به گزارش سایت خبری پرسون، ابوالقاسم قاسم زاده در یادداشتی نوشت: سالهاست بخش بزرگی از سرمایهگذاریهای مالی سرمایهداران بزرگ و معروف صهیونیست در آمریکا، اروپا و بسیاری از کشورها به برنامهریزیهای رسانهای و اطلاعرسانی اختصاص یافته، طوری که اغلب جامعهشناسان و صاحبنظران در چگونگی چرخش خبرها و تعیین اولویتهای آن براین باورند که سلطه گفتمان صهیونیستی اصلیترین و بزرگترین شبکه ارتباطات و باورسازیها در سراسر جهان است.
این الگوی افکارسازی اکنون نه تنها به یک سیستم پیچیده اطلاعاتی (دادهها) مبدل شده است که به نظر بسیاری از صاحبان اندیشه در «علوم ارتباطات»، ریشه اصلی بحران آفرینیها در جامعه بشری «سلطه گفتمان صهیونیستی» است. گفتمان صهیونیستی بعد از سالها فعالیت مستمر دو گزاره را در افکار جهانی، به ویژه درکشورهای منطقه خاورمیانه حک کرده است. اول، اسرائیل امنترین و «دمکرات»ترین جامعه «دولت ـ مردم» در خاورمیانه است. دوم، اسرائیل پیشرفتهترین تعریف از یک جامعه و کشور مدرن را دارد که شاخص اصلی آن، «صلح و پیشرفت» است.
ضربه سخت به این افکارسازی از حاکمیت رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر را، ژنرال شارون نخستوزیر وقت اسرائیل با محوریت قرار دادن جنگ و اشغال لبنان همراه با فاجعه بزرگ بشری از کشتارها و تخریب در این کشور عربی ـ اسلامی که به سرزمین «صلح و آرامش» شهرت داشت، زد. در اوج یورش ارتش صهیونیستی با فرماندهی شارون، فاجعه آفرینی «صبرا و شتیلا» رقم زده شد و با این فاجعه، ژنرال شارون صهیونیست، جنایتکار بشری خوانده شد.
از آن زمان تاکنون در حالی که همچنان نسلکشی فلسطینیان در سرزمین اشغالی (اسرائیل) ادامه دارد، در جریان مقاومت فلسطینیان نیز دو شکاف سر برآورد. یکی آن که با امضاء پیمان صلح (اسلو) راه مماشات و گفتگو با حاکمیت صهیونیست در پیش گرفته شد. جریان دوم با تلاش بسیار ادامه مقاومت برای آزادسازی سرزمین فلسطین را پی گرفت که به سازمان مقاومت حماس مشهور شد. در لبنان ـ کشور عربی ـ اسلامی، نیز جریان مقاومت «حزبالله» نه تنها ارتش قوی اسرائیلیها را شکست داد که قهرمان آزادسازی سرزمین اولین کشور عربی ـ تاریخی در خاورمیانه لبنان خوانده شد.
شکست اسرائیل از سوی «حزبالله» لبنان را میتوان بزرگترین و مهمترین نقطه عطف تاریخی در منطقه بعد از دوران «جمال عبدالناصر» در مصر تا مرحله کنونی خواند. این شکست درون اسرائیل طوفانی به راه انداخت که اولین پیآمدهای آن زلزله عمیق و گستره در تفکر شکست ناپذیری مفهومی «صهیونیسم» بود. تا آنجا که بنیانگذاران رژیم صهیونیستی، شعار سرزمین اسرائیلی از «نیل تا فرات» را به بایگانی سپردند.
پیگیری راه سازش رژیم صهیونیستی، به صورت استراتژی حکومتی این رژیم با انتشار کتاب یا برنامهریزی استراتژیکی در کتاب «خاورمیانه جدید» شمون پرز از رهبران مشهور اسرائیل کلید زده شد. در این کتاب «شمون پرز» همبستگی تاریخی و نژادی دو قومیت «عربی ـ یهودی» را تئوریسازی میکند و برای شاکله خاورمیانه جدید در همسویی آنها با یکدیگر در ساختن خاورمیانه مدرن، شرح و تفسیر و راه بُرد ارائه می دهد. در خاورمیانه جدید، اعراب و بسیاری از دولتها در کشورهای اسلامی نه تنها به رسمیت شناخته شدهاند، افزونتر از آن برقراری روابط دو و چند جانبه با همه کشورهای عربی و غیرعربی، منهای جمهوری اسلامی ایران، محوریت استراتژیکی و آیندهنگری است. تا آنجا که «شمون پرز» در کتاب خاورمیانه جدید پیام میدهد، سراسر این منطقه از آن همه ما است و باید در مسیر همسویی و سازندگی نه تنها مدرن شویم که پای قدرتهای سلطه غربی و شرقی را در سلطهگری آنها حذف کنیم! از همین تاریخ است که ایران ستیزی برای محو انقلاب اسلامی ایران کلید میخورد و مرحله به مرحله برنامهریزی و اجرا میشود.
قصد این نوشته، شرح و بسط رویدادها و وقایع در چند دهه اخیر آن هم در این مقاله به اختصار نیست، اما آنچه که تاکنون از چرخه دولتمداری در درون اسرائیل عیان شده است، نشان میدهد تفکر صهیونیستی درون اسرائیل از سوی شهروندان آن به چالش کشیده شده است تا آنجا که دیروز رئیس رژیم صهیونیستی به صورت علنی گفت:«اسرائیل اکنون در آستانه جنگی داخلی است که ادامه آن موجب نابودی کشور خواهد شد.»
سرویس خارجی روزنامه اطلاعات با رصد اوضاع آشفته و بحرانی درون اسرائیل خبر میدهد: «اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی درباره احتمال ورود این رژیم به یک درگیری داخلی و انفجار اوضاع در نتیجه اختلافات سیاسی و دودستگی در جامعه آن هشدار داد.
هرتزوگ بر ضرورت تلاش همه احزاب و جناحهای سیاسی برای دستیابی به توافقات گسترده در راستای پایان دادن به اختلافات تأکید کرد و گفت: من اردوگاههایی را در اسرائیل میبینم که در امتداد جبههها و احزاب سیاسی برای رویارویی فراگیر آماده هستند. اما در آستانه ورود به درگیری داخلی هستیم که ممکن است ما را نابود کند. هرتزوگ گفت: اسرائیل باید در حالی وارد هشتادمین سال تأسیس شود که شاهد بیشترین اتحاد و کمترین دو دستگی باشد؛ برای برخورد بدون ترس با اختلافات، به شناخت نحوه مدیریت اختلافات بین مسئولان نیاز داریم؛ ما حتی در بحث و جدل موفق نیستیم، بنابراین مسئولیت ما روشن است و آن، گوش دادن به صداو خواستهای همه است. در چنین شرایطی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با درخواست از تل آویو برای اجتناب از هرگونه اقدام یکجانبه مانند تخریب خانههای فلسطینیان، گفت از تلاشها برای حفظ وضع موجود در قدس اشغالی استقبال میکنیم. در ادامه افزایش نگرانیها درباره تنشزایی کابینه راستگرای افراطی «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی با فلسطینیان، واشنگتن به تل آویو برای حفظ وضع موجود توصیه کرد. «ند پرایس» سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفت: ما از اسرائیل میخواهیم که از هرگونه اقدام یکجانبه مانند الحاق اراضی خصوصی فلسطینیان و تخریب خانههای آنها خودداری کند.
پرایس گفت: میخواهیم اطمینان حاصل کنیم که جامعه مدنی و سازمانهای بشر دوستانه مستقر در کرانه باختری و غزه، فضای لازم برای انجام کارهای مهم خود را دارند. در این شرایط وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی گفت: با احترام به اردن اما به مسجدالاقصی یورش بردم و به این کار ادامه خواهم داد. ایتامار بن گویر گفت: اسرائیل یک دولت مستقل است و قیومیتی از سوی هیچ کشور دیگری برآن نیست!»
«نتانیاهو» با یک رأی اضافه از سوی نمایندگان مجلس اسرائیل «کنست» مأمور به تشکیل دولت جدید در اسرائیل شد.
به جز احزاب دست راستی افراطی در اسرائیل که خواهان تخریب «مسجدالاقصی» هستند، هیچ حزب دیگر مشهور به «اعتدال» با او همکاری نکرد. آن هم در حالی که هنوز پرونده فساد نتانیاهو در قوه قضائیه اسرائیل قرار دارد و محکومیت او به ویژه در «فساد مالی» در دوران قبلی نخست وزیریاش حتمی خوانده میشود. این روزها هزاران نفر از شهروندان اسرائیل به خیابانها میآیند و علیه او و دولت افراطیاش شعار میدهند.
موج مهاجرت از اسرائیل خبر روز شده است؛ آن هم در حالی که خانههای فلسطینیان ساکن به ویژه در منطقهای به نام «جیم» که در پیمان اسلو برای ادامه زندگی ساکنان فلسطینی در آن توافق شده بود، تخریب میشوند.
در این شرایط است که همچنان «نتانیاهو» شعار حمله نظامی به ایران و ترغیب سایتهای انرژی اتمی ما را میدهد! «نتانیاهو» سیاست «جنگ» هر چند محدود را برای قدرتنمایی خود و جابجایی «بحران در دورن» به شرایط خارجی را راه فرار خویش کرده است. بحران درون اسرائیل، نشانه بارز شکست رژیم صهیونیستی در داخل کشور است که مردم آن با اعلام انزجار از «نتانیاهو» و نژادپرستی مجموعه افکار و جناح «راست افراطی» در داخل اسرائیل، آشکار کردهاند.
منبع: اطلاعات