ایران با حکومت طالبان بر سر حق آبه رودهای فرامرزی که از افغانستان سرچشمه می گیرند و در انتهای مسیر خود شهرهای استانهای هم مرز را مشروب می سازند، اختلاف دارد.
پیش از این هم به خطری که گفتمان دولت را تهدید میکند، اشاره کرده بودیم؛ خطر تبدیل شدن وفاق به ابزاری در دست برخی اصلاحطلبان که تحقق یا عدم تحقق آن را در نسبت با خودشان تعریف میکنند. در ماجرای انتقادات به محمدجواد ظریف هم این اشتباه دوباره در حال تکرار است.
همین چند روز پیش بود که بسیاری از افزایش قیمت زمین و حضور سرمایهگذزان در مکران خبر میدادند. اما حالا خبر رسیده که دبیرخانه شورای توسعه مکران تعطیل شده است.
ناظران با استناد به تحولات خاورمیانه بر این باورند که فعل و انفعالهای بازیگران منطقه چون ایران و عربستان، ایدههای غرب را روی کاغذ نگاه داشت و مانع از اجرای مفاد پروژههایی چون کریدور خاورمیانهای و عادی سازی شد. در شرایط کنونی نیز به واسطه رویاروییهای یکساله، کشورها عربی این فرصت را دارند تا به جای جلوگیری از هرگونه رویارویی، مدریت بحران را عهدهدار شده و بدین طریق غرب را با خود همصدا کنند.
این تحلیلها نشان میدهد که انقلاب اسلامی همچنان بهعنوان یکی از تحولات بزرگ جهان در ذهن تحلیلگران و سیاستمداران باقی مانده و تأثیرات آن همچنان مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد.
عصر ایران با انتقاد از وزیر خارجه نوشت: مقامات ایران باید برای مواجهه با ترامپ از علم روانشناسی بهره بگیرند، اما متاسفانه به نظر می رسد نه تنها چنین دیدگاهی در بین برخی مقامات ایران وجود ندارد، بلکه دقیقا صحبت هایی می شود که به تحریک طرف مقابل کمک می کند.
مجید انصاری، معاون حقوقی رئیسجمهور و عضو جامعه روحانیون مبارز در گفتوگوی ویژه خبری شامگاه ۱۲ بهمن حضور یافت و از شخص محمدجواد ظریف و نیز حضور او در دولت، به رغم غیرقانونی بودن انتصابش دفاع کرد.
روزنامه اصلاح طلب به اتهام زنی ها علیه ظریف واکنش نشان داده و به کنایه نوشته است: ظریف اگر به عنوان عامل ساواک! به آمریکا رفته، پس باید ردی از او میان اسناد سازمان امنیت سابق وجود داشته باشد. منبعی که با پشتیبانی ساواک عازم آمریکا شده، باید فعالیتی کرده باشد. مثلاً گزارشی داده باشد.
در یک ماه گذشته، بارها و بارها شاهد بودهایم که نمایندگان مجلس، بدون رعایت حداقل آداب گفتوگو، از الفاظی مانند «غلط میکند»، «بیجا کرده» و دیگر عبارات توهینآمیز استفاده کردهاند. این ادبیات نهتنها شأن مجلس را زیر سوال میبرد، بلکه بهطور مستقیم کنترل و اقتدار مدیریتی ریاست مجلس در مواجهه با رفتارهای نمایندگان را زیر سوال میبرد.
گر کسی از فراز آسمان به ایران امروز نگاه کند، دچار تعجب خواهد شد که یک ملتی با وجود منابع فراوان و نیروی انسانی توانمند و امکانات وسیع، چرا و چگونه اجازه میدهند که یک گروه اندک چنین بلایی بر سر وحدت و وفاق ملی بیاورند؟
برخی اطرافیان و نزدیکان دولت در دیدارهای خصوصی و دورهمیها میگویند «ما داریم با ترامپ مذاکره میکنیم و شروع شده!» برخی فعالان سیاسی نیز میگویند ترامپ از آن ۱۲ شرط توافق عقب نشسته و در اظهارنظرها ملایم شده است.
بحث پرتکرار این روزها در محافل و مطبوعات داخلی وفضای رسانههای خارجی آثار انتخابات آمریکا ورئیس جمهور شدن ترامپ وتحلیل اقدامات پرحاشیه واعجاب برانگیز او وبه تبع آن موضوع مذاکره ایران و آمریکاست.
در این هفته جدالهای لفظی فراوانی در داخل کشور داشتیم. عمده جدالها بر سر مذاکره با آمریکا و حل مشکلات فیمابین دو کشور است که موضوع جدیدی نیست ولی این روزها به موضوع بسیار داغی تبدیل شده است.
نزدیک به ششماه از آغاز به کار دولت چهاردهم میگذرد؛ دولتی که شعار اصلی و کلان پروژه تعریفی خود را حرکت در چهارچوب و مسیر «وفاق ملی» ترسیم و تبیین کرد.
صدور دستور از کاخسفید برای قطع موقت همه کمکهای خارجی آمریکا، آب سرد دیگری بر پیکر فعالان ضدانقلاب بود؛ اقدامی که از یکسو از شرایط سخت اقتصادی دولت آمریکا حکایت دارد و از سوی دیگر نشاندهنده ناامیدی کارفرما از کارآمدی اقدامها و فعالیتهای معاندان علیه جمهوری اسلامی است.
غضنفری، نماینده مجلس مدعی شد : طبق اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تجمعات مسالمتآمیز، به شرط آن که مسلحانه نباشند و به مبانی انقلاب و دین خدشهای وارد نکنند، آزاد است و نیاز به مجوز ندارد؛ بنابراین هیچگونه الزامی برای دریافت مجوز از وزارت کشور برای این نوع تجمعات وجود ندارد.
بعضی از چهرههای سیاسی علیرغم آنکه از یکسو در ظاهر مطالبات آمریکا از ایران را نادرست میدانند و از سوی دیگر ظاهراً دولت آمریکا را غیرقابل اعتماد میخوانند، جمهوری اسلامی را به انجام مذاکره برای توافق جامع ـ در همه موضوعات ـ توصیه میکنند.
حملات اخیر به قاضیالقضات سه دلیل دارد: قطع شدن منابع مالی از نهادهای عمومی، صدور قریبالوقوع احکام پرونده چای دبش و سوم، فشار برای تغییر رویکرد نسبت به وفاق.