بازنشستگی در برنامه هفتم

بازنشستگی در همه کشورها به معنای پایان کار یک کارمند یا کارگر است و درحقیقت وقتی فردی بازنشسته می شود، با دریافت مستمری مشخص، می تواند زندگی خوبی را برای خود و خانواده اش مهیا ، یا لااقل مایحتاج اولیه زندگی اش را تامین کند؛ اما بازنشستگی در ایران، تعاریف و ویژگی های دیگری دارد که نمی توان مورد مشابهی برای آن در جهان یافت!
تصویر بازنشستگی در برنامه هفتم

به گزارش سایت خبری پرسون، امیر طوسی نژاد در یادداشتی نوشت: «طرف ۴۵ ساله بازنشسته می شود،۵۰ ساله بازنشسته می شود، می نشیند توی پارک ! ؛می گه می دونی که من بازنشسته هستم . لفظ «بازنشستگی» از همان ابتدا یک بار فرهنگی دارد. واژه بازنشستگی حتما باید عوض شود، این واژه خودش نشستن و منتظر ماندن برای روزهای دیگر است ؛ فارغ التحصیل هم از آن واژگان عجیب است !»

این جملات بخشی از سخنان رئیس جمهوری در همایش «گام دوم شورای‌عالی انقلاب فرهنگی در مسیر تحول» است که آذر ماه پارسال ایراد شد و از همان ایام بود که دولت سیزدهم از تصمیم جدید و آنی خود برای افزایش سنوات و سن بازنشستگی رونمایی کرد که ماحصل آن چند روز قبل در لایحه برنامه هفتم توسعه کشور گنجانده و تحویل مجلس شد.

با کمی تامل در سخنان یاد شده به راحتی می توان دریافت که سکاندار دولت و همکارانش در قوه مجریه، گو این که اعتقاد زیادی به بازنشستگی ندارند و بر اساس همین تفکر در لایحه برنامه هفتم توسعه در وهله نخست سنوات بازنشستگی را به طور پلکانی تا پایان اجرای این برنامه پنجساله افزایش داده اند و همچنین برای بازنشستگی در تمامی مشاغل از جمله مشاغل سخت و زیان آور ، حداقل سن تعیین کرده اند،تصمیمی که با مخالفت کارشناسان مسایل کارگری و کارگران مواجه شده است.

تهیه کنندگان لایحه یادشده در برهه فعلی، هرگز اصل موضوع بازنشستگی را مانند رئیس جمهوری به صراحت زیر سئوال نمی برند، اما برنامه ها و طرح های ارائه شده دولت بیانگر این است که در برنامه هفتم توسعه، شرایط برای بازنشستگی سال به سال سخت تر خواهد شد.

فارغ از این مسائل ، حجت الاسلام والمسلمین رئیسی در سخنان خود بدون درنظر گرفتن شرایط جامعه که برخی از آنها متاثر از سیاست های دولت اوست، مطالبی را بیان کرده که تامل برانگیز است.

این که یک فرد از همان آغاز نوجوانی و جوانی در حرفه ای مشغول به کار شود تا بتواند در حرکت نظام به سمت اهداف عالی موثر باشد، به طور حتم مورد پسند همگان است، اما چرا این گونه افراد باید به رغم گذراندن سنوات خدمتی شان، منتظر بمانند تا به سن تعیین شده برای بازنشستگی برسند؟!مگر نه این که عموم افراد جامعه در برابر قانون یکسان هستند، پس چرا به شخصی که سال ها به بیمه پول پرداخت کرده است تا بتواند در پایان سال های کاری اش بازنشسته شود، جفا می شود؟

بازنشستگی پس از گذراندن سنوات خدمتی، حق مسلم آحاد افراد جامعه در تمامی کشورها است و دولت ها و مجموعه حاکمیت موظفند حق و حقوق تمامی کارگران و کارمندان را تامین و حتی از آن دفاع کنند، اما در کشور ما این موضوع مهم سال هاست که در تمامی حوزه ها متاسفانه نادیده گرفته شده است که نمونه آن را می توان در جلسات تعیین حقوق کارگران در پایان هر سال، مشاهده کرد.

در این جلسات نمایندگان کارگران،کارفرمایان و دولت پشت یک میز می نشینند و درباره میزان افزایش حقوق این قشر محروم جامعه تصمیم می گیرند؛ البته دولت همواره در این جلسات ضمن بی توجهی به قانون مبنی بر افزایش حقوق کارگران بر اساس شاخص نرخ تورم، موفق می شود حقوق کارگران را با درصد بسیار کمی و دور از واقعیت های موجود افزایش دهد؛ و این همان است که اسفند ماه پارسال اتفاق افتاد و احقاق حق کارگران باردیگر دستخوش تصمیمات نادرست وغیرواقعی شد.

از سوی دیگر رئیس جمهوری در همایش یاد شده گفت که: «افراد بازنشسته با ۴۵ و ۵۰ سال سن، درپارک می نشیند»، که این سخنان هم نشان از عدم اطلاع مسئولان از واقعیت های تلخ جامعه دارد.

بازنشستگی در همه کشورها به معنای پایان کار یک کارمند یا کارگر است و درحقیقت وقتی فردی بازنشسته می شود، با دریافت مستمری مشخص، می تواند زندگی خوبی را برای خود و خانواده اش مهیا ، یا لااقل مایحتاج اولیه زندگی اش را تامین کند؛ اما بازنشستگی در ایران، تعاریف و ویژگی های دیگری دارد که نمی توان مورد مشابهی برای آن در جهان یافت!

حقوق بگیران در کشور ما پس از سال ها خدمت و اما و اگرهای فراوان، وارد مرحله جدیدی از زندگی به نام بازنشستگی می شوند! اکثریت این افراد به دلیل هزینه بالای زندگی، گرانی کالاها و از همه مهمتر، حقوق اندک مجبورند به سراغ کارهای جدید بروند، تا بتوانند هزینه های سرسام آور زندگی را تامین کنند.

این که کارها و حرفه های جدید در شان کارگران یا کارمندان بازنشسته هست یا نه، مهم نیست؛ بلکه مساله اصلی کسب درآمد است تا بازنشسته بیش از این گرفتار مسائل معیشتی نباشد.

با این تفاصیل باید پرسید که در کدام یک از محله های تهران یا شهرهای کشورمان، بازنشستگان با خیال آسوده داخل پارک می نشینند و لحظات خوشی را به دور از دغدغه های معیشت، سپری می کنند؟!

رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور اوایل سال گذشته و(پیش ازتشدید موج گرانی ها)،حداقل هزینه معیشت ماهانه خانوار را ۱۸ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان اعلام کرد که نشانگر این واقعیت تلخ است که جمعیت پرشماری از افراد جامعه اعم از کارگران و بازنشستگان در وضع نامناسب معیشتی بسر می برند و به این ترتیب از تامین هزینه های روزانه زندگی خود در زمینه های گوناگون از جمله تغذیه و تفریح مناسب، عاجزند.

به راستی در چنین اوضاع و احوال بغرنج اقتصادی و معیشتی، آیا بازنشستگانی که توانایی کار مجدد دارند، می توانند به فکر وقت گذرانی و تفریح در پارک باشند، یا این که باید به سراغ کارهای جدیدی بروند تا بیش از این شرمنده خانواده شان نشوند؟ آیا ایران را با شاخصه های موجود اقتصادی ، معیشتی، درمانی، آموزشی و دیگر موارد، می توان با دیگر کشورها در حوزه بازنشستگی مقایسه کرد و فی المثل نسخه اروپایی را برای افزایش سنوات بازنشستگی، برای ایران هم پیچید؟

به زعم موافقان طرح یاد شده، بازنشستگی باید همراه با درماندگی و بیماری باشد و تمامی کارگران و کارمندان تا زمانی که قدرت تکلم و راه رفتن دارند ، باید همچنان به صندوق های بیمه پول بپردازند!

از نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی انتظار می رود که در ماه های پایانی کار خود در این دوره با اتخاذ تصمیم های درست و منطقی و منطبق با شرایط کشور، از تضییع حقوق کارگران و کارمندان جلوگیری کنند و یادگاری نیک از خود به جا بگذارند.

منبع: اطلاعات

491926

سازمان آگهی های پرسون