به گزارش سایت خبری پُرسون، روزنامه هممیهن نوشت:همین یک اقدام بهعنوان دلیلی برای بینتیجه بودن آن نشست کافی است. بهعلاوه گزارشهای جسته و گریختهای از این نشست نیز منتشر شده که اگر بخواهیم بر اساس این گزارشها و مطالب و نیز برخورد نمایندگان تندرویی که هیچ درکی از مسائل مردم و اقتصاد ندارند داوری کنیم، باید بهکلی ناامید از آینده بود. تندروهایی که مجلس را اسیر آرزوهای خام خود کردهاند و آن را از حداقل کارایی لازم نیز انداختهاند.
در این نشست مشترک با مجلس، دولت گزارشهایی به نمایندگان مجلس در رابطه با بازار ارزی کشور ارائه داد.
معاون اول رئیسجمهور گفته است که «ابتدای دولت مشکلاتی وجود داشته که به مرور زمان این مشکلات در حال کاهش هستند و بهزودی در بازار ارز نیز شاهد حل مشکل و ثبات خواهیم بود.»
رئیس کل بانک مرکزی گفت که «قیمتهایی که در فضای مجازی در جاهای دیگر وجود دارد، غیرواقعی است. با ایجاد سامانه واحد ارز و طلا قیمت واقعی دلار نیز در آن سامانه درج شده است.»
وزیر اقتصاد هم از شناسایی پشتپرده اختلالات بازار ارز گفت و اینکه «بهزودی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و قضایی تکلیف این افراد را مشخص خواهند کرد.»
رئیس مجلس هم اعلام کرد که «باید بهگونهای عمل کنیم که نوسانات بازار، تأمین کالاهای اساسی، موضوع سلامت و مسکن را تحتتأثیر قرار ندهد. همچنین در نشست غیرعلنی، مسائل اقتصادی بهصورت دقیق بحث شد و تصمیمات خوبی درباره معیشت و موضوعات اقتصادی در بازار ارز و بورس گرفته شد، امیدواریم تصمیمات امروز بتواند از مشکلات اقتصادی گرهگشایی کند.»
پزشکیان هم در ادامه گفت: «قدم اول تامین معیشت مردم است که با تصمیماتی که گرفته شده درحال برنامهریزی است و مقام معظم رهبری اجازه دادند نزدیک به یک میلیارد دلار از صندوق برداشت شود، این اعتبار به کالابرگ تبدیل و به ۷دهک مردم داده میشود.»
اینها مجموعه سخنان آن نشست است که شنیده شد. هرچند بعید است، ولی امیدواریم که نکات قابلعنایتی هم طرح شده باشد. شاید تنها دستاورد این نشست رفتن آقای رئیسجمهور به بانک مرکزی بود تا شایعات تغییر رئیس کل بانک مرکزی خنثی شود.
این گزارشها فقط یک چیز را میگوید؛ اینکه درباره همه چیز گفتوگوشده جز مسئله اصلی. این مسئله که نسبت تقاضای ارز به عرضه آن بههم ریخته است و چشمانداز این عرضه و تقاضا نیز منفی است.
بازار دستپخت کسی جز سیاستهای رسمی نیست. ۴۵ سال است که این گزارههای نادرست تکرار میشود و همواره هم اغلب مسئولین و گویندگان میدانستند که حقیقت جز این است. این گزارهها فقط مصرف خوداقناعی و تبلیغاتی دارد. آقایان گمان میکنند اگر بگویند همه چیز روبهراه است، مردم باور میکنند؛ درحالیکه نه خودشان باور دارند و نه مردم باور میکنند و آنان هم میدانند که مردم به اینگونه تحلیلها باور ندارند.
ولی از عجایب اینکه چنین توجیهاتی بارها و بارها تکرار میشود. ماجرا روشن است. به دلیل تحولات منطقهای و جهانی و آمدن ترامپ، انتظار میرفت که تحریمها شدید شود و درآمدهای ارزی ایران یا عرضه ارز کم شود و قیمت آن افزایش یابد، در نتیجه تقاضا برای ارز بالا رفت و همین موجب افزایش قیمت در بازار آزاد شد.
دولت هر نگاهی به این بازار داشته باشد، برای خودش محترم است؛ ولی در واقعیت هر ارزی که در دست کسی باشد، به این قیمت مبادله میشود. کالاهای صادراتی به سمت این قیمت تنظیم میشوند.
اغلب کالاهای وارداتی نیز به همین صورت خواهند شد و این یعنی تورم. دولت هم کمکم خود را با همین قیمت سازگار میکند، چون ازیکسو، به سود بودجه ریالی و ارزی آن است و از سوی دیگر، شکاف قیمتی ارز رسمی و آزاد که زیاد شود فساد و تباهی و ناکارآمدی همهگیر خواهد شد.
این فرایندی است که از گذشته تکرار شده و جز در دوره اصلاحات در همه دورههای دیگر شاهد آن بودهایم و پس از این هم خواهیم بود. هیچچیزی حل نمیشود و این داستان تلخ همچنان توان دولت و ملت را تحلیل میبرد.
اینها راهحل نیست. تنها راهحل پرداختن به مسئله اصلی است که گفته شد. با این ریش به تجریش نمیروند.
منبع: هم میهن