افزایش ضریب نفوذ بیمه نسبت مستقیم با کارکرد روابط عمومی دارد

یونس مظلومی معتقد است که اگرچه فعالیت‌های روابط عمومی در صنعت بیمه، نقشی بسیار عمده و ارزشمند در افزایش ضریب نفوذ بیمه دارد، اما در این میان، عدم حمایت نهادهای حاکمیتی می‌تواند تاثیری بسیار مخرب در رشد این صنعت بر جای بگذارد. چرا که اگر رشد قیمت خدمات در صنعت بیمه، متناسب با تورم نباشد و به صورت دستوری پایین نگه‌داشته شود، این صنعت، ناگزیر از رشد متعادل بازخواهد ماند و تضعیف خواهد شد که این امر در نهایت به ضرر مردم و بیمه‌گذاران تمام خواهد شد‌.
تصویر افزایش ضریب نفوذ بیمه نسبت مستقیم با کارکرد روابط عمومی دارد

به گزارش سایت خبری پرسون، ضریب نفوذ بیمه در کشور ما بسیار پایین است و کارشناسان علل مختلفی را برای آن ذکر می کنند در این رابطه یونس مظلومی، مدیر عامل بیمه تعاون با خبرنگار روزنامه تفاهم گفتگویی داشته اند که ما حاصل این گفتگو را در زیر می خوانید.

نقش روابط عمومی را در افزایش ضریب نفوذ بیمه چگونه می‌بینید؟

ما جزو آن دسته از کشورهایی هستیم که متاسفانه ضریب نفوذ بیمه در آن‌ها بسیار پایین است و وقتی با متخصصین این حوزه صحبت می کنیم نظرشان این است که دلیل پایین بودن ضریب نفوذ بیمه، عدم آشنایی مردم با کارکردهای صنعت بیمه است. طبیعتا آن بخش از شرکت‌های بیمه که باید این کار را انجام دهند، روابط عمومی این شرکت ها هستند تا شاهد باشیم که فرهنگ بیمه و احساس نیاز نسبت به داشتن پوشش های بیمه ای در میان مردم گسترش یابد. این امر، از جمله فعالیت‌هایی است که باید توسط روابط عمومی شرکت های بیمه صورت پذیرد. در یک نگاه کلی تر، روابط عمومی‌های صنعت بیمه، اعم از شرکت های بیمه، بیمه مرکزی، سندیکای بیمه گران و …. همه این وظیفه را دارند که در ایجاد انگیزه برای خرید بیمه نامه ها که منجر به افزایش ضریب نفوذ بیمه می شود تلاش نمایند.

به نظر شما تعامل روابط عمومی های صنعت بیمه با شبکه‌های اجتماعی چگونه باید باشد و آیا اصولا آنها به طور کلی در این امر موفق بوده‌اند؟

در موضوع شبکه‌های اجتماعی فکر می کنم که روابط عمومی های صنعت بیمه، در مجموع می‌توانند قوی‌تر از آنچه تا کنون عمل کرده‌اند به این حوزه وارد شوند. به این دلیل که در حال حاضر، در همه جای دنیا و نه فقط درایران، امر آگاهی‌سازی و اطلاع رسانی به سمت شبکه های اجتماعی و فضای مجازی رفته است و اصولا توجه نسبت به رادیو، تلویزیون، روزنامه، رسانه‌های محیطی و مواردی از این دست که جزو رسانه های کلاسیک محسوب می‌شوند کم شده و جایگاهی که هم‌اکنون شبکه های اجتماعی از آن برخوردارند سهم قابل توجهی نسبت به سایر حوزه‌های اطلاع‌رسانی را از آن خود کرده است. بنابراین بسیار مهم است که شرکت‌های بیمه این موضوع را مد نظر قرار دهند و از این پلتفرم ها برای اطلاع رسانی، آموزش و آگاه سازی جامعه نسبت به ارزش و اهمیت پوشش های بیمه ای استفاده کنند. امری که امیدواریم جامعه روابط عمومی در صنعت بیمه نسبت به آن اهتمام بیشتری از خود نشان دهد.

جایگاه روابط عمومی را در شرکت‌های بیمه چگونه می‌بینید؟ آیا تبدیل مدیریت‌ها به معاونت در شرکت‌های بیمه امکان‌پذیر است و در این صورت چه تغییری حاصل خواهد شد؟

به عقیده من، این امر که عنوان یک بخش، در چارت سازمانی چه باشد چندان تغییری ایجاد نمی کند؛ چرا که در واقع عملکرد آن بخش مهم است نه عنوان آن. برای مثال، ممکن است در یک سازمان، مدیریت روابط عمومی وجود داشته باشد و بازده بالایی از خود نشان دهد، در حالی‌که در یک شرکت دیگر عنوان معاونت داشته باشد و بازده مطلوب از خود نشان ندهد. بنابراین آنچه مهم است عملکرد آن بخش است و اهمیت عنوان در مرتبه‌ای به مراتب پایین تر قرار می‌گیرد.

نقش رسانه های تخصصی را در زمینه فعالیت روابط عمومی‌های صنعت بیمه چگونه می‌بینید؟

طبیعتا رسانه های تخصصی در وهله اول کمک می‌کنند به گسترش دانش بیمه‌ای و نشر اخبار و تحلیل‌ها حتی در بین فعالان صنعت. ضمن اینکه می توانند در توسعه تخصصی این رشته نیز موثر واقع شوند. بنابراین نقش رسانه های تخصصی، حائز اهمیت بسیار زیادی در حوزه روابط عمومی و صنعت بیمه است. در ارتباط با فاصله معنی دار ضریب نفوذ بیمه در کشور نسبت به هدف تعیین شده در پایان برنامه ششم گفته می‌شود که بخشی از این کاستی‌ها، از دایره اختیارات و توانایی صنعت بیمه خارج است و به مشکلات موجود در اقتصاد کلان کشور برمی گردد، مسائلی از قبیل تورم، بی‌ثباتی اقتصادی، عوامل نهادی و ….؛ اما در این میان قطعا بخش‌هایی نیز به فعالیت‌های خود شرکت های بیمه و فعالان این حوزه برمی‌گردد، شما در این رابطه چه فکر می‌کنید؟ در ابتدا باید بگویم که اصولا افزایش ضریب نفوذ بیمه همچون سایر بخش‌های اقتصادی، در هیچ‌جای دنیا به صورت دستوری اتفاق نمی افتد. به نظر من اتفاقا شرکت‌های بیمه طی این سال‌ها تلاش خوبی در این زمینه انجام داده‌اند که قابل تقدیر است، برای مثال در بخش بیمه‌های زندگی که موفقیت‌های خوبی در سال‌های اخیر به دست آوردند. اما به عقیده من آن چیزی که باید اتفاق بیفتد این است که حاکمیت و نهادهای حاکمیتی باید از صنعت بیمه حمایت کنند.

متاسفانه رویکرد و دیدگاه موجود این است که ما اگر به شرکت‌های بیمه فشار بیاوریم و آنها را تضعیف کنیم به این معناست که متقابلا از منافع مردم دفاع کرده‌ایم؛ در حالی که تضعیف شرکت‌های بیمه یعنی تضعیف صنعت بیمه و حقوق بیمه‌گذاران و هرچقدر که حاکمیت از صنعت بیمه حمایت کند، ما می توانیم انتظار داشته باشیم که شرکت‌های بیمه و صنعت بیمه قوی تر شوند که این قوی شدن به معنای خدمات رسانی بهتر و افزایش ضریب نفوذ بیمه در کشور خواهد بود؛ امری که در نهایت نفع آن آن به مردم و بیمه‌گذاران خواهد رسید. در این میان، یک نکته مهم، افزایش قیمت خدمات بیمه به طور منطقی و متناسب با تورم است. برای مثال وقتی می‌بینیم که رقم دیه ۵۰ درصد افزایش پیدا می‌کند، اما حق بیمه، متناسب با آن افزایش پیدا نمی‌کند، به آن معناست که شرکت های بیمه به تدریج ضعیف‌تر خواهند شد که متاسفانه آثار سوء خود را بر صنعت بیمه خواهد گذاشت، به طوری که این صنعت نخواهد توانست رشدی متناسب با سایر بخش‌های اقتصادی داشته باشد.

487728

سازمان آگهی های پرسون