به گزارش سایت خبری پرسون، صدای رسا و پختهای دارد و این به سالها فعالیتش در رادیو بر میگردد. به دهه ۷۰ که همزمان با رادیو در سینما و تلویزیون نیز فعالیت خود را آغاز کرد و اخیراً نیز پایش به بازی در پلتفرمها یا همان ویاودیها باز شده است. وقتی با بهرام ابراهیمی تماس میگیرم سر تمرین تئاتر است و زمان کوتاهی برای پاسخگویی دارد اما در عین حال با دقت گوش میکند و کوتاه و مختصر به سوالاتم پاسخ میدهد. وی در نقش احسان، مسئول سالن بیلیارد سریال پربیننده یاغی در قسمتهای نخست مهمان شبکه نمایش خانگی بود و این بهانه گفتوگوی فیلیموشات با این هنرمند پیشکسوت شد.
آشناییتان با سریال یاغی چگونه اتفاق افتاد؟
آشناییام با محمد کارت به ساخت فیلم کوتاه بچه خور که برایش بازی کردم، برمیگردد. در مورد سریال یاغی هم من مشغول بازی در پروژه دیگری بودم که از من دعوت به همکاری شد و طبیعتاً لطف کردند و فرصت دادند و با برنامهریز اثری که در آن مشغول به کار بودم، هماهنگ کردم و سر پروژه یاغی رفتم.
وقتی پیشنهاد بازی در سریال یاغی داده شد فیلمنامه و نقش برایتان اولویت داشت یا کارگردان؟
خود محمد کارت برایم اولویت داشت. شیوه کاری هر کارگردانی یک جور است و هر کسی سلیقه خاص و دنیای خودش را دارد و محمد کارت هم سلیقه ویژهای دارد. با حوصله کار کردن یکی از مهمترین ویژگیهای اوست.
برای یک بازیگر حرفهای همچون شما کوتاهی و بلندی نقش طبیعتاً فرقی ندارد بلکه تاثیرگذاری آن در قصه مهم است. بفرمایید شما چطور خودتان را برای اجرای یک نقش آماده میکنید؛ در خصوص نقش احسان چه کردید؟
همین طور است. خود نقش و تاثیرگذاریاش اهمیت دارد. ابتدا برای اینکه با نقش آشنا شوم و بدانم شخصیت در کل قصه کجا قرار میگیرد، فیلمنامه را مطالعه میکنم، سپس سر صحنه میروم. آن جا شروع به ساختن نقشام میکنم ولی خارج از صحنه هم به نقش فکر میکنم، به خصوص شب، یک ساعت قبل از خواب.
طبیعی است که هر بازیگری برای ایفای نقش خود فراز و فرودهای مختلفی را باید تجربه کند تا بتواند نقش را از آن خود و به خوبی آن را ایفا کند. شما برای بازی در نقش احسان، مسئول سالن بیلیارد، با چالشهای خاصی مواجه بودید؟
نه، چالش خاصی نداشتم. فضای کار توسط خود محمد کارت و طراح صحنه و لباس ساخته شده بود. فیلمبردار، نورپرداز و صدابردار، مجموع اینها و دیالوگهایی که نوشته شده بود، به من اجازه میداد که به راحتی کارم را انجام دهم. کار پیچیدهای نبود.
بیننده، قصه یاغی را دوست دارد و جزو پربینندهترین آثار نمایشی پلتفرم فیلیمو است. خودتان پیگیر سریال یاغی و بازتابهای آن هستید؟
بازتابها را خوب میبینم. همزمان سریال دیگری از رسانه ملی از من در حال پخش است که اصلاً نشنیدم مخاطبی از آن تعریف کند در حالی که نقش بلندتری در آن داشتم ولی درخصوص سریال یاغی مدام از من سوال میشود، در حالی که نقشام در روند قصه تمام شده است و این یعنی این که سریال، مخاطب دارد.
با وجود اینکه نقشتان در یاغی کوتاه بود، بازی در این سریال چگونه تجربهای برایتان بود؟
پاسخ آن در خود سوال هست. به عنوان یک بازیگر باتجربه هر نقشی که به من میدهند، آن را بر اساس تجربیاتم اجرا میکنم و این جزو بدیهیات است. حقیقتش را بگویم، سر کار اگر حالم خوب باشد و تیم اجرایی پشت و روی صحنه خوب باشند، لذت زیادی میبرم و کیف میکنم. در مورد سریال یاغی هم همینطور بود و همه عوامل دست به دست هم دادند تا حال خوبی داشته باشم.
بهرام ابراهیمی: چالش خاصی نداشتم. فضای کار توسط خود محمد کارت و طراح صحنه و لباس ساخته شده بود. فیلمبردار، نورپرداز و صدابردار، مجموع اینها و دیالوگهایی که نوشته شده بود، به من اجازه میداد که به راحتی کارم را انجام دهم
چه چیزی حالتان را خوب میکند؟
حضور حرفهایها در سر کار حالم را خوب میکند.
پس در سریال یاغی وجود هم بازیهای حرفهای حالتان را خوب کرد؟
همینطور است. مهدی حسینینیا، پارسا پیروزفر و طناز طباطبایی هم بازیهایم بودند و حالم سر صحنه در کنارشان خوب بود. یاغی سومین همکاری مشترک من با مهدی حسینینیا بود و در هر ۳ کار هم درخشید. فیلم سینمایی «روز ششم» و سریالهای «میخواهم زنده بمانم» و «یاغی». او بازیگر بسیار خوبی است.
شما در ۲ سریال نمایش خانگی «میخواهم زنده بمانم» و «یاغی» نقش آفرینی کردید. پلتفرمها چقدر به دیده شدن یک بازیگر و آثار نمایشی کمک کردهاند؟
خیلی تاثیرگذار هستند. باور کنید اکنون مخاطبان پلتفرمها بیشتر از تلویزیون هستند. نمیتوانم بگویم از تعداد بینندههای تلویزیون کم و به تعداد بینندگان پلتفرم یا ویاودیها افزوده میشود، ولی واقعیت امر این است که آثار تولیدی در ویاودیها خیلی بیشتر دیده میشوند.
دلیلش چیست؟
دلیل خاصی ندارد و نمیتوانم بگویم موضوعات خاصی دارد چون همینها را میتوان در تلویزیون کار کرد و دلیل این کار را نمیدانم.
از دید من شاید سریال یاغی با توجه به معیارهای تلویزیون، از آن پخش نمیشود.
سریال «تاریکی شب، روشنایی روز» را برای حجت قاسمزادهاصل بازی کردم که میگفت تقریباً ۱۳۰ دقیقه از کار در تلویزیون سانسور شد! می دانید ۱۳۰ دقیقه چند روز کار کشنده یک گروه می شود؟! فیلمنامه را به طور کامل خوانده بودم و چیزی برای درآوردن نداشت! من در آن ماجرا تعیینکننده نیستم و نمیفهمم متر و معیارهای تلویزیون چیست.
پارتنر مقابلتان چقدر روی بازی شما تاثیرگذار است؟
مگر می شود پارتنر خوب نداشته باشی و بتوانی خوب کار کنی؟ از اوایل شروع کارم آرزویم این بود که پارتنری داشته باشم که از خودم قویتر باشد تا بتوانم بهتر کار کنم و چالشی برای خودم باشد.
کدام سکانس سریال «یاغی» را دوست داشتید؟
در کل این سریال را دوست دارم. علی شادمان و بقیه بازیگران فوقالعاده خوب بازی کردهاند.
در این سن از عشق به بازیگری صحبت میکنید و دغدغه بازی روی صحنه تئاتر و جلوی دوربین را دارید. این عشق از کجا نشأت گرفته است؟
هر بازیگری در هر سنی باید همین حس و حال را داشته باشد. نمیدانم از کجا میآید اما میدانم که این عشق، اصل مطلب بازیگری است. یعنی اگر بازیگری از کاری که میکند لذت نبرد، بهتر است به دنبال شغل شرافتمند دیگری برود.
حتی اگر این حرفه دستمزد بالایی هم نداشته باشد همین دیدگاه را دارید؟
حقیقتش را بگویم از پول سینما و تلویزیون بدم نمیآید ولی در اولویتم نیست و ابتدا نقش خوب برایم اولویت دارد.
بحث سر این است که اگر درآمد یک بازیگر از حرفه دیگری باشد، به بازیگری با حظ و لذت نگاه و خودش انتخاب میکند اما وقتی برای گذران زندگی بازیگری را انتخاب کرده باشد، مسئله فرق میکند و گاهی مجبور میشود انتخابهایی کند که دوست ندارد.
من نه کارمند جایی هستم و نه بازنشسته و نه حتی بیمه دارم. من از حرفه بازیگری ارتزاق میکنم و سعی دارم خیلی چیزها را در انتخابهایم لحاظ کنم. وقتی شما ۱۰، ۲۰، ۳۰ کار بد در کارنامهات داشته باشی، پروندهات بسته میشود، پس به قول قدیمیها با انتخاب خوب، آدم یک دانه کمربندش را جلوتر میبندد تا کمتر اذیت شود.
اگر در پایان سخنی درباره بازی در سریال «یاغی» مانده، بفرمایید.
از این که مردم بیننده سریال «یاغی» هستند، به شدت راضی هستم چون کار میکنیم تا دیده شویم. امیدوارم به تعداد مخاطبانمان افزوده و از این دست سریالها بیشتر ساخته شود.