معیارهای دوگانه

مخالفت منتقدان شما نه با مقاومت است و نه با تفاهم و سازش، بلکه با معیارهای دوگانه شماست، کسانی که قبلا با سیاست‌هایی مخالفت می‌کردند و مانع عملی آن می‌شدند و تمام مدارک و صوت و تصویر آن موجود است و اکنون اجرای همان سیاست را چند پله بالاتر جزو افتخارات خود می‌دانند، بدون اینکه چیزی جز عامل و فاعل ماجرا تغییر کرده باشد.
تصویر معیارهای دوگانه

به گزارش سایت خبری پرسون، عباس عبدی در یادداشتی نوشت: بازگشایی سفارت‌های ایران و عربستان و بهبود روابط دو کشور و به تبع آن تلطیف روابط با دیگر کشورهای عربی و در کنار اینها ادامه مذاکرات با غربی‌ها به ویژه امریکا از طریق کشورهای منطقه، تا حدی شرایط خارجی را بهبود داده است و اثرات گرچه اندک این رفتار را در نگاه مردم و اقتصاد هم می‌بینیم، هر چند با منجمد شدن مذاکرات برجامی این وضعیت در کلیت خود ناپایدار به نظر می‌رسد ولی به هر صورت شرایط کنونی بهتر از تنش‌های بی‌پایان قبلی است.

در این میان برخی افراد در رسانه‌ها به نقد سیاستگذاران رسمی پرداختند و این اقدامات را نه از حیث اصل آنها، بلکه برحسب تاریخچه سیاست‌های جریان حاکم نقد کردند.اکنون جریان طرفدار وضع موجود معترض است و می‌پرسد؛ چرا زمانی که مقاومت می‌شد، می‌گفتید که اینها هزینه دارد و از جیب مردم هزینه می‌کنید؟ و حالا که توافق می‌کنیم، می‌گویید چرا امتیاز می‌دهید و مملکت را فروختید؟ و...

برای اینکه یک مساله اختلافی هیچ‌گاه حل نشود، بهترین کار این است که صورت مساله نادرست مطرح شود. مساله نه مقاومت و ایستادگی یا حتی دشمنی با دیگران است و نه تفاهم و سازش یا دادن و گرفتن امتیاز که خیلی هم طبیعی و منطقی است. هر دو سیاست برحسب مورد می‌تواند قابل دفاع باشد، همچنانکه هر دو می‌تواند قابلیت رد کردن داشته باشند. هیچ کدام از این دو سیاست، پیش‌فرض و قطعی نیست که آن را قاطعانه تایید یا رد کنیم. هر دو شیوه‌هایی هستند برای تامین اهداف دیگر. بنابراین پیش از هر چیز باید درباره آن اهداف و نحوه تامین آن توافق داشت.

اتفاقا این استدلال علیه گویندگان آن بیشتر صادق است و کاربرد دارد، چون همین افراد هر گاه در گذشته کسی می‌خواست تفاهم کند، حرف از مقاومت و ایستادگی می‌زدند و معتقد بودند که نباید خیانت کرد یا کوتاه آمد و... و هر گاه کسان دیگر حرف متفاوت با سیاست‌های آنان زدند و آنان را نقد کردند، آنان از ضرورت توسعه روابط و... سخن می‌گویند. پس مساله چیز دیگری است. مشکل در وجود یک رویکرد و مشرب شبه مذهبی، آغشته به سیاست نزد طرفداران وضع موجود است.

به این معنا که حُسن و قبح افعال را به فاعل ربط می‌دهند، به قول مولوی، «هر چه آن خسرو کند، شیرین بُود» در واقع در نزد آنان، افعال ذاتا واجد حُسن و قبح نیستند، بلکه این فاعل آن است که افعال را ارزشمند یا ضد ارزش می‌کند. این رویکرد اشعری مسلکی در سیاست مصداق قدرت‌طلبی است و حقیقت و واقعیت را پیش پای قدرت و روایت قربانی می‌کند و این همان رویکردی است که ملام شیعی در مقابل آن شکل گرفت. در این رویکرد حتی عدالت معنای عینی ندارد، بلکه اراده فردی که او را عادل می‌دانیم یا خدا را عادل می‌دانیم، تعیین‌کننده معنا و مصداق عدالت است، این مثل آن است که عدالت را از روی قانون نسنجیم، بلکه اراده و حکم دلبخواه قاضی را عین عدالت بدانیم.

پس موضوع روابط اخیر با عربستان و اتفاقات رخ داده در گفت‌وگوی رسانه‌ای وزرای‌ خارجه در سفر اخیر وزیر خارجه عربستان به ایران، نیز از همین منظر نقد می‌شود. نه اینکه چون شما قبلا با سیاست گفت‌وگو‌ و تفاهم مخالف بوده‌اید، پس حالا با سیاست تفاهم هم موافق هستید؟ مخالفت منتقدان شما نه با مقاومت است و نه با تفاهم و سازش، بلکه با معیارهای دوگانه شماست، کسانی که قبلا با سیاست‌هایی مخالفت می‌کردند و مانع عملی آن می‌شدند و تمام مدارک و صوت و تصویر آن موجود است و اکنون اجرای همان سیاست را چند پله بالاتر جزو افتخارات خود می‌دانند، بدون اینکه چیزی جز عامل و فاعل ماجرا تغییر کرده باشد. حالا قصد مچ‌گیری نیست.

همین سیاست کنونی را می‌توان حمایت کرد ولی یک مشکل همچنان حل نشده باقی می‌ماند؛ اینکه این سیاست جدید شما ناشی از تغییر رویکرد و فهم بهتر از امور نیست، این تغییر سیاست ناشی از کنار گذاشتن معیار دوگانه نیست، بلکه اینها ناشی از تغییر جایگاه و موقعیت عاملان آن است و با تغییر این جایگاه و موقعیت دوباره به همان وادی قبلی سقوط کرده و به تنظیمات کارخانه باز خواهند گشت. دلیل این ادعا نیز روشن است، زیرا مطلقا نمی‌گویند که در گذشته اشتباه شد، بلکه همچنان از همان منطق دفاع می‌کنند و البته مشغول دستاوردسازی و بازی با کلمات نیز هستند. البته چون مساله سیاست خارجی است، دوست ندارم که وارد جزییات شوم، ولی خیلی مختصر می‌توان گفت که شما گفتید، زدیم، ما هم می‌گوییم، زدید، تا بعد چه پیش‌ آید.

منبع: اعتماد

491065