برف پارو می‌کنیم...

دیگر از آن مردان پارو بدست خبری نیست. به هرحال تنها برف پاروکن ها نیستند که دچار انحلال شغلی شده اند، بلکه مشاغل دیگری نیز بودند که امروز به نوستالژی اجتماعی تبدیل شده و در ذهن متولدین دهه‌های پنجاه و شصت تابلوهای زیبایی از گذشته می‌باشند.
تصویر برف پارو می‌کنیم...

به گزارش سایت خبری پرسون، مجید ابهری در یادداشتی نوشت: هنوز گویی بانگ مردان پارو بدوش از کوچه‌ها و خیابانهای تهران به گوش می‌رسد؛ برف پارو می‌کنیم. و به دنبال آن صدای شهروندان که این مردان سرما ستیز را به کمک فراخوانده و براساس وسعت کار و میزان برف، چانه‌زنی بر سر دستمزد آغاز شده و خیلی زود به نتیجه توافق و یا خلاف آن دست یافته وکار شروع میشد.

این مردان زحمتکش اغلب از میان کارگران خوش‌نشین و روستایی بودند که به خاطر شرایط جوی، به طور موقت دست به پارو کردن برف‌ها می‌زدند. اغلب صاحب‌خانه در اواسط و یا پایان کار آن‌ها، با چند لیوان چای گرم و دلچسب خستگی و سرما را از تن سرد وخسته آن‌ها به در میکردند.

اول اینکه دیگر از آن برفهای انبوه خبری نیست و اگر برفی ببارد به سرعت ذوب شده و به فاضلابها خواهند پیوست. در شهرها و روستاهای سردسیر اگر برفی ببارد توسط خود افراد و صاحبان منازل از بام‌ها پاکسازی شده و به خیابانها وکوچه‌ها ریخته میشوند.

ثانیا دیگر از آن مردان پارو بدست خبری نیست. به هرحال تنها برف پاروکنها نیستند که دچار انحلال شغلی شده اند، بلکه مشاغل دیگری نیز بودند که امروز به نوستالژی اجتماعی تبدیل شده و در ذهن متولدین دهه‌های پنجاه و شصت تابلوهای زیبایی از گذشته می‌باشند.«کار لحاف دوزی» که مردان هنرمندی بودند که ضمن حلاجی اقلامی مثل لحاف و تشک و بالش در کوچه‌ها و خیابان‌ها، کمان حلاجی به دست با صدایی ریتمیک مردم را از حضور و عبور خود مطلع می‌کردند. امروز اگر کسی چنین اقلامی لازم داشته باشد باید ساعت‌ها در خیابانها و کوچه بدنبال این‌گونه حرفه‌ها باشد.

سومین شغل فراموش شده «نان خشکی» ها می‌باشند اشخاصی که با چرخهای دستی در معابر با صدای خود مشتری نان خشک بوده یا اینگونه اقلام را با کفش و دمپایی پلاستیکی معاوضه می‌نمودند. چرخ و فلک‌های سیار که آن روزگاران شهربازیهای متحرک ما بودند و با ورود وحضور خود هیاهوهای نشاط‌انگیزی در فضاهای کوچه وبازار ایجاد می‌کردند.

در بسیاری از کشورها برای آگاهی نسل‌های بعدی‌شان موزه‌های مشاغل ایجاد شده و روند رشد برخی از صنایع و صنوف برای آن‌ها به نمایش در آمده است. جا دارد آقای دکتر ضرغامی با همکاری آموزش و پرورش ضمن ایجاد موزه تاریخی مشاغل و ابزار تولیدی آن‌ها اجازه ندهند ریشه صنایع سنتی خشک شود. ساخت و نمایش ابزار تولید و نحوه استفاده از آن‌ها می‌تواند به عنوان یک درس یا یک رشته در دوره دبیرستان برگزار گردد. نمایش ابزار آلات سنتی ایرانی مثل قالیبافی، آهنگری تولید انواع خوراکی‌ها و شیرینی‌جات در جایگاه دروس اختصاصی شهرها می‌تواند به عنوان مشاغل آینده فرزندان کشور برگزار گردد.

منبع: آفتاب یزد

463613