محیط نقد سیاسی

دنیای سیاست و نقد سیاسی را چند حوزه به بهترین شکل می‌تواند نمایندگی کند و خارج از این محیط فقط شاهد خطابه و تبلیغات خواهیم بود و تخریب و تحقیر سیاست نیز اجتناب ناپذیر خواهد بود. نخست بخش‌هایی از دولت و از همه مهمتر وزارت خارجه و تمام اجزا و اعضای آن از وزیر تا زیردستان سفارتخانه های دورافتاده‌ترین کشورها و بلادی که ما با آن رابطه سیاسی داریم. همچنین نهادهای دیگری که در قانون ما می‌توانند ورودی در این حیطه داشته باشند مثلا شورای عالی امنیت ملی و البته این محیط و مسئولیت نیز فقط در ذیل قانون اساسی و قوانین موضوعه و مشروع، واجد معنا و معتبر است.
تصویر محیط نقد سیاسی

به گزارش سایت خبری پرسون، سید مسعود رضوی در یادداشتی نوشت: در سالهای اخیر رسانه‌ها نیز مانند دیگر نهادها و ساختارهای کشورمان، بر مدار نوعی «تقابل فرساینده» به انتشار اخبار و تولید تحلیل و نقد سیاسی پرداخته‌اند. در واقع به اصطلاح آشنای مرسوم در «فضای دوقطبی» وارد عرصه‌های نقد می‌شوند و برای کاهش تصادم و هزینه های آن، در ارجاع و پردازش اخبار و گزارشها تمایل دارند بازنوشت (کپی پیست) خبرگزاریهای رسمی را منتشر کنند.

طرز یا سبک هر جریده و سوگیری بر مبنای منافع روزنامه و منابع رسانه ها، معمولا با هم تفاوت قابل توجهی دارند و همین امر بیانگر تکثر و تفاوت آنهاست. این مسأله، هم تمایز رسانه‌ها و جراید را نشان می‌دهد و هم امتیازاتشان را؛ در واقع از بازخورد و بازجویی در فضای متخاصم و قطبی، نگرانند و از نتایج بیم دارند وگرنه کیست که نداند رقابت رسانه‌ها چقدر پربرکت است و نه فقط از خصومت آنها بهتر است، بلکه ضمانتی برای احترام و اکرام در این حرفه ایجاد می‌کند.

دنیای سیاست و نقد سیاسی را چند حوزه به بهترین شکل می‌تواند نمایندگی کند و خارج از این محیط فقط شاهد خطابه و تبلیغات خواهیم بود و تخریب و تحقیر سیاست نیز اجتناب ناپذیر خواهد بود. نخست بخش‌هایی از دولت و از همه مهمتر وزارت خارجه و تمام اجزا و اعضای آن از وزیر تا زیردستان سفارتخانه های دورافتاده‌ترین کشورها و بلادی که ما با آن رابطه سیاسی داریم. همچنین نهادهای دیگری که در قانون ما می‌توانند ورودی در این حیطه داشته باشند مثلا شورای عالی امنیت ملی و البته این محیط و مسئولیت نیز فقط در ذیل قانون اساسی و قوانین موضوعه و مشروع، واجد معنا و معتبر است.

مقدمه را طولانی نمی‌کنم، اما لازم است بگویم برخی نهادها، شخصیت‌ها و رسانه‌های منتسب به حکومت و دولت، فارغ از جایگاهی که دارند، رسانه‌های دیگر را در مقام دانای کل و بلکه آمر مورد خطاب و موعظه قرار می‌دهند و به جای نقد و جدل، به خصومت و جدال می‌پردازند تا از تحلیل انتقادی و گزارش‌های متفاوت پیشگیری کنند. این پیشدستی البته به سود آنها و مردم و کشورمان نبوده و نیست. رقابت سازنده و رشد سیاسی را متوقف می‌کند و شکوفایی و بهبود امور را که در پرتو آسیب‌شناسی و بیان شفاف اخبار و بررسی کارشناسانه و دلسوزانه امکانپذیر است، به ریاکاری و نیرنگ و تکراری کسل‌کننده و غیرمسئولانه بدل می‌سازد.

نمونه آن در ماجراهایی نظیر اظهارات سفیر چین در دوران کرونا و بعدها در دخالت ناموجه و آشکارا سودجویانه درباره جزایر وطن در خلیج‌فارس روی داد. اینک همان سناریو با کمانه ترکش‌های بیشتر با حضور لاوروف وزیر خارجه روس در اجلاس شیخ‌نشین‌های حاشیه جنوبی خلیج‌فارس و تصدیق بیانیه مداخله‌جویانه ایشان رخ داده است.

اگر به جای تشر‌زدن به جراید و صاحب‌‌نظران منتقد، هشدارهای کارشناسان از سوی وزارت امور خارجه و شورای امنیت ملی و دیگر نهادهای عالی کشور جدی گرفته می‌شد و سفیر چین در ماجرای کرونا یا جلوس نابخردانه همتراز روسی وی بر صندلی استالین در ماجرای کنفرانس تهران و اشغال خاک گرامی میهن توسط اجانب، توفانی از برخوردهای مطبوعاتی و انتقادات رسانه‌ای ایجاد می‌کرد، آیا اکنون شاهد این رفتارها و موضعگیری نامتوازن بودیم؟ به‌ رغم اینکه ایران تنها کشوری بود که در مقابل ناتو ایستاد و متحد و شریک استراتژیک را در سیاست و میدان پشتیبانی کرد، دیگر چه توجیهی برای همسایه شمالی قابل قبول است؟ اگر در زمان لازم به سُفرای این کشورها درس لازم و جواب دندان‌شکن داده می‌شد، اینک وزرایشان از حد تجاوز نمی‌کردند.

منبع: اطلاعات

503348

بیشتر بخوانید:

سازمان آگهی های پرسون