نشان دهد. بانکی که بیاعتنا به الزامات مدیریت ریسک، سرمایهاش کمتر از حداقلهای نظارتی و حتی منفی است، دیگر بانک نیست و بانکداری که مقاماتش وجود و شکلگیری چنین بانکهایی را اجازه دهند، به واقع «بانکنداری» است و نه بانکداری.
تعریف ســامانه ها و ابزارهای مالیاتی دقیق می تواند به جمع آوری مودیان جدید مالیاتی کمک شایانی کند و بدیهی است در این میان صاحبان کالاهای لوکس نیز زیــر ذره بین مالیاتی تحت پوشــش مالیات بــر کالاهای لوکس و لاکچری قرار می گیرنــد، هر چند در کنار اجرای طرح هــای مالیاتی مطلوب در کشور، بدیهی اســت در برخی از حوزه ها نیاز به بازخوانی و اصلاح برخی از قوانین و یا نحوه اجرای قوانین در بخش مالیــات داریم.
ارزش و اعتبار و عزت به قله رسیدن در عبور از میان سنگهای تیز و خارهای برنده و نیش جانوران موذی و حرکت در بلندیهای نفسگیر و شیبهای آسیبرسان است و گر نه اگر کسی با بالگرد مسیری را طی کند و در قلهای فرود آید، افتخاری ندارد و هیچ ملتی هم با چنین روش متقلبانهای تحسین نشده است.
قضاوت امری سخت و پیچیده است و مواردی پیش میآید که قضات میان دو موقعیت گاه متضاد قانون و وجدان درگیر میشوند. قاضی از یک سو میخواهد یا بهتر است بگوییم موظف است که مطابق قانون حکم دهد و این قاعدهای درست است. از سوی دیگر قاضی نیز یک انسان است و وجدان دارد و نمیتواند خلاف وجدانش حکم دهد.
چند تن از اعضای هیئت علمی دانشگاهها که در جریان اغتشاشات پائیز سال گذشته نه فقط از اغتشاشات و اغتشاشگران حمایت کرده بودند بلکه در پارهای از موارد با اراذل و اوباش اغتشاشگر در جنایت علیه مردم مظلوم این مرز و بوم همراه بودهاند، از دانشگاه اخراج شدهاند و این کمترین و پیشپا افتادهترین مجازات در مقابل اقدامات پلشت و غیرانسانی آنهاست.
مردی که کار مطبوعاتی را حدود ۷۳ سال پیش با ویراستاری در مجله «الحوادث» آغاز کرد و سپس مهمترین روزنامه جهان عرب را در سال ۱۹۷۴ تأسیس کرد، سه روز پیش در سن ۸۵ سالگی درگذشت.
دستاورد برجام را در سال های 94 تا 97 و با یک رقمی شدن تورم و آرامش بازار و استقبال مردم از انتخابات اسفند 94 و 96 دیدیم. اگر در ماههای آینده تورم تک رقمی شود و پیوستن به بریکس موجی برای انتخابات اسفند 98 (مانند اسفند 94) ایجاد کند فبها وگرنه با بریکس بریکس کردن دهان مردم شیرین و سفره ها رنگین نمیشود چرا که به تعبیر مشهور مردم به یخچال خانه خودشان بیش از تلویزیون اعتماد دارند. با این همه کاش بشود. چه کسی بدش می آید؟ وقتی رستوران رفتن که جای خود دارد تهیه بهینه خوراک و آذوقه روزانه هم برای کثیری از مردم رویا شده اگر بریکس بتواند سفرهها را رنگین کند چرا که نه؟!
درحالیکه در بیش از یک دهه گذشته رشد اقتصادی رخ نداده، ثروتمند شدن در یک بازی جمع صفر و کشیدن رفاه دیگری به سمت خود رخ خواهد داد. با باز کردن لای پنجره میتوان این بازی را به هم زد و همه ایرانیان را از موهبت رشد اقتصادی منتفع ساخت. اگر اعتماد به نفسی برای تغییر وجود نداشته باشد، اگر با اقتصاد جهانی همراهی نشود، اگر بازی جمع صفر متوقف نشود، معلوم نیست تا چه زمانی شیشههای این پنجره بسته، سالم باقی خواهد ماند.
فهم افراد در جوامع بشری، از نهایت صعود به قلهها و همچنین میزان همتشان متفاوت است. بعضیها در مسیر صعود به قلهها، همان ایستگاه اول و دوم صعود -اولین تپهها- را مقصد میپندارند؛ یا در اثر خستگی و بیحوصلگی متوقف میشوند. و حال آن که فتح قلهها، غیر از رسیدن به تپهها است. در عین حال، فارغ از این که کدام موقعیتها را تپه (ایستگاه/ منزل) و کدام را قله بدانیم، در این که پیشرفتهای اقتصادی و قدرتمندی نظامی و نفوذ منطقهای را موفقیت در صعود بدانیم اتفاق نظر وجود دارد. بنابراین، مهم است که عنایت کنیم چه کسانی رنج و زحمت به جان میخرند و هزینه میدهند تا منابع قدرت ملی و پیشرفت فراهم شود؛ و چه کسانی، در مسیر استهلاک یا واگذاری منابع اقتدار به دشمنان قدم برمیدارند.
برای دستاندرکاران فن این سوال پیش آمد که به رغم اهمیت جدی حملونقلی ریلی انبوهبر در کلانشهرها که شاخصهای عدالت و مردممحوری آن بسیار بالاست و باعث صرفهجویی در مصرف سوخت و وقت مردم، لزوم تامین تجهیزات متحرک، وجود کارخانجات مربوطه، به نتیجه رسیدن تحقیقات مربوط به ساخت واگن ملی مترو، حضور شرکت مپنا در قراردادهای تامین تجهیزات ثابت و متحرک در خطوط 6 و 7 متروی تهران، چگونه است که دیگر یادی از نیاز تهران و کلانشهرها نه از طرف شهرداری تهران و نه شورای شهر ششم تهران و نه وزارت صمت نمیشود و گویا کاملا تامین از تجهیزات متحرک برقی و رساندن مترو به ظرفیت اسمی حمل مسافر، به بوته فراموشی سپرده شده است.
امروز ۵ شهریور تولد جهان پهلوان تختی است، روزی که به احترام این پهلوان بزرگ که سالها روی تشک کشتی درس بزرگمردی را آموزش داد روز ملی کشتی نامگذاری شده است.
دولت اصولگرایان به تدریج در حال خارج شدن از پیلهای است که خودش در حوزۀ سیاست خارجی به دور خود پیچیده است. حضور در جمعهای منطقهای و بینالمللی از جمله شانگهای و بریکس نشانهای آشکار از روند خروج از پیلۀ انزواطلبی پرخاشجویانه و خوداستثناءپندار است.
باید اذعان داشت که ایران چه عضو شانگهای و بریکس بشود یا نشود و روابط خود را با کشورهای منطقه گسترش دهد یا روال سابق را پیش بگیرد این آمریکاست که باید تصمیم بگیرد که می خواهد به برجام بازگردد و تعهدات برجامی خود را عمل کند و با ایران به توافق برسد یا خیر.
شاید علت نابرابری در سایر کشورها بیشتر به مساله اختلاف در سطح بهرهوری افراد بازگردد؛ اما در کشور ما، مساله نابرابری نه تحتتاثیر بهرهوری بلکه ماحصل بهرهگیری از تورم داراییها و نزدیکی به منبع رانت، یعنی دولت است.
کسری شدید منابع مالی و ناترازی صندوقهای بازنشستگی موجب شده است تا بحران ورشکستگی روی سر ۱۰ صندوق از مجموع ۱۸ صندوق بازنشستگی کشور سایه انداخته و آتیه این افراد تحت پوشش در معرض خطر قرار گیرد.
در این یادداشت نیز سعی کردیم برخی روابط خارج از عرف تا عالیترین سطوح مدیریتی این وزارتخانه در دولتهای یازدهم و دوازدهم را نشان دهیم. وزارتخانهای که قرار بود شبکه ملی اطلاعات را با ملزومات آن راهاندازی کند طی هشت سال در این زمینه تقریبا متوقف ماند و حتی بدتر، بخشی از مسئولیت خود در این حوزه را به نفع بیگانگان واگذار کرد. حالا وقت سؤال است تا متهم تبدیل به مدعیالعموم نشود و عملکرد غیرقابل قبول خود را با حاشیهسازی و شبههپردازی پنهان نکند.
این تیترهای دروغ یا اغراق شده (و بعضا متناقض) در رسانههای زنجیرهای بیگانه و دنباله آنها در فضای رسانهای داخلی را مرور کنید که با وجود همدلی بالای آقایان رئیسی و قالیباف و اغلب وزیران و نمایندگان، چگونه از هیچ یا کاه، کوه میسازند:
ملاک برای تعیین دستوری بودن یا غیر دستوری بودن نرخها تعداد آنها نیست. نرخهای متعدد و متنوع نشانگر واقعیت بازار هستند. نرخ اسکناس با نرخ حواله فرق دارد، نرخ حواله خرد با نرخ حواله عمده فرق دارد، نرخ حواله تجاری با حواله غیر تجاری فرق دارد، نرخهای تبدیل و انتقال در شرایط تحریم هر روز با روز دیگر تفاوت دارند. دولت وقتی میتواند مدعی شود که در راستای تکنرخی کردن ارز گام برداشته است که بتواند نشان دهد، قانون عرضه و تقاضا را پذیرفته و آن را در سیاستهای تجاری و ارزی خود اعمال کرده است.
مشکل اینجاست که اصل مساله را رها کرده ایم و به دنبال این آمده ایم که با عدد و رقم فکر کنیم کار خوبی انجام می دهیم. گویی دولت اولویت های خود را فراموش کرده است. البته این گفته بدان معنا نیست که بگوییم توسعه اقتصادی خوب است یا خوب نیست.