رئیسی دیوار کشید؟!

سید ابراهیم رئیسی نه پل زد و نه دیوار ساخت. او و دولتمردانش در این بیست ماه، خندقی که طی هشت سال توسط آقای روحانی و مدیرانش بین مردم و مسئولین حفر شده بود را با مسئولیت‌پذیری، خدمت‌رسانی، موقعیت‌شناسی و در یک کلام کار شبانه‌روزی نسبتا ترمیم کرده‌اند. مسلما هشت سال عقب‌ماندگی، ترک فعل و سوءمدیریت با دو سال کار و تلاش بی‌وقفه قابل جبران نیست اما برآیند کلی دولت سیزدهم در این دو سال به ما می‌گوید سید ابراهیم رئیسی هم تدبیر داشت و هم امید را به مردم بازگرداند؛ کاری که رئیس‌ دولت تدبیر و امید قرار بود انجام دهد اما هشت سال از انجام این کار نیز عاجز بود!
تصویر رئیسی دیوار کشید؟!

به گزارش سایت خبری پرسون، سید محمدعماد اعرابی در یادداشتی نوشت: 18 اردیبهشت 1396 است؛ 11 روز تا آغاز رأی‌گیری برای دوازدهمین دوره ریاست‌جمهوری مانده و تنور تبلیغات انتخاباتی داغ است. حسن روحانی در همدان میان هوادارانش می‌گوید: «اگر شما جوانان در خانه بنشینید[در انتخابات شرکت نکنید]، بدانید که در پیاده‌رو‌های ما هم دیوار خواهند کشید. شما آنها را نمی‌شناسید من آنها را می‌شناسم.» او سعی می‌کند با این سخنان، مخاطبانش را از پیروزی سید ابراهیم رئیسی به عنوان مهم‌ترین رقیب انتخاباتی‌اش بترساند تا چهار سال دیگر بر صندلی ریاست جمهوری بنشیند و همین‌طور هم می‌شود.

حالا 7 شهریور 1402 است. سید ابراهیم رئیسی با رأی مردم در 28 خرداد 1400 به ریاست جمهوری انتخاب شده و سومین نشست خبری با اصحاب رسانه‌های داخلی و خارجی را برگزار می‌کند. حامیان آقای روحانی اما هنوز به شیوه او متوسل می‌شوند و همچنان سعی می‌کنند از کلیدواژه «دیوارکشی» استفاده کنند. خبرنگار یکی از نشریات زنجیره‌ای حامی حسن روحانی با‌ اشاره به جامعه ایران سؤال می‌کند: «آقای رئیسی در جامعه پل ساختید یا دیوار کشیدید؟» اما اجازه دهید این بار به جای آقای رئیسی، مرور رویدادهای یک دهه اخیر پاسخ این سؤال را بدهد.

2 خرداد 1401 حوالی ساعت 2 بعد از‌ظهر بخشی از مجتمع تجاری متروپل آبادان فروریخت. کمتر از 8 ساعت پس از حادثه وزیر کشور برای بررسی میدانی، آماده سفر به آبادان می‌شود اما به دلیل شرایط نامساعد جوی این سفر در بامداد 3 خرداد صورت می‌پذیرد.

احمد وحیدی بلافاصله از فرودگاه آبادان به محل حادثه می‌رود و پس از بازدید از محل، اولین جلسه برای هماهنگی و مدیریت اقدامات امداد و نجات را در ساعت 3 بامداد 3 خرداد 1401 تشکیل می‌دهد. او تا آخرین روز آواربرداری و کشف اجساد و شناسایی قربانیان در آبادان می‌ماند و 6 روز بعد، پس از اتمام عملیات در 9 خرداد 1401 به تهران بازمی‌گردد. حادثه‌ تلخ متروپل اگرچه به دلیل عدم رعایت اصول مهندسی و عدم توجه به هشدار مهندسان ناظر و همچنین قصور شهرداری آبادان با ریزش یک ساختمان نیمه‌ساز منجر به فوت 43 نفر شد ولی به نظر می‌رسید خبر از فرو ریختن یک دیوار دیگر هم می‌داد؛ اما کدام دیوار؟

21 آبان 1396 حوالی ساعت 10 شب است که زمین‌لرزه‌ای به بزرگی 7.3 ریشتر استان کرمانشاه در شمال غرب ایران را می‌لرزاند. گزارش‌های اولیه از تخریب گسترده روستاها، برخی شهرها، راه‌های مواصلاتی و خسارات جانی و مالی فراوان خبر می‌دهند؛ اما تا 48 ساعت پس از وقوع زلزله خبری از وزیر راه و شهر‌سازی نیست. در نهایت عصر روز 23 آبان، عباس آخوندی برای چند ساعت به مناطق زلزله‌زده سفر کرد و سپس به تهران بازگشت. زلزله کرمانشاه 620 فوتی و بیش از 9000 مصدوم برجای گذاشت اما این زلزله با همه قدرتش هم نتوانست دیوار بین مسئولان دولت وقت و مردم را فرو بریزد. فارغ از عملکرد غیرمسئولانه وزیر وقت راه و شهر‌سازی، این را جای کفش خاک‌آلود اسحاق جهانگیری روی فرش کف چادرهای زلزله‌زدگان نیز نشان می‌داد.

آخرین روزهای اسفند 1397 است که سازمان هواشناسی از بارش باران گسترده در استان‌های خراسان شمالی؛ گلستان و مازندران خبر می‌دهد. بارش‌ها نهایتا در 29 اسفند 1397 منجر به سیل می‌شود که استان گلستان را بیش از استان‌های همجوار تحت تأثیر قرار می‌دهد اما خبری از استاندار گلستان نیست. سه روز از وقوع سیل می‌گذرد، منطقه را آب گرفته و برخی اقدامات نظیر تخریب خط آهن برای تخلیه آب، احتیاج به دستور استاندار دارد اما خبرها حاکی از سفر استاندار گلستان به خارج کشور علی‌رغم آگاهی از اوضاع است. علاوه‌بر استاندار، رئیس‌جمهور نیز در سفر تفریحی قشم به سر می‌برد.

حسن روحانی طی یک هفته پس از وقوع سیل در شمال ایران ترجیح می‌داد اوضاع مناطق سیل‌زده را به صورت تلفنی از جنوب ایران پیگیری کند. دیواری که مسئولان ارشد دولت تدبیر و امید[!] بین خودشان و مردم کشیده بودند حتی با سیل هم خراب نمی‌شد!

اولین روزهای مرداد 1401 است. حالا سیل مناطقی در پایتخت را درگیر کرده است. استانداری تهران از مدتی قبل هشدارهای لازم برای اجتناب از توقف در حاشیه رودخانه‌ها و بستر مسیل‌ها را داده است. با این حال اما سیل خساراتی به همراه داشته است. بامداد 6 مرداد 1401 سیل ابتدا در منطقه کن و امامزاده داود تهران جاری می‌شود؛ صبح همان روز وزیر کشور و استاندار تهران خود را به محل می‌رسانند و تصمیمات لازم برای هماهنگی نهادهای امدادرسان را با توجه به وضعیت منطقه اتخاذ می‌کنند. یک روز بعد در 7 مرداد 1401 این‌بار سیل با قدرت بیشتری مناطقی از فیروزکوه تهران را فرامی‌گیرد. محسن منصوری استاندار وقت تهران بلافاصله از منطقه کن به کانون اصلی سیل در روستای مزداران فیروزکوه می‌رود و یک روز بعد رئیس‌جمهور نیز برای آگاهی از شرایط مردم منطقه در محل حضور پیدا می‌کند. برخلاف تجربه سال‌های قبل، مسئولان دولت سیزدهم دور از دسترس مردم سیل‌زده قرار ندارد. استاندار وقت تهران نزدیک به 10 روز و تا پایان عملیات امدادرسانی، در منطقه فیروزکوه ساکن شد و به همراه امدادگران و برخی مردم محلی در مسجد روستای مزداران می‌خوابید؛ دیگر دیواری بین مردم و مسئولان وجود نداشت.

21 فروردین 1397 بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف طی نامه‌ای از محمدباقر نوبخت سخنگوی وقت دولت آقای روحانی دعوت کرد تا با حضور در این دانشگاه به سؤالات دانشجویان پاسخ دهد؛ نامه‌ای که هرگز پاسخی به آن داده نشد. ظاهرا دیوار بین سخنگوی دولت تدبیر و امید[!] با دانشجویان آن‌قدر بلند بود که حتی نامه دانشجویان به دست ایشان نمی‌رسید! این دیوار بلند اما در دولت سید ابراهیم رئیسی برچیده شد. علی بهادری جهرمی؛ سخنگوی جوان دولت تا امروز تقریبا هر فصل میهمان دانشجویان در یکی از دانشگاه‌های سراسر کشور بوده و به سؤالات‌شان پاسخ گفته است. دانشگاه علامه‌طباطبایی، دانشگاه خواجه نصیر‌الدین طوسی، دانشگاه تهران، دانشگاه صدا‌و‌سیما، دانشگاه فرهنگیان بندرعباس، دانشگاه قم، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه شیراز، دانشگاه ارومیه، دانشگاه همدان و... بخشی از حضور بی‌تکلف او در میان دانشجویان است. بهادری‌جهرمی حتی در ملتهب‌ترین روزهای دانشگاه یعنی پاییز 1401 نیز پای سؤالات دانشجویان در دانشگاه‌ها می‌نشست. اگر حضور او در نشست تشکل‌های دانشجویی و یا در حوزه‌های علمیه و هیئات مذهبی را هم اضافه کنیم آن وقت شاید بتوان گفت سخنگوی دولت سیزدهم تاکنون تقریبا به طور متوسط هر ماه در جمعی از جوانان حضور داشته و پاسخگوی‌شان بوده است. حتی یک سوم چنین آماری در هشت سال دولت تدبیر و امید[!] رؤیایی دست‌نیافتنی بود. محمدباقر نوبخت به عنوان سخنگوی دولت یازدهم هرگز در هیچ دانشگاهی و در هیچ جمع دانشجویی حضور پیدا نکرد و علی ربیعی سخنگوی دولت دوازدهم نیز فقط یک بار در 19 آذر 1398 به دانشگاه صنعتی شریف رفت و پای سؤالات دانشجویان نشست.

می‌شود این مقایسه را با سفرهای استانی دو دولت و دستاوردهای عملی‌اش نیز ادامه داد، مقایسه‌ای که می‌تواند به شدت جذاب باشد ولی احتیاج به گزارشی تفصیلی دارد. به نظر می‌رسد با همین موارد هم بشود پاسخ این سؤال را داد: «آقای رئیسی در جامعه پل ساختید یا دیوار کشیدید؟» حالا پاسخ کاملا ساده است اما بگذارید جور دیگری پاسخ دهیم. سید ابراهیم رئیسی نه پل زد و نه دیوار ساخت. او و دولتمردانش در این بیست ماه، خندقی که طی هشت سال توسط آقای روحانی و مدیرانش بین مردم و مسئولین حفر شده بود را با مسئولیت‌پذیری، خدمت‌رسانی، موقعیت‌شناسی و در یک کلام کار شبانه‌روزی نسبتا ترمیم کرده‌اند. مسلما هشت سال عقب‌ماندگی، ترک فعل و سوءمدیریت با دو سال کار و تلاش بی‌وقفه قابل جبران نیست اما برآیند کلی دولت سیزدهم در این دو سال به ما می‌گوید سید ابراهیم رئیسی هم تدبیر داشت و هم امید را به مردم بازگرداند؛ کاری که رئیس‌دولت تدبیر و امید قرار بود انجام دهد اما هشت سال از انجام این کار نیز عاجز بود!

منبع: کیهان

509101

سازمان آگهی های پرسون