انتشار ترجمه «مفاهیم اساسی فلسفه هنر»

کتاب «مفاهیم اساسی فلسفه هنر» راهی بازار نشر شد.
تصویر انتشار ترجمه «مفاهیم اساسی فلسفه هنر»

به گزارش سایت خبری پرسون، کتاب «مفاهیم اساسی فلسفه هنر» نوشته تایگر روهولت به‌تازگی با ترجمه سهند سلطاندوست توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۱۳ منتشر شده است.

تایگر روهولت نویسنده کتاب پیش‌رو خلاصه‌ای از مفاهیم محوری فلسفه هنر را ارائه کرده است. این‌کار هم با یک‌فصل مقدماتی که زمینه‌ساز بحث و پیشینه مطالب است، شروع می‌شود. در فصول بعد نیز نویسنده تعارف مفصل اصطلاحات و مفاهیم اساسی را در کنار مقدمه‌ای بر کار متفکران فلسفه هنر و خلاصه متون مهم این‌حوزه ارائه می‌کند. این‌کتاب برای پاسخگویی به نیازهای دانشجویان رشته‌های هنر نوشته شده است.

مترجم کتاب هم می‌گوید این‌اثر می‌تواند حکم درسنامه داشته باشد. یعنی کتاب درسی دانشجویان رشته‌های هنر یا درآمدی برای آشنایی نوآموزان با فلسفه هنر شود. خواننده‌ای هم که از پیش مطلقا مطالعه و اطلاعی درباره فلسفه هنر نداشته باشد، می‌تواند با این‌کتاب ساده شروع کند.

کتاب پیش‌رو ۴ فصل اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از «اصطلاحات مهم»، «متفکران مهم»،‌ «متون مهم» و «هنرها».

فصل اول این‌عناوین را شامل می‌شود: زیبایی‌شناسی، تجربه زیباشناختی، حکم زیباشناختی، ویژگی‌های زیباشناختی، زیبایی، کاتارسیس [نفس‌پالایی]، سانسور، هنر مفهومی، خلاقیت، تعریف هنر، بی‌علاقگی، احساس، اخلاق، بیانگری، نقد فمینیستی، صورت‌گرایی، تفسیر، مارکسیسم، استعاره، طبیعت، هستی‌شناسی، پدیدارشناسی، سیاست، هنر عامه‌پسند، بازنمایی، امر والا، ارزش هنر.

در فصل دوم هم که «متفکران مهم» نام دارد، مخاطب با این‌عناوین روبروست: آدورنو، ارسطو، بارت، بیردزلی، بِل، بنیامین، بوردیو، کالینگوود، دانتو، دیویی، دیکی، گودمن، هگل، هایدگر، هیوم، کانت، نیچه، افلاطون، شوپنهاور، سیبلی، والتون، ولهایم.

«ارسطو، بوطیقا»، «کلایو بل، هنر»، «آر.جی. کالینگوود، اصول هنر»، «جان دیویی، هنر به منزله تجربه»، «هگل، درس‌گفتارهایی در باب هنر زیبا»، «مارتین هایدگر، سرآغاز کار هنری»، «دیوید هیوم، در باب معیار ذوق»، «ایمانوئل کانت، نقد قوه حکم» و «افلاطون، جمهوری» هم عناوین سومین‌فصل کتاب «مفاهیم اساسی فلسفه هنر» هستند.

چهارمین‌فصل کتاب هم دربرگیرنده این‌عناوین است: معماری، رقص، فیلم، ادبیات، موسیقی، عکاسی، تراژدی، هنر تجسمی.

پس از فصول کتاب، هم «راهنمایی برای مطالعه بیشتر» و «نمایه» آمده‌اند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

یک‌قطعه موسیقایی یا ادبی چه‌جور موجودیتی است؟‌ ریچارد ولهایم (و دیگران)، با الهام از کار چارلز سناندرز پیرسِ پراگماتیست، آثار چندگانه را به مثابه الگو، و مصادیق آن‌ها (اجرا یا روگرفت) را به عنوان نشانه‌های الگو تعبیر کرده‌اند. پرسشی را در نظر بگیرید که کمی پیش‌تر، در بحث از گودمن، مطرح کردیم: چه‌چیز نشانه‌ای را به نشانه اثری مفروض مبدل می‌سازد؟ به موسیقی بیندیشید. چه‌چیز اجرایی را به اجرای [سمفونی] پنجم بتهوون بدل می‌کند؟ یک پاسخ رایج آن است که این‌اجرا ساختار موسیقاییِ بخصوصی دارد که در قالب قطعه نت‌نویسی شده پنجم ارائه می‌شود. (کمی پیش‌تر دیدیم که خوانش گودمن از این‌تطابق سختگیرانه است.) پس، وقتی می‌پرسیم: قطعه موسیقایی الگویی از ساختار انتزاعی یا سرمشقی از اصوات است. یک مثال ساده از ساختار انتزاعی شکل مربع است؛ به همان تعداد که می‌توان مربع رسم کرد، مصادیق متعددی از یک اثر موسیقی مفروض قابل اجراست. به طریق مشابه، شاید هر عکس یک ساختار بصری بخصوص، و هر اثر ادبی یک ساختار زبانی خاص باشد. دو معضل اساسی هستی‌شناسی ساختاری عبارت‌اند از یک، متضمن آن است که آثار هنری همان‌قدر مخلوق‌اند که عدد هفت؛ یعنی آن‌ها صرفا کشف یا انتخاب می‌شوند. این خلاف شهود جلوه می‌کند. و دو، از این‌منظر، آثار هنری را نمی‌توان نابود کرد. هستی‌شناسی‌ای که ما را ملزم به پذیرش این موضع می‌کند که آثار هنری خلق نمی‌شوند، با درک پیشانظری ما از هنر بسیار ناهمخوان جلوه می‌کند (جرولد لوینسون در مقاله‌اش با عنوان «اثر موسیقایی چیست» (۱۹۸۰) بر این‌نکته تاکید کرده است). شایان یادآوری است که نگاه گودمن، که ریشه در نام‌گرایی او دارد، از این‌دیدگاه‌ها فاصله می‌گیرد. نام‌گرا معتقد است که اشیای انتزاعی هستی ندارند؛ پس، از نظر گودمن، اثر موسیقایی (مثلا) ساختاری انتزاعی نیست (در عین حال آن‌قطعه نت‌نویسی‌شده هم نیست)؛ بلکه اثر موسیقایی مجموعه‌ای از اجراهاست که با قطعه نت‌نویسی‌شده تطابق دارند.

این‌کتاب با ۲۶۲ صفحه،‌ شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۹۵ هزار تومان منتشر شده است.

منبع: مهر

480934