به گزارش سایت خبری پرسون، سهیل جمشیدپور در یادداشتی نوشت: دولت های حاشیهی خلیج فارس به دلیل مشکلاتی که با دولت بایدن دارند و نیز به این دلیل که احساس می کنند نظم جهان در حال تغییر است، روابط دو و چند جانبهی خود را در حوزه های مختلف به چین و روسیه نزدیک کرده اند که بخشی از آن ناشی از رقابت جهانی ایالات متحده و چین در عین وابستگی های متقابل اقتصادی شان به یکدیگر است که استراتژی ایالات متحده را با ایدهی مهار هوشمندانهی چین متوجه منطقهی هند و اقیانوس آرام کرده است.
در این شرایط رقابتی میان چین و روسیه برای به دست گرفتن ابتکار عمل در منطقهی خاورمیانه نیز به شکل خاموش اتفاق افتاده است که گاهی دولت های چین و روسیه را وادار می کند که برای دلربایی از دولتهای عربی و کسب منافع با هدف پر کردن خلاهای منطقه، با مواضع آنها در زمینههای مختلف سازگاری نشان دهند تا به نوعی خود را بازیگران مهم خلیج فارس و منطقهی عربی جلوه دهد.
همچنین پس از شورش پریگوژین و سفر پوتین به داغستان که تا حدی مشکلات امنیت داخلی و کمبود منابع مالی و وجود مشکلاتی میان نخبگان قدرت و الیگارش های روسی را مشخص کرد، روسیه نیاز دارد که هم در بحث انرژی و غلات و هم در بحث جذب کمک مالی و سرمایه گذاری از کشورهای عربی به ترتیب به مثابهی نوعی کمک کننده به تثبیت قیمت جهانی انرژی و واردکنندهی غلات و نیز نوعی بانک برای جلوگیری از اضمحلال اقتصادی خود نگاه کند.
در شرایطی که روسیه پس از اشغال کریمه فکر می کرد می تواند به سادگی دولت اوکراین را ساقط نماید و یا بخش شرقی اوکراین را تجزیه و اشغال نماید، در میدان عمل در نوعی گرداب ژئوپلیتیک فرو رفت و همین موجب شد تا در مقابل بسیاری از کشورها مانند بازیگران قفقاز جنوبی و ترکیه، مواضع خود را تعدیل کند و در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران انواع مساعدت های اقتصادی و دوستانه را در قالب روابط قانونی بین المللی در جهت تعمیق مناسبات دو جانبه در دستور کار داشت، بندی تعجب برانگیز در روز ۱۰ ژوئیه ۲۰۲۳ در بیانیهی پایانی نشست روسیه و اعضای شورای همکاری خلیج فارس در مسکو گنجانده شد که به حل و فصل مسالهی جزایر ایرانی با ساز و کارهای دیپلماتیک یا حقوقی تاکید می کند.
این اقدام ناشیانه و محکوم که توسط وزارت خارجهی روسیه صورت گرفت و با خویشتنداری سخنگوی وزارت خارجهی جمهوری اسلامی ایران؛ اقدامی مردود خوانده شد، مطمئنا بر روی نگاه مردم ایران نسبت به دولت روسیه تاثیر منفی خواهد گذاشت و ممکن است در آینده با بی علاقه شدن ایران به توسعهی مناسبات با روسیه، وزن و اعتبار بین المللی روسیه، در منطقه و جهان، کاهش یابد.
احتمالا جمهوری اسلامی ایران فارغ از جناح بندی های داخلی در ساختار سیاسی روسیه، بیانیه های رسمی وزارت خارجه روسیه را موضع رسمی و تمام شدهی ساختار قدرت فدراسیون روسیه تعبیر کرده و این به معنی دخالت روسیه در امر تمامیت ارضی ایران تلقی گردد.
در جنگ روسیه برای اشغال نظامی اوکراین، جمهوری اسلامی ایران با کمال بزرگ منشی سعی در ایجاد مفاهمه و صلح سازی میان مسکو و کیف داشت که متاسفانه، غربی ها سعی کردند تا روابط نظامی قدیمی و عادی میان ایران و روسیه را به جنگ اوکراین پیوند بزنند و دست هایی چون رژیم صهیونیستی یا برخی منابع زرد روسی هم سعی نمودند تا ایران را موافق با اشغالگری روسیه نشان دهند که بارها و بارها توسط مسئولان ایرانی رد شد.
جای آن است که علاوه بر احضار سفیر روسیه و برحذر داشتن روسیه از اظهار نظر در مورد تمامیت ارضی ایران، مسئولان روسی متوجه باشند که ایران یکی از قدرت های بزرگ خلیج فارس و منطقهی خاورمیانه است که حتی در برابر ایالات متحده در خلیج فارس، آقایی و سیادت می کند، چه رسد به طرفی که قدرتی به مراتب کمتر از ایالات متحده دارد و حتی بیانیه ها و فعالیت های دیپلماتیک و حقوقی ایالات متحده تاثیری بر عزم و ارادهی ایران اسلامی برای پاسداری از تمامیت ارضی اش در طول سالها نگذاشته است و فعالیت ها و سخن پراکنی های بازیگران دیگر نیز تاثیری در عزت همیشگی ایران اسلامی نخواهد داشت.
امید که این اقدامات غیر دوستانه و پر تبعات در شرایطی که ایران علاقه مند به تقویت مناسبات خود با تمام کشورهای منطقه و نیز کشور روسیه است، توسط روسها اصلاح شود تا مورد بهره برداری غربی ها قرار نگیرد وگرنه ایران نیز می تواند ضمن محکوم کردن صریح اقدامات روسیه در اوکراین و تجدید نظر در برخی تبادلات سنتی، مناسبات خود با روسیه را محدود به آسیای مرکزی و قفقاز کند و گزینه های جایگزینی را در نظر بگیرد.
این امیدواری وجود دارد تا وزارتخارجهی روسیه موضع خود را اصلاح کرده و متوجه اشتباه عجیب خود بشود.