به گزارش سایت خبری پرسون، مهم ترین نیازی که بر اثر ازدواج تأمین می شود، نیاز به آرامش و احساس امنیت و آسودگی است اما متاسفانه بسیاری از افراد ازدواج را میدان جنگ بر سر به دست آوردن قدرت تبدیل می کنند تا حرف آخر را در خانه خودشان بزنند. در روابطی که یکی از طرفین بخواهد قدرت را در تمام حیطه های زندگی در دست بگیرد، زندگی به کابوسی وحشتناک برای دیگری تبدیل می شود.
در یک ازدواج موفق و در یک خانواده سالم زوجین باید در امور مختلف و تصمیم گیری ها با یکدیگر همکاری کنند و تنظیم قواعد بین زوجین باید به گونه ای باشد که حد اعتدال رعایت شود. اگر می خواهید بدانید چه کسی باید حرف آخر را در خانه بزند، این بخش را مطالعه نمایید.
وقتی مرد حرف آخر را در خانه می زند
در گذشته این مردان بودند که حرف اول و آخر را در خانواده می زدند، مردان به خاطر دسترسی بیشتر به منابع ارزشمند بیرون از خانه و تامین خرج و مخارج خانواده نقش تعیین کننده داشتند و قدرت بالاتری را در خانواده در اختیار داشتند. اگر مرد سالاری شکل افراطی به خود گیرد، در زندگی مشترک مشکلات زیادی را ایجاد می کند.
تفکر مردسالارانه و داشتن قدرت حتی به ضرر خود مردان است و باعث شده تا بسیاری از مسئولیت ها و فشارهای زندگی بر دوش مرد قرار بگیرد. مردی که تمام مسئولیت ها را بر عهده می گیرد، نمی تواند مولفه های عاطفی در زندگی را به خوبی برآورده کرده و برای ابراز عشق و محبت به همسر خود زمان کافی اختصاص دهد.
در این نوع خانواده ها همیشه زنان و فرزندان از بسیاری از خواسته های خود صرف نظر می کنند. در چنین خانواده ای زنان سعی می کنند نقش های خود را به عنوان مادر و همسر حفظ کنند.
اگر در جامعه نگرش مرد نان آور و زن کدبانو و مادر رواج داشته باشد از وجود خانواده ای با ویژگی های صمیمیت، محبت و همکاری و مشارکت محروم خواهیم ماند و این نگرش مانعی است در جهت رشد و تعالی زنان. ناتوان پنداشتن زنان و در عمل تولید ناتوانی در بین آنان، موجبات پیدایی نسلی ناتوان را فراهم می آورد و مادران ناتوان هرگز توان تولید نسلی توانا را نخواهند یافت.
وقتی زن حرف آخر را در خانه می زند
با گذشت زمان و تغییر در سنت ها و فرهنگ جامعه، نقش زوجین دچار تغییرات زیادی شد و زنان مانند مردان در فعالیت های اقتصادی شرکت نمودند. تغییرات جامعه و اشتغال نسبتا برابر زنان با مردان باعث قدرتمند شدن خانم ها شده، اگر خانم ها قدرت زیادی در خانواده داشته باشند و حرف اول و آخر را در خانه بزنند، تنش شدیدی در زندگی ایجاد شده و اعتماد به نفس مرد پایین می آید.
نادیده گرفتن حقوق و مدیریت کلی شوهر، وا داشتن مرد به کار اضافی و اشتغال طاقت فرسا و گاهی غیر قانونی و جرم آلود برای کسب درآمد بیشتر و رفاه افزونتر، وادار شدن مرد به خرید و تهیه اسباب و لوازمی برای زندگی، تأثیرگذاری در روابط اجتماعی و حتی گاهی قطع رابطه با کسانی که زن بدان رضایت نمی دهد از تبعات زن سالاری در خانواده است.
وقتی فرزند حرف آخر را در خانه می زند
در برخی خانواده ها، فرزندان دارای قدرت تصمیم گیری و تسلط بر خانواده هستند و در این خانواده ها خواسته های نامطلوب کودکان بدون چون و چرا اجرا می شود. به خانواده ای فرزند سالار می گویند که امور کلی خانواده و نیازهای آن و به صورت کلی محور خانواده بر فرزندان متمرکز باشد.
اگر مادر یا پدر در خانواده ای مادر سالارانه یا پدرسالارانه بزرگ شده باشند و نیازهایشان سرکوب شده باشد، اغلب برای اینکه فرزندان تجربه مشابه را نداشته باشند به فرزندان خود بیش از حد اهمیت می دهند و فرزندسالاری در سیستم خانواده به وجود می آید.
در این شیوه فرزندپروری والدین برای فراهم نمودن تمام خواسته های فرزندشان تحت فشار زیادی قرار می گیرند. اختلال شخصیت خودشیفته و شخصیت وابسته در فرزندان دو اختلالی هستند که ریشه در این شیوه تربیتی دارند.
چه مولفه هایی تعیین کننده میزان قدرت هر فرد در خانواده است؟
میزان درآمد
در برخی زندگی ها، فردی که میزان درآمد بالاتری دارد و خریدهای عمده خانه را انجام می دهد، قدرت خانواده را در دست می گیرد. در خانواده هایی که مردان تمام هزینه ها را تقبل می کنند، زنان کارهای خانه را مدیریت کرده و بیشتر تصمیم گیری ها و قدرت خانواده در دست مردان است.
موقعیت اجتماعی
گاهی، فردی که در جایگاه بالاتری قرار دارد قدرت را در دست می گیرد و معمولا به طور خواسته یا نا خواسته بیشتر تمایل دارد تا نظرهای خودش را در اولویت قرار داده و در امور مهم به تنهایی تصمیم گیری کند.
ثروت
اگر زن و مرد از دو طبقه اجتماعی متفاوت باشند، ممکن است فرد دارای خانواده ثروتمند تسلط بیشتری بر روی همسرش داشته باشد و در تصمیم گیری ها نقش تعیین کننده داشته باشد.
کنترل احساسات
گاها فردی که در شرایط بحرانی خونسردی خود را حفظ کرده و تصمیمات منطقی تری می گیرد، به مرور قدرت بیشتری در زندگی به دست می آورد. زمانی که شما روی احساسات خود کنترل ندارید مسلما اعمال کنترل روی زندگی را نیز به سختی می توانید انجام دهید؛ پس به تدریج نقش کمرنگ تری در رابطه زن و شوهر ایفا خواهید کرد.
تربیت خانواده
نحوه تربیت فرزند بر روی زندگی او در آینده تاثیر گذار است. فرزندانی که در خانواده مردسالار یا زن سالار تربیت یافته اند، ممکن است بیشتر تمایل داشته باشند خودشان در زندگی قدرت را در دست بگیرند. هم پدر مردسالار هم مادر زن سالار می تواند به شکل الگوگیری از پدر یا انتقام از مادر، در زندگی فرد نمود پیدا کند.
اعتماد به نفس پایین
بسیاری از افراد به دلیل ضربه های روحی در طول زندگی، وقتی در جایگاه قدرت قرار می گیرند، از آن سواستفاده می کنند تا اعتماد به نفس و عزت نفس از دست رفته شان را برگردانند.
حالا، چه کسی باید حرف آخر را در خانه بزند؟
اگر انصاف و مشورت در تصمیم گیری ها رعایت شود، زندگی مشترک از صمیمیت و دلگرمی قابل ملاحظه ای برخوردار خواهد بود پس در مسائل مختلف با یکدیگر به تفاهم رسیده و با هم فکری و مشورت تصمیم گیری کنید زیرا تنها در این صورت است که می توانید خانواده سالم خود را شکل دهید.
هر یک از شما در حیطه ای از زندگی مشترک، قدرت و توان بیشتری دارید، در مواقعی که قدرت تصمیم گیری مشترک پایین است بهتر است با توافق زوجین یکی از آنها نقش تعیین کننده ای داشته باشد و حرف آخر را بزند.
اگر هر دو نفر از نیاز قدرت بالایی برخوردار و توافق پذیری پایینی داشته باشند، احتمال جنگ قدرت برای نفر اول بودن در تصمیم گیری مطرح می شود و به زندگی آن ها آسیب وارد می کند.
در زندگی مشترک به شیوه ای رفتار کنید که همسر شما احساس ناکارآمدی قدرت نداشته باشد و در یک کلام همیشه حرف آخر در خانه و زندگی شما، نتیجه ی مشورتی باشد که ابتدا بین شما و همسرتان و در صورت نیاز گاهی با فرزندتان ایجاد شده است.
منبع: نمناک