به گزارش سایت خبری پرسون، علاوه بر چنارهای مشهور تهران ـ همچون چنار هزارساله جماران و چنار نهصدساله امامزاده یحیی و چنارهای خیابان ولیعصر که دیگر طراوت چناران گذشته تهران را ندارند ـ چنارانی در این شهر سر بر آسمان دارند که در عین گمنامی، هنوز طراوات گذشته را در خود حفظ کردهاند.
چنار کهنسال یکهباغ کن، سربرافراشتهترین، کهنسالترین و سبزترین چنار تهران است که کمتر کسی آن را میشناسد؛ چناری زیبا که باید ۶مرد دست در دست هم بگذارند تا بتوانند تنه قطور و جاندارش را به بغل بگیرند؛ چناری که ۸سال پیش در کتاب «محله کن» از آن گفته و نوشته شد؛ چناری در باغ وقفی مرحوم ملاعلی کنی؛ یادگار نسل چنارانی که پیترو دلاواله ایتالیایی جهانگرد، به روزگار پادشاهی شاهعباس در تهران مشاهده کرد و به سبب کثرت و وفورشان، لقب بامسمای «شهر چنارها» و به تعبیری «چنارستان» را برای تهران به کار برد و شهرمان را با این مشخصه، به ایتالیاییها و اروپاییها معرفی کرد؛ همان چنارهایی که آنزمانها ۲مرد لازم بود تا بتوانند با دستدادن به یکدیگر، تنههایشان را بغل بگیرند.
چنار یکهباغ، تنها چنار سربرافراشته کن و تهران نیست؛ چنارهای منظم و یکدست و دوشاخه سرآسیاب ـ یکی از ۵محله تاریخی کن ـ که در گذر این محله کنار جوی آب روییدهاند، به همراه چنار پرابهت محله اسماعیلیون کن و ۴۰چنار محله بالون کن، چنارهای کمتر دیدهشدهای از نسل چنارهای پرشکوه تهران هستند؛ همان چنارهایی که نام برخی گذرها و پاتوقهای محلههای قدیمی تهران به نام آنهاست؛ مثلا بازار و گذر پاچنار، نامش را از چنار کهنسالی به یادگار دارد که به «چنار خونبار» شهرت داشت؛ همان چناری که تاب خراش کوچکی را هم نداشت و با اندک خراشی، صمغی قرمزرنگ که در نظر عوام به خون میمانست، از آن خارج میشد. پای این چنار، محل تجمع و قرار اهالی محل بود و رفتهرفته پاچنار، هویت و نام این گذر و بازار شد.
البته این تنها پاچنار تهران نبوده و پاچنار محله اوین و پاچنار فرحزاد هم یادگار چنارانی هستند که هویتبخش این محلهها شدهاند. اگرچه از چنارهای گذشته خود تهران کمتر نشانی باقیاست و چنار خشکیده امامزادهیحیی از معدود نشانههای آنهاست، هنوز چنارهای خیابان ولیعصر، با تمام جفاهایی که به آنها روا داشتهایم و از خاک و آب پاک محرومشان کردهایم، نماد امروز چنارهای تهران هستند؛ چنارهایی که به روزگار پهلوی اول در دو سوی خیابان ولیعصر امروز و جاده مخصوص آن زمان کاشته شدند؛ جادهای که ابتدا اختصاصی خاندان سلطنت بود و چنارهای زیبا زینتبخش دو سوی آن بودند.
این چنددههزار اصله چنار از روستای باغ کن تهیه و کاشته شدند که تبارشان به چناران سربهفلککشیده یکهباغ و چنارهای با نظم و ترتیب دوشاخه سرآسیاب کن میرسد و اهالی کن در تهیه آنها نقش مهمی داشتهاند. چنارها ابتدا با فاصله ۲متر از یکدیگر، کنار جاده مخصوص غرس شدند و نظارت بر سلامت و سرسبزیشان هم به عهده شخص اول مملکت بود.آری چنار نماد هویت و طبیعت تهران است؛نمادی که باید همه ما در نگهداری و توسعه و کاشت آن کوشا و سهیم باشیم که شهر بیچنارها،شهر دوست داشتنی نخواهد بود!
منبع: همشهری آنلاین