لزوم سعه صدر دولت چهاردهم

چهارشنبه‌ای که گذشت سخنگوی محترم دولت با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس یا همان توئیتر سابق با انتقاد از برخی انتقادها و از نگاه ایشان‌، هجمه به رئیس‌جمهور محترم نوشت: «رهبر انقلاب در حکم تنفیذ آقای مسعود پزشکیان: «رای ملت ایران به شخصیت فرزانه‌، صادق، مردمی و دانشمند را تنفیذ می‌کنم.» شخصیتی که چنین تعریفی دریافت و مورد اقبال ملت قرار می‌گیرد، نیاز به دفاع در مقابل هر هجمه کوری را ندارد.»
تصویر لزوم سعه صدر دولت چهاردهم

به گزارش سایت خبری پرسون، حسن رشوند در یادداشتی نوشت: چهارشنبه‌ای که گذشت سخنگوی محترم دولت با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس یا همان توئیتر سابق با انتقاد از برخی انتقادها و از نگاه ایشان‌، هجمه به رئیس‌جمهور محترم نوشت: «رهبر انقلاب در حکم تنفیذ آقای مسعود پزشکیان: «رای ملت ایران به شخصیت فرزانه‌، صادق، مردمی و دانشمند را تنفیذ می‌کنم.» شخصیتی که چنین تعریفی دریافت و مورد اقبال ملت قرار می‌گیرد، نیاز به دفاع در مقابل هر هجمه کوری را ندارد.»

در این رابطه چند نکته گفتنی وجود دارد:

1- در اینکه رئیس‌جمهور محترم دکتر پزشکیان شخصیتی مردمی، صادق‌، دانشمند و بلکه فراتر از این ویژگی‌هاست‌، تردیدی نیست. اما مگر این تعاریف خاص دکتر پزشکیان است و رؤسای جمهور پیش از ایشان مشابه و بلکه فراتر از این تعاریف در حکم تنفیذ خود دریافت نکرده‌اند. در حکم تنفیذ رهبر حکیم انقلاب برای شهید خدمت آیت‌الله رئیسی در 12 مرداد 1400 معظم‌له این شهید عزیز را «شخصیّتی مردمی و عالیقدر از تبار سیادت و علم‌، و مزیّن به پرهیزکاری و خردمندی و دارای سوابق درخشان مدیریّت» معرفی می‌فرمایند و در فراز دیگری از این حکم‌، شهید رئیسی را «عالِم فرزانه و خستگی‌ناپذیر و کارآزموده و مردمی» می‌دانند. حتی با همه انتقادی که به آقای روحانی در چهار سال اول رئیس‌جمهوری ایشان وجود داشت و بارها رهبر عزیز انقلاب از اقدامات و عملکرد دولت او انتقاد داشتند در حکم تنفیذش در دور دوم رئیس‌جمهوری‌، آقای روحانی را «دانشمندی محترم» عنوان کردند. بنابراین از این که رؤسای جمهور با عناوینی در حکم تنفیذ مورد عنایت رهبر حکیم انقلاب قرار می‌گیرند‌، نمی‌توان نتیجه گرفت که نباید مورد کوچک‌ترین انتقاد- نه خدای نکرده تخریب- قرار بگیرند! و از مصونیت مطلق برخوردار باشند. آنچه مهم است اینکه منتقد باید انتقادش سازنده باشد و انتقاد او بتواند مسیر اشتباهی را اصلاح و چرخه امور را در مسیر درست هدایت کند.

2- سخنگوی محترم دولت باید بدانند که انتقاد و تخریب، مرزهایی ظریف، اما مشخصی دارند. درخصوص تفاوت‌های نقد و تخریب چند نکته را می‌توان در نظر گرفت:

الف- انتقاد و تخریب از نظر ماهوی با یکدیگر تفاوت دارند. انگیزه انتقاد، اصلاح و سازندگی است ولی تخریب از ابتدا با هدف تقبیح حریف به‌منظور تأمین منافع فردی یا گروهی انجام می‌شود و در نهاد آن نیتی خیرخواهانه نهفته نیست.آنچه این روزها سخنگوی دولت و برخی رسانه‌های نزدیک به دولت با بی‌تابی‌، هجمه به رئیس‌جمهور یاد می‌کنند به نظر می‌رسد متاثر از توئیت توهین‌آمیزی است که فردی در فضای مجازی نسبت به آن مبادرت کرده است که حتما اقدامی نابخردانه و غلط است‌، اما وزن دادن به یک توئیت، آن ‌هم در حد موضع‌گیری سخنگوی دولت و تیتر یک روزنامه ایران ارگان رسمی دولت در شرایطی که تحولات سیاسی در منطقه همه نگاه‌ها را به خود جلب کرده است‌، خارج از قاعده و غیر معمول به نظر می‌رسد.بنابراین
یک توئیت نباید مبنایی باشد تا انتقاد از برخی ادبیات به ‌کار رفته در سخنرانی‌های دولتمردان یا اقداماتی که دلسوزان جامعه نگران نهادینه شدن آن در آینده و تبدیل آن به یک گفتمان نادرست در کشور هستند‌، مانع موضع‌گیری انتقادی از دولت شود.

ب- انتقاد را می‌توان یک کنش اجتماعی مبتنی بر نوعی ارزیابی منصفانه دانست که نقاط قوت و ضعف را همزمان مورد توجه قرار می‌دهد اما تخریب فقط به ‌دنبال مچ‌گیری حریف و برجسته‌سازی نقاط ضعف است. آنچه در این 100 روز فعالیت دولت و رفتار افراد و جریان‌های ریشه دار سیاسی در مواجهه با اقدامات دولت دیده می‌شود این است که همه جریان‌های سیاسی و افرادی که دل در گرو این انقلاب دارند‌، هر جا کوچک‌ترین رفتار مثبت و سخن حقی از رئیس‌جمهور محترم و کابینه ایشان دیده‌اند، آن اقدامات و رفتارها را سر دست گرفته و رئیس‌جمهور محترم را تشویق به تکرار آن کرده‌اند.

ج- انتقاد به خاطر برخورداری از منطق همه فهم در جامعه‌، همواره موجب ایجاد مطالبه‌ای عمومی و فراگیر در نتیجه بهبود و اصلاح امور می‌شود. اما تخریب، هرگز چنین کارآمدی ندارد و نه تنها به بهبود امور منجر نمی‌شود، بلکه به‌کارگیری ابزارها و روش‌های نامطلوب در آن سبب‌ساز افول اخلاق در جامعه می‌شود. انتقاد به خاطر رویکرد همگرایانه‌ای که در ماهیت خود دارد، همبستگی و انسجام ملی را تقویت می‌کند، اما تخریب به خاطر توجه مطلق به منافع گروهی و جناحی و توسل به تاکتیک‌هایی، چون گروکشی، خرده‌گیری، القای ناکارآمدی حریف، زیر سؤال بردن اقدام‌های مثبت و...، زمینه‌های واگرایی و بی‌اعتمادی را در جامعه فراهم می‌کند. به عبارتی نقد سازنده‌، سرمایه‌های اجتماعی را تقویت، اما تخریب سرمایه‌های اجتماعی را فدای منافع گروهی خاص می‌کند.

3- در دولت سه‌ساله شهید رئیسی با وجود همه بی‌مهری‌ها و به‌کار رفتن ادبیات سخیف و دون شخصیت رئیس‌جمهور، هرگز شاهد واکنش تندی از سوی سخنگو یا یکی از اعضای نزدیک کابینه نبوده‌ایم. اصلاح‌طلبان مرتب در رسانه‌های خود‌، شهید آیت‌الله رئیسی را متهم به بی‌سوادی و رئیس‌جمهور شش کلاسی می‌کردند و با وجود آنکه می‌دانستند شهید رئیسی دارای مدرک دکترای فقه است و زمانی که جوانی کمتر از 30 ساله بودند مسئولیت قضائی داشتند و لازمه شغل قضاوت‌، داشتن دانش در این حوزه است‌، هر روز آشکارا و با وقاحت‌، بدترین الفاظ و توهین‌ها را بر رئیس‌جمهور قانونی کشور روا می‌داشتند. این در حالی بود که نه تنها شهید رئیسی نسبت به این اهانت‌ها واکنش نشان نمی‌دادند بلکه به دفتر و اعضای کابینه خود تاکید کرده بودند که هیچ پاسخی به هتاکان ندهند. در حالی که جنس رفتار هتاکان به رئیس‌جمهور از جنس انتقاد نبود و سراسر تخریب و توهین بود.

4- آنچه از شخصیت دکتر پزشکیان سراغ داریم متانت، خویشتنداری و سعه صدر است و از رئیس‌جمهوری که توصیه‌های امیرالمؤمنین علی (ع) را آویزه گوش خویش قرار داده جز آن انتظاری نیست.امیر سخن علی‌(ع) می‌فرمایند: آلَةُ الرِّیَاسَةِ سَعَةُ الصَّدْرِ. وسیله ریاست، سعه صدر (و تحمل بسیار) است. اگر قرار باشد دولت با کمترین انتقادی از کوره در برود و تحمل انتقادهایی که می‌تواند سرمایه اجتماعی برای دولت محسوب شود را نداشته باشد و خدای نکرده با ترشرویی جواب داده شود، به همان مسیری گام برداشته که برخی دولت‌های گذشته گام برداشتند. در آن صورت با هر انتقادی در گوشه‌ای از این کشور‌، واکنش نشان داده و سررشته امور از دستش خارج می‌شود. بنابراین‌، آنچه به صواب نزدیک است داشتن رفتاری از جنس شهید رئیسی و به جان خریدن انتقادهای سازنده و عبور کردن از کنار انتقادهای غیر سازنده و تخریبی از جنس همین توئیتی است که دولت را به واکنش واداشته است یعنی همان رفتاری که شهید رئیسی و دولتش
در عمر کوتاه سه‌ساله در پیش گرفتند نه رفتاری از جنس دولت آقای روحانی که در سخنرانی‌های مختلف‌، منتقدین خود را با القاب ناشایست؛ کم‌سواد (۱۵ بهمن ۹۲)، بی‌شناسنامه
(۹ اردیبهشت ۹۳)، هوچی باز (۱۰ اردیبهشت ۹۳)، بزدل سیاسی (۲۰ مرداد ۹۳)، سیاه‌نما (۱۷ آبان ۹۴)، هتاک (۱۵ آبان ۹۵) و دروغگو (۱۹ فروردین ۹۶) خطاب می‌کرد.

بنابراین‌، هر انتقاد اصولی که با صراحت و بدون لکنت زبان نسبت به دولت و بخش‌های مختلف آن انجام شود موجب رشد و شکوفایی و بالندگی دولت و هر اقدام تخریبی به بهانه انتقاد‌، عملی نکوهیده است که باید از آن پرهیز شود ولی آنچه مهم است سعه صدر دولت در مواجهه با آن و تبدیل نکردن یک موضوع حاشیه‌ای به موضوع اصلی کشور است.

منبع: کیهان

826711

سازمان آگهی های پرسون