به گزارش سایت خبری پرسون، فتح الله آملی در یادداشتی نوشت: یک تروریست بعد از حدود هفت ماه که از حادثه تلخ و تابسوز حرم مطهر شاهچراغ شیراز گذشت، اسلحه به دست به این حرم و زائران و مجاوران و خادمانشان حمله کرد. با مسلسل خودکار و چندین خشاب…
یک خادم جوان شجاع و دلیر و فداکار قید جان را زد و نگذاشت تا فاجعهای عظیم رخ دهد و خونهای بیشتری بر زمین بریزد. آفرین بر او…. این حادثه ۲ شهید و چند مجروح داشت که برای شهدایش غفران و رحمت و برای آنها که بر تخت بیمارستان بستریاند شفای عاجل و عافیت مسئلت داریم.
هیچ هموطنی نیست که در محکومیت چنین اعمالی تردید کند و بر قربانیان مظلوم چنین حوادثی دل نسوزاند و اشک از دیده نیفشاند و چنین اعمالی را در راستای حمله و آسیب به امنیت و شاید مهمتر از آن ثبات کشور ارزیابی نکند چون دومی از این جهت مهمتر است که برای اقتصاد و فضای کسب وکار و سرمایهگذاری داخلی و خارجی اهمیت اساسی دارد.
اما اینکه چرا عدهای هر چند معدود حتی در مورد عوامل ایجابی چنین پدیدههایی و حتی خود پدیده تشکیکهای عجیب روا میدارند و روایتهای ناجوانمردانه و ناروا دارند محل بحثی کاملاً آسیب شناسانه است که ریشه در دو قطبی سازیهای کاذبی دارد که اگر بخواهیم همه آن را محصول توطئه و نقشه و طراحی دشمن بدانیم بیآنکه سهمی حتی کم و کوچک هم برای کژکاردی نظام حکمرانی قائل باشیم، ره به صواب نبردهایم. اینکه چرا میتوانند به سادگی روایتسازی از واقعیت صورت دهند و مهمتر و بدتر از آن در باور بنشانند.
نیازمند آسیبشناسی و تحلیل جامعهشناسانه است نیاز به آسیب شناسی و بخشی از آن ناشی از عملکرد رسانههای رسمی و به ویژه صداوسیما از یک سو و لاغری رسانههای مستقل و ایجاد محدودیتهای متنوع برای آزادی عمل قانون و دشمن انگاری آنها از سوی دیگر است اما همه مشکل تنها به رسانهها بر نمیگردد.
در روش حکمرانی نیز به گونهای عمل نکردهایم که منجر به دخالت و مشارکت همگان و به ویژه استفاده از ظرفیت نخبگانی در اداره کشور و افزایش اعتماد عمومی شود و نتیجه این عملکرد ناشی از جزمینگری، نوعی دوری و کنارهگیری و حتی مخالفت و مباینت به همراه آورده که به شکاف دولت ملت دامن زده و میزند و حتی در باور آنان، به آنچه میشنوند، اثر سوء میگذارد.
وقتی میبینند که به عنوان مثال ماههاست دولت و مجلس اولویت نخست خود را لایحه حجاب تشخیص دادهاند و بر سر آن چانه میزنند و دقت و انرژی فراوان میگذارند در حالی که ملک و ملت دغدغههای دیگری هم دارند که به این اندازه به آنها پرداخته نمیشود احساس دوری میکنند و در مواردی از آن دستاویزی برای نمایش اعتراض و مخالفت با آنچه نمیپسندند میسازند و چه بسا بیآنکه مخالفت یا ضدیتی با آن داشته باشند.
که اکثریت ندارند هر ایرانی وطن پرستی حتی اگر مخالف جمهوری اسلامی باشد قدر امنیت را میداند و همین طور نعمت ثبات را برای زندگی و کسب و کار و هیچ ایرانی هم نیست که در ضرورت مقابله با تروریسم و توطئههای ریز و درشت دشمنان شک و تردید داشته باشد و قدر امنیت و ثبات را نشناسد و حوادثی از این دست را محکوم نکند.
لذا برای تقویت این امنیت و ثبات بیائیم دست از هر اقدامی که نتیجه آن دو قطبی سازی است برداریم و همه تلاش خود را به کار گیریم تا وفاق ملی که زمینه ساز مشارکت اجتماعی و برای عبور از بحرانهای مهمی است که کشور درگیر آن است تقویت شود بحرانهایی که سالهاست از آن غفلت کردهایم و برای عبور از آنها به برادری، اتحاد و مشارکت همگانی و مهربانی و مهربانی و رواداری و نزدیک کردن دلها به یکدیگر و تجدید نظر در روش حکمرانی به شدت نیازمندیم.
منبع: اطلاعات