آمدن یک طرح قرار بر بهبودی و رفع آنان است.