به گزارش سایت خبری پرسون، وحیده علیمیرزایی پژوهشگر حوزه زنان و خانواده در یادداشتی نوشت: نقش محوری زنان محجبه در شکلگیری انقلاب اسلامی بر کسی پوشیده نیست تا آنجا که امام خمینی (ره) خطاب به زنان باحجاب فرمودند: آن که در این نهضت خدمت کرد، شماها بودید. شما بودید که با همین وضعی که الان اینجا حضور دارید، با همین وضع در خیابانها ریختید و به نهضت ما کمک کردید. ایشان در مصاحبه با اوریانا فالاچی، روزنامهنگار فرانسوی، به صراحت به جایگاه زن باحجاب در شکلگیری بزرگترین انقلاب قرن اشاره کردند.
صحنههای نهضت اسلامی از پانزدهم خرداد سال ۱۳۴۲ تا امروز، در عرصهها و حوزههای گوناگون، بر این واقعیت تاریخی گواهی میدهد که حجاب کامل، مخصوصاً حجاب برتر (چادر) شناسنامه زن انقلابی ایران بودهاست و امروزه در جهان، انقلاب با چادر و چادر با انقلاب شناخته میشود.
بیشک حجاب برای مردم این سرزمین، تنها یک واژه نیست، بلکه فرهنگی است که طی قرنها حتی پیش از پذیرفتن مکتب حیاتبخش اسلام، با حیات مردم آمیخته بودهاست. فلسفه حجاب، رستگاری جامعه اسلامی است که از گناه و آلودگی پاک شوند و به رشد کامل که جامعه اسلامی باید به آن برسد، نائل شوند. حجاب برای حفظ جامعه و تقوای عمومی لازم و مفید است و هویت دینی و ملی و انقلابی مردان و زنان به شمار میرود. حجاب در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حتی نظامی نقش بسزایی دارد. اگر عفاف و حجاب به مثابه یک ارزش در جامعه شکل حقیقی داشته باشد، ارزشهای دیگر نیز حفظ خواهد شد.
کرامت زن در اسلام و امنیت اجتماعی زنان و حفظ کیان خانواده مبتنی بر این ارزش است. اگر در جامعهای عفاف و حجاب مراعات شود، زنان و مردان به طهارت روحی و روانی خواهند رسید. مهمترین کار در عرصه عفاف و حجاب، هویتبخشی به زن مسلمان است. حجاب پرچم و نمادی برای زن مسلمان است. تقویت سطح دینداری جامعه و آگاهی و شناخت بانوان نسبت به مقوله حجاب و اصلاح الگوی جامعهپذیری از جمله راهکارهای هویتبخشی به زن مسلمان است. متأسفانه بسیاری از دختران ما حتی نمیدانند در قرآن آیهای درباره حجاب وجود دارد، بنابراین باید موضوع عفاف و حجاب را برای افراد جامعه به شایستگی تبیین کنیم.
غربیها ضدیت عجیبی با مسلمانان و به ویژه حجاب دارند و در بسیاری از فیلمهایشان سعی میکنند به زن غربی بفهمانند حجاب امر مطلوبی نیست. آنها سعی کردند برهنگی را به عنوان یک هنجار به زنان و مردان معرفی کنند. تصویب طرح ممنوعیت حجاب در فرانسه و به تبع آن تصمیم برخی از کشورهای دیگر اروپایی و حتی آسیایی مانند ترکیه، نشان از عمق وحشت جهان غرب از روند رو به رشد حجاب پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران دارد.
فرهنگ و تمدن غرب بر پایه فلسفه لذت بنیان نهاده شده و بخش عظیم اقتصاد خود را مدیون همین مؤلفه است. از اینرو، رسانههای جمعی تمدن غرب که مولود همین بسترند و کارایی و موجودیت خود را به آن گره زدهاند، برای القای فرهنگ خود و مبارزه با فرهنگ حجاب تلاش بسیاری کردهاند. بیشک به همان اندازه که فرهنگ بیحجابی برای غرب اهمیت دارد، فرهنگ حجاب با اجتماع، سیاست، فرهنگ و اقتصاد ما گره خوردهاست و شکستن سد حجاب، مساوی با فروپاشی هویت دینی و ملی و انقلابی ماست. امروزه در حساسترین مقطع تاریخی، اسلام و ایران در هجمههای مکرر رسانههای غربی قرار گرفتهاند که با تبلیغ فرهنگ لذت و ایجاد فضایی تخیلی در اذهان انسان امروزی، مبلغ فرهنگ بیپایه خود هستند. جوامع غربی با تبلیغ بیحجابی، کرامت نفس زن و ارزشهای وجودی او را نادیده گرفتهاند و حق داشتن آرامش و احترام را از او سلب کردهاند.
پوشش تبیینشده در اسلام برای زن، جهت ارزشگذاری به زن است. حجاب اسلامی حدودی دارد که هم فقهای شیعه آن را مشخص و هم مفسران قرآن آن را تبیین کردهاند. بایدها و نبایدها در حوزه حجاب، جبر نیست، بلکه تنظیم امور براساس واقعیات و قرار دادهاست تا کرامت زنان حفظ شود و نگاه ابزاری از آنها برداشته شود. در بینش اسلامی، مخالفت با حجاب، مخالفت با آیه حجاب به شمار میآید و مخالفت با یک آیه از قرآن مجید، برابر مخالفت با کل قرآن است. منطق قرآن کریم این است که هر فرمانی که صادر میکند، فلسفهای دارد! بالاترین و والاترین ارزش حجاب این است که یک فرمان الهی است. یکی از فلسفههای حقیقی وجوب حجاب، حفظ آرامش زن، مصونیت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشیدن به امنیت اجتماعی است. پوشش دینی، پیام عفت و شخصیت زن مسلمان است و مردان جامعه نه تنها به چنین بانویی چشم طمع نخواهند داشت که او را نیرویی بالفعل در وسعتبخشی به امنیت اجتماعی میدانند و نجابتش را میستایند. در این صورت است که زن نه تنها در سنگر حجاب خود از تیر نگاههای زهرآلود و برخوردهای اراذل جامعه در امان خواهد بود، بلکه امنیت و آرامش درونی خود و اجتماع را برقرار خواهد کرد.
حجاب به این معناست که نباید به زن همانگونه که در کشورهای غربی رویهای معمول است، به چشم ابزاری برای مطامع نفسانی نگریست! حجاب یعنی ارزش واقعی زن به ظاهر و جاذبههای جنسی او نیست؛ بلکه به کمالات روحی و تواناییها و قابلیتهای دیگر او است. حجاب برای زن یک دژ و سنگر و حریم است. حجاب او را از خطرها و آسیبهای جامعه حفظ میکند. جایگاهی است که زن، وجود و شخصیت خود را در آن سامان میبخشد. حجاب برای زنان امنیت و آرامش پدید میآورد.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: یا أیهَا النبِی قلْ لأزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یدْنینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِک أدْنی أنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ کانَ اللهُ غفُوراً رَحیماً (احزاب/۵۹). این آیه به یکی از موارد آزار و اذیت زنان اشاره میکند، بنابراین میفرماید:ای پیامبر، به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو روسریهای بلند خود را چنان بر خویش بیندازند تا از کسانی که حجاب درستی ندارند، شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند! اسلام برخلاف غرب وغربزدگان، که کمال زن را در جلوهگری و خودنمایی در انظار عمومی میدانند، منزلت زن را مربوط به جنبههای بدنی و جسمی او نمیداند، بلکه آن را مربوط به روح الهی او میداند و به خاطر حفظ همین ارزش والاست که به مدد قانون حجاب و احکام دیگر در روابط میان او و مردان محدودیت ایجاد کردهاست؛ زیرا اگر کمال زن را محدود به کمالات ظاهری بدانیم، این پرداختن به ظاهر آنقدر انسان را مشغول میکند که فرصت شکوفایی استعدادهای دیگر را هرگز نخواهد یافت و راه ترقی و تکامل بر او بسته خواهد شد، بنابراین زن یا مردی که از حجاب میگریزد، از حرکت به سوی کمال حقیقی عاجز و ناتوان است.
حجاب نه تنها یک دستورالعمل دینی و وظیفه شرعی برای زنان مسلمان است، بلکه از ضرورتهای اجتماعی جوامع انسانی است که با حفظ آن، منافع و تأثیرات شگرفی در جامعه پدیدار میشود و رعایت نکردن آن، آثار مخربی در فرهنگ عمومی اجتماع و حتی اقتصاد و سیاست برجای گذاشتهاست. زن در پرتوی حفظ این ارزش میتواند عامل نیرومندی در جهت حفظ سنن و روابط اجتماعی سالم و ارزشهای انسانی و معنوی باشد. به همین دلیل، حجاب به عنوان بارزترین نشانه هویت زن مسلمان به شمار میرود و ما به وضوح در کشورهای اسلامی، آثار وجودی آن را مشاهده میکنیم.
منبع: جوان آنلاین