به گزارش سایت خبری پُرسون،از اصفهان؛ شیخ بهایی در اصفهان به مقام «شیخالاسلامی» دستیافت، اما پس از گذشت مدتی، از شوق رفتن به مکه، این مقام و منصب دربار صفوی را کنار نهاد و راهی سفر حج شد.
سفر وی به مکه، مدتزمان زیادی طول کشید و به سرزمینهای مصر و شام هم سفر کرد. وی در این سفرها به دنبال تکمیل دانش خود در ملاقات با دانشمندان و علما بود. بعد از سفر دوباره به اصفهان بازگشت و تا پایان عمر در دربار شاهعباس صفوی باقی ماند.
بهاءالدین محمد بن عزالدین حسین عاملی، متخلص به شیخ بهایی در سال ۹۵۳ هجری قمری در روستای «جبع» در جبلعامل متولد شد. خانواده وی پس از یک سال از این روستا به شهر جبلعامل رفتند و در آنجا ساکن شدند و شیخ بهایی تا ۱۰ سالگی به همراه خانوادهاش در این شهر زندگی کرد.
باتوجهبه فشار دولت عثمانی بر شیعیان جبلعامل و همچنین دعوت حکومت شیعی صفوی در سدههای دهم و یازدهم هجری، پدر شیخ بهایی تصمیم گرفت جبلعامل را ترک کنند و راهی ایران شوند و در قزوین، پایتخت آن زمان ایران ساکن شدند. با تغییر پایتخت حکومت صفویان از قزوین به اصفهان، خانواده شیخ بهایی به اصفهان آمده و در این شهر سکونت یافتند.
گذشته از علوم و معارف اسلامی، مهمترین حوزه فعالیت علمی شیخ بهائی، ریاضی و سپس معماری و مهندسی است. شیخ بهایی در علوم فلسفی، دینی، عرفانی، نجوم و ریاضیات عالمی ماهر و متفکر بود.
جایگاه شیخ بهایی در تشیع و عرفان
محمود فروزبخش، کارشناس امور فرهنگی و تاریخ معاصر ایران بیان کرد: به بررسی نقش و جایگاه شیخ بهایی در تشیع و عرفان پرداخت.
وی با اشاره به خدمات برجسته شیخ بهایی به اصفهان و ایران، افزود: این شخصیت بزرگ توانست عرفان را با شریعت جمع کند و بدین ترتیب یک تحول اساسی در تفکر دینی شیعه ایجاد نماید.
فروزبخش تصریح کرد: تا پیش از شیخ بهایی، عرفان و مراتب سیر و سلوکی عمدتاً در جریانات سنیمذهب و صوفیها دیده میشد و کمتر مشاهده میشد که یک مقام دینی در عالیترین سطح، جنبههای عرفانی هم داشته باشد اما شیخ بهایی با تربیت شاگردان متعدد، از جمله محمدتقی مجلسی (مجلسی اول) و ملاصدرا، این دوگانگی را در عرصه شریعت و عرفان بهپیش برد.
این کارشناس تاریخ معاصر ایران گفت: مجلسی اول بهعنوان شخصیتی شناخته شده در عرفان و ملاصدرا بهعنوان بنیانگذار حکمت متعالیه، توانستند برهان، عرفان و قرآن را در کنار یکدیگر قرار دهند.
وی به تأثیر این جریان دووجهی در حکما و علمای زمان صفوی اشاره کرد و افزود: این روند تا شخصیت آقا محمد بیدآبادی ادامه یافت و در شاگردان او هم تجلی یافت.
فروزبخش با تأکید بر اهمیت این تحولات خاطرنشان کرد: اگر شخصیتی مانند شیخ بهایی در آن مقطع زمانی وجود نداشت، امروز ممکن بود برای دستیابی به مباحث عرفانی و سیر و سلوکی مجبور باشیم به سراغ دستههای تصوف برویم. اما اکنون میتوانیم ادعا کنیم که تشیع خود دارای ریشهای در عرفان است.
آثار و بناهای بازمانده از عصر صفویه که طراحی و مهندسی ساخت آنها را شیخ بهایی انجام داده است، نمونههایی از عجایب زمان است. از جمله این آثار معماری میتوان به حمام شیخ بهایی و تقسیم آب زایندهرود در اصفهان اشاره کرد. این دو اثر از شاهکارهای مهندسی و طراحی شیخ بهایی محسوب میشوند که تا به امروز مانند آنها طراحی نشده است.
،تقسیم آب زایندهرود
تقسیم صحیح آب زایندهرود به محلهها و باغات شهر اصفهان از شاهکارهای شیخ بهایی است. وی با بهدستآوردن آمار بارندگی مناطق مختلف اصفهان، حومه و کوهستانهای اطراف و سرچشمه زایندهرود، طرح دقیق نهرها و شیب و عرض جویبارها توانست سهم استفاده آب هر باغ، محله و منزل را بهصورت دقیق محاسبه کند. شیخ بهائی جریان آب زایندهرود را باتوجهبه محاسبات دقیق به ۳۳ سهم تقسیم نمود که هر سهم معادل ۵ شبانهروز قسمتی از آب رودخانه است که باید آب موجود در رودخانه به هر محله سرازیر شود که بعدها با نصب دستگاههای مختلف آبسنجها، در نقاط زایندهرود به همان نتیجه رسیدند که شیخ بهایی در ۴۲۰ سال قبل رسیده بود.
حمام شیخ بهائی در سال ۱۰۶۵ ساخته شده و در شعاع ۱۰۰ متری جنوب گنبد نظامالملک قرار دارد. مردم اصفهان عقیده داشتند شیخ بهایی گلخن گرمابه را چنان ساخته که با شمعی گرم میشد. در زیر پاتیل گلخن فضای تهی تعبیه کرده و شمعی افروخته در میان آن گذاشته و آن فضا را بسته بود و گفته بود اگر روزی آن فضا را بشکافند شمع خاموش خواهد شد و گلخن از کار میافتد. بعد از مدتی که به تعمیر گرمابه پرداختند و آن محوطه را شکافتند، شمع خاموش شد و دیگر نتوانستند آن را روشن کنند. سیستم گرمایی این حمام از شاهکارهای مهندسی است که با استفاده از قوانین فیزیک و شیمی طراحی و فکر شده است.
این عارف و عالم برجسته سرانجام در ۸۷ سالگی در شهر اصفهان دیده از جهان فرو بست. شیخ بهایی در اصفهان از دنیا رفت، اما مزار وی در شهر مشهد قرار دارد.
شاید دلیل انتقال پیکر شیخ به مشهد، به خواست خودش بوده است. در منابع تاریخی، سفری که شیخ بهایی با پای پیاده در جوار شاهعباس صفوی به مشهد داشته، میتواند گواه این ادعا باشد. به نظر میرسد ارادت شیخ بهایی به امام رضا(ع)، سبب این سفر با پای پیاده به مشهد بوده است. مزار شیخ بهایی در صحن امام خمینی(ره) حرم مطهر رضوی، در زیر پوششی شیشهای قرار دارد.
منبع: پرُسون