به گزارش سایت خبری پرسون، جاوید قرباناوغلو تحلیلگر مسائل بینالملل در یادداشتی نوشت: سیاست خارجی ما میتوان گفت در سختترین وضعیت بعد از انقلاب قرار دارد. یعنی هیچ موقع در دوران جنگ و در دوران بعد از آن که اتفاقات میکونوس رخ داد، حتی در بحران هستهای و شروع و ادامهاش و حتی در زمانی که شش قطعنامه تحت فصل هفتم شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران داشتیم، وضعیت سیاست خارجی ما اینقدر پیچیده و سخت نبود.
بعید به نظر میرسد کسی انگشت اتهام به سمت اصلاحطلبان دراز کند. اصولگرایانی که دلشان به حال مملکت میسوزد و فکر آینده کشور هستند و دغدغههای منافع ملی را دارند، الان به تکاپو افتادند و دارند توصیه میکنند که راه حل برون رفت از این وضعیت کشور در سیاست خارجی است و اینکه ریلگذاری سیاست خارجی را اصلاح کنیم.
غرب اکنون دارد به سمت یک اجماع جهانی علیه ایران پیش میرود و شاید به جرات بتوان گفت که این اجماع علیه ایران شکل گرفته اما اینکه چه زمانی عملیاتی شود، بستگی به شرایط دارد. ظاهرا در مورد ایران به یک تصمیمی میرسند که این تصمیم میتواند از آنچه آرزوی اسرائیل و عربستان سعودی در سر دارند، باشد تا نیات شومی که بعضی کشورهای غربی در مورد ایران دارند.
از جمله فاکتورها بنبست هستهای است که ادامه دارد. از آن طرف در کنار این دو موضوع، مساله اعتراضات داخلی در ایران و یکصدا شدن ایرانیان خارج از کشور و در سطح تصمیم گیرندگان برخی کشورها هم، مزید بر علت شده و کشورهای اروپایی یکییکی دارند در مورد ایران با لحن تندی صحبت میکنند. وجهه یک کشور این است که کشور دیگری جرات نکند با این زبان و موضع صحبت کند که الان انگلیس، فرانسه و آلمان و اروپاییان در مورد ما دارند صحبت میکنند و اخیرا به کره جنوبی هم رسیده و رئیسجمهور این کشور در امارات در مورد ایران گستاخانه سخن میگوید.
از آنطرف هم ما تمام تخممرغهایمان را در سبد روسیه گذاشتهایم که یک نگاه امنیتی و نظامی به مسائل دارد و به این امید است که شاید در اوکراین موفق شوند که احتمال پیروزی روسها در اوکراین، بعید است مگر اینکه ماجرا را به سمت جنگ جهانی سوم بکشانند که بعید به نظر میرسد چنین اتفاقی بیفتد.
از طرفی چینیها که گمان میکنیم شریک ما است اما نه در مسائل سیاسی پیش پاافتادهمان بلکه در مساله تمامیت ارضی آن بیانیه را با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس دادند و از همه اینها مهمتر اینکه وضعیت داخلی درمسائل اقتصادی که مشکلات پررنگ است. در کنار آن مسائل خارجی این مسائل داخلی هم مزید بر علت میشود. اما اینکه راهحل چیست؟
به نظر میرسد تمام کسانی که دلشان به حال مملکت میسوزد گفتهاند که باید در شیوه حکمرانی تغییراتی رخ دهد. درسطح سیاست خارجی هم ریلگذاری سیاست خارجی باید تغییر کند و ریلهای سیاست خارجی با محوریت اینکه ما هیچ دوست و دشمن دائمی در دنیا نداریم و همه کشورها باید در چارچوب منافع ملیمان تعریف شوند و اینکه اقتصادمان شکوفا شود، مردممان به رفاه برسند و آینده روشنتری پیشروی کشور باشد و از طریق اصلاح سیاستهای خارجی پرهزینه و پرمخاطره است.
گامهایی که در این مسیر پینشهاد میشود در درجه اول مساله حل اتهامات به ما در جنگ اوکراین و مساله بعد هم تلاش برای احیای برجام اگرچه بسیار سخت و دیر هست و چون با توجه به اینکه سیاست خارجی و داخلی با همدیگر مرتبط است و نمیشود از همدیگر منفک کرد و باید در شیوههای حکمرانی خودمان هم تغییراتی دهیم. ما باید در دستگاه دیپلماسی کشور خودمان هم تغییراتی دهیم.