حسن روحانی

سید ابراهیم رئیسی نه پل زد و نه دیوار ساخت. او و دولتمردانش در این بیست ماه، خندقی که طی هشت سال توسط آقای روحانی و مدیرانش بین مردم و مسئولین حفر شده بود را با مسئولیت‌پذیری، خدمت‌رسانی، موقعیت‌شناسی و در یک کلام کار شبانه‌روزی نسبتا ترمیم کرده‌اند. مسلما هشت سال عقب‌ماندگی، ترک فعل و سوءمدیریت با دو سال کار و تلاش بی‌وقفه قابل جبران نیست اما برآیند کلی دولت سیزدهم در این دو سال به ما می‌گوید سید ابراهیم رئیسی هم تدبیر داشت و هم امید را به مردم بازگرداند؛ کاری که رئیس‌ دولت تدبیر و امید قرار بود انجام دهد اما هشت سال از انجام این کار نیز عاجز بود!
رئیس جمهور پیشین ایران در واکنش به اخراج اساتید از دانشگاه گفت: ما باید حرمت دانشگاه و اساتید را حفظ کنیم. شکستن حرمت دانشگاه و اساتیدی که برخی از آنها اساتید به نام و فرهیخته هستند و جدا شدن از دانشگاه برای دانشجویان، علم و کشور خسارت است.
کسی که بدترین رکورد‌ها و شاخص‌های اقتصادی را در میان تمامی دولت‌های دوران پس از انقلاب ثبت کرد چگونه از دولت رئیسی که وام‌دار بحران‌های زمان روحانی است خرده می‌گیرد و سؤال اساسی‌تر این است که روزنامه‌های زنجیره‌ای چگونه این سخنان را که سراسر فرار به جلو و فریبکاری بود، پوشش می‌دهند.
در دیدار جمعی از وزرا و معاونان سابق رئیس‌جمهور؛

فضا را با قانون جدید برای مشارکت مردم در انتخابات محدود کردند

حجت‌الاسلام‌والمسلمین حسن روحانی در جلسه دوره‌ای خود با وزیران و معاونان رئیس‌جمهور در دولت‌های یازدهم و دوازدهم که روز دوشنبه ۶ شهریورماه برگزار شد، با تسلیت ایام اربعین حسینی اظهار داشت: هدف از قیام و پیام شهادت امام حسین(ع)، آگاهی و هدایت مردم بود، همچنان که پیامبر اکرم(ص) هم برای آگاهی و هدایت مردم مبعوث شد. حکومت هم چیزی غیر از امانتداری نیست و به تعبیر شهید مدرس، حاکمان خادمان مردم هستند و وظیفه دارند اهداف مردم را محقق کنند.
بهزاد نبوی گفت«تصور می‌کنم برخی افراد در بدنه اصلاح‌طلبان طی یک سال گذشته، به این نتیجه رسیده‌اند که کار دارد تمام می‌شود پس بگذارید ما برای حرکت بعدی خودمان را آماده کنیم و جا باز کنیم در حرکت بعدی. استنباط من این بود. حالا نمی‌دانم چقدر درست است و چقدر غلط. ولی احساس می‌کنم که نگران این بودند که سرشان بی‌کلاه بماند.»
یکی از چالش ها، بحث جدی و مهمی است که میان دو طیف در جبهه اصلاحات جریان دارد؛ این که: «بالاخره ما می‌خواهیم درون نظام و زیر چتر اسلام و انقلاب باشیم، یا ساختارشکنی کنیم و خرج گروهک‌های برانداز و عقبه غربی آنها شویم؟!».
تسنیم نوشت: بررسی فرایند اعطای گواهینامه خلبانی به کامبیز مهدی‌زاده داماد حسن روحانی رئیس‌جمهور سابق حاکی از دستکاری در آزمون‌های خلبانی وی هست که لازم است نهادهای نظارتی برای حفظ جان مسافران ورود کنند.
اگر بزرگ‌ترین ادعای دولت حسن روحانی را «دانستن زبان دنیا» بدانیم که گزافه نیست، دولت سیدابراهیم رئیسی با اولویت دادن به کشورهای همسایه و آسیایی، به احیای روابط با بسیاری از کشورها و توسعه همکاری با آنها پرداخت.
رئیس دفتر دولت دوازدهم می‌گوید: در حال حاضر فضای انتخابات فضای داغی نیست کما اینکه در میان مردم بحث جدی درباره انتخابات وجود ندارد چرا که در حال حاضر مشکلات اقتصادی و مسائل معیشتی ذهن آنها را درگیر کرده است.
کسانی که با نادیده گرفتن این کارنامه پس از 8 سال دوباره آزمودن این راه طی شده را تجویز می‌کنند اگر رگه‌هایی از خیانت نداشته باشند دستکم نشانه‌هایی از یک بیماری روانی خواهند داشتند. در ادبیات پزشکی به این بیماری «سندرم استکهلم» می‌گویند؛ پدیده‌ای که در آن گروگان نسبت به گروگان‌گیر حس همدلی و وفاداری پیدا می‌کند تا جایی که حاضر است خودش را با اختیار و علاقه تسلیم کسی کند که جان و مال و آزادی‌اش را تهدید می‌کند. حالا ما در ایران جهش جدیدی از این اختلال روانی را مشاهده می‌کنیم: «سندرم واشنگتن».
سودای رئیس جمهور شدن آقای ضرغامی مربوط به الان نیست. ایشان زمانی که در صدا و سیما رئیس بود هم از این سودا ها در سر داشت. همان زمان که دستور می داد روی تصویر ایشان آهنگ کریستف کلمبِ ونجلیس را بگذارند و با مناسبت و بی مناسبت از صدا و سیما پخش کنند. اما ظاهرا حالا عزم حضرتش برای فتح پاستور جدی تر شده است.